جالب ترین ضرب المثل لری همراه با ترجمه
بیش از ۴۰ ضرب المثل معروف لری همراه با معنی
ضرب المثل به سخنان کوتاهی گفته می شود که پیام های عبرت آموزی در عمق آن نهفته است و به نوعی می توان گفت به گونه ای از بیان اشاره دارد که به سادهترین شکل در یک جمله کوتاه مفهوم را به خوبی می رساند.
همانطور که میدانید ضرب المثل های خاص و قابل توجهی در هر قومیتی به کار برده می شود و افراد در زمان خاص خود با به کارگیری آنها سعی می کنند در موقعیت های مختلف به جای کش دادن یک موضوع از ضرب المثل های باب شده استفاده نمایند.
در این بخش از فرهنگ و هنر نمناک قصد داریم گلچینی از بهترین ضرب المثل های لری را با معنی ساده در اختیارتان قرار دهیم چرا که در میان لرها ضرب المثل های فراوانی وجود دارد که از همین ضرب المثل ها در سایر مناطق کشور نیز با کمی تفاوت در لهجه استفاده می شود.
پس با ما همراه باشید تا با معروف ترین ضرب المثل های لری آشنا شوید.
۱ – (آما پتش بیره، چش شم دررد)
یعنی میخواست بینی او را پاک کند اما چشمش را از حدقه خارج کرد. به آن دسته افرادی اشاره دارد که به جای انجام درستِ کاری، آن را خرابتر هم می کنند.
۲ – (رو وه شهری داآیی آشنات)
یعنی به شهری برو که پیرزنی آشنایت باشد. به این اشاره دارد که باید هر شخصی در هر جایی یک دوستی داشته باشد.
۳ – (آخون خدا بد نیه وش درامیه)
یعنی کسی که تحت تاثیر تلقین دیگران احساس بیماری می کند و به آن دسته افرادی اشاره دارد که درد یا مریضی ندارند اما بی دلیل حس می کنند که مریض هستند.
۴ – (دلحد اویدیم، لحد هم اریم)
یعنی لخت آمده ایم و لخت خواهیم رفت. کنایه از آن دارد که هیچکس از این دنیا هیچ چیزی با خود نخواهد برد بنابراین نباید دل به این دنیای فانی بست.
۵ – (خر اونه که د کاروان سرا بزارنه)
یعنی خر آن است که در کاروانسرا عرعر کند. اشاره به آن دسته افرادی دارد که فقط لاف میزنند و در عمل هیچ کاری انجام نمی دهند.
۶ – (ایما ز بدبختی ایسا ز سرسختی)
یعنی ما از بدبختی، شما از سرسختی. کنایه از رنج خود و لجبازی کردن طرف مقابل دارد.
۷ – (ایقه بیاو رو ک قربت نرووه)
یعنی آنقدر بیا و برو که حرمت و احترامت از میان نرود.
۸ – (ایما هم خدایی داریم)
یعنی ماهم خدایی داریم. اشاره به این دارد که خداوند همیشه یار و یاور بندگان خود می باشد و یاری رسان مظلومان است.
۹ – (خدا نه شاخ و خربی یه و دونو و قرواق)
یعنی اشاره به افرادی دارد که توانایی کافی ندارند وگرنه اگر توان داشتند ظالم و ستمگر هستند.
۱۰ – (اتو پیل وونی ی بیلی بزه و پشت خویت)
یعنی چنانچه تو پیل بانی به پشت خودت بزن. اشاره به کسی دارد که خودش مراعات چیزی را نمی کند اما مدام در حال سرزنش کردن دیگران است.
۱۱ – (آوی که ریختس جم نمووه)
یعنی آب رفته دیگر به جوی باز نمی گردد. این ضرب المثل ریشه در ادبیات کهن ملی دارد.
۱۲ – (آردمون بختیم و آرد ویزمون آویختیم)
یعنی آردمان را الک کردیم و الکمان را هم آویزان. اشاره به آن دارد که دیگر از ما گذشته است.
۱۳ – (ادرم کنش ابومیا)
یعنی از در بیرونش کنی از بام وارد می شود. به آن دسته افراد اشاره دارد که هر چقدر که عذرش را بخواهید دوباره با وقاحت هر چه تمام وارد می شود.
۱۴ – (سر بی او می تراشه)
یعنی سر بی آب می تراشد. شعر به آن افرادی دارد که بدون اینکه تعقل کند حرفی می زند و یا کاری انجام میدهد.
۱۵ – (ار سربو کله بسیار)
یعنی اگر سر باشد کلاه فراوان است. کنایه از آن دارد که اگر در کمال سلامتی باشی هر نعمت و امکاناتی را می توانی به دست آوری.
۱۶ – (ار گپ نداری، بشین سا (پا) یه برد گپ)
یعنی اگر بزرگ نداری در سایه (پای) یک سنگ بزرگ بنشین. کنایه از ضرورت وجود افراد باتجربه در خانواده و اهمیت پیروی افراد مخصوصاً جوانان از آن ها دارد.
۱۷ – (ار یه ریزی من کوشت نی، سی چی رقصت ایا)
یعنی اگر ریگی به کفش نداری چرا رقصت می آید. ضرب المثل کنایه از مرموز بودن اشخاص دارد.
۱۸ – (آیم دس پاچه هر کاری ن دو دف مکنه)
ضرب المثل اشاره به دوباره کاری های افراد عجول دارد.
۱۹ – (مار زیه د چله سی پی سه می ترسه)
یعنی مار گزیده از ریسمان سیاه و سفید هم می ترسد.
۲۰ – (ﮔﯿﯿﻪ ﮔﺴﻨﻪ ﺧﯽ ﻣﯿﮑﻪ)
یعنی شکم گرسنه خون راه می اندازد.
۲۱ – (ارزو بکومیه، سر سلامته)
یعنی اگر زبان ساکت باشد سر سلامت است. به نوعی می توان گفت هر سخن جایی دارد.
۲۲ – (شهری دهولی، داایی دهولی)
یعنی شهری در آشوب و ترس پیرزنی از جان خود. اشاره به آن دسته افرادی دارد که در اتفاقات بد فقط به فکر خودشان هستند.
۲۳ – (اسیر نحردیه سیر سیرک نکو)
یعنی اگر سیر نخوردی سیر سیرک نکو. اشاره به آن دارد که اگر کاری را انجام نداده ای پس بیهوده لاف نزن.
۲۴ – (بالنه ی گوشت حر نوکش چفته)
یعنی پرنده ی گوشتخوار منقارش خمیده است. اشاره به آن دارد که هرکه مرد عمل باشد از دست های پینه بسته اش معلوم است.
۲۵ – (حنا ار زیاد با دری نمی ساینش)
یعنی حنا اگر زیاد شد به صورت نمی مالند. اشاره به آن دارد که نباید امکاناتی که فراهم شده است را هدر داد.
۲۶ – (امی های عزیز بوویی، یا بمیر یادیر بوو)
یعنی اگر می خواهی عزیز باشی یا بمیر یا دور شو.
۲۷ – (چی نونه تووه یی نه ری داری نه پشت)
یعنی مثل نانی که در تابه پخته می شود پشت و رو نداری. اشاره به افراد بی حیا و ناسپاس دارد.
۲۸ – (برار گن چه دلامردو ،چه د قورسو)
یعنی برادر بد چه در مهمانسرای خانه چه در قبرستان. اشاره به آن دارد که برادر اگر بد باشد بود و نبودش فرقی ندارد.
۲۹ – (تش دجو)
یعنی آتش در جان. اشاره به کسی دارد که از حادثه یا اتفاقی بسیار هراسان و ناراحت است.
۳۰ – (جنگ دشخم، آشتی د خرمن)
یعنی جنگ در شخم، آشتی در خرمن. اشاره به این دارد که چنانچه موانع و مشکلات در ابتدای هر کاری بررسی شود نتیجه آن کار به نیکی به اتمام خواهد رسید.
۳۱ – (بارو و بلگه درسه میباره)
یعنی باران به برگ پاره می بارد. اشاره به شخصی دارد که دچار یک غمی شده است و هر بار غمی به او میرسد.
۳۲ – (بیلت به تا آووت بوورم)
یعنی بیلت را بده تا آبت را ببرم. اشاره به زمانی دارد که شخصی توقع بی جایی از دیگری داشته باشد.
۳۳ – (پشخه خوش چیه نی، دل شوونکش بد بلاییه)
یعنی مگس خودش چیزی نیست، دل به هم زدنش بد چیزیست. در مورد آن دسته افراد کوچکی است که باعث آشوب می شوند.
۳۴ – (تا جو تنگه دش بپر)
یعنی تا جوی آب کوچک است از آن بپر. اشاره به این دارد که تا زمانی که مشکل کم و کوچک است آن را حل کنید.
۳۵ – (ار بکشی ار نکشی، هی علی گیوه کشی)
یعنی اگر بکشی و اگر نکشی همان علی محممد گیوه کش هستی. اشاره به این دارد که هر چقدر هم که رنگ عوض کنی باز هم همان هستی که بودی.
۳۶ – (ا وتمنای مه می مونی، شی بکو تا بیوه نمونی)
یعنی اگر به انتظار من می مانی شوهر کن تا بیوه و بی شوهر نمانی.
۳۷ – (آقا می گت و نوکر، نوکر میگت ونوکر)
یعنی آقا به نوکرش می گفت و نوکر به نوکرش. اشاره به زمانی دارد که افراد در انجام کارها طفره می روند و انجامشان را به دیگران محول می کند.
۳۸ – (ا ای بووه نمردبیه، بووه بووه کی می کرد)
یعنی اگر این پدر نمرده بود پدرپدر کی می کرد. اشاره به آن دسته افرادی دارد که در مورد هر چیزی با خود نمایی و افاده صحبت می کنند حتی در مورد مرگ پدر.
۳۹ – (یکی مرد ویکی مردال بی، یکی به درد خدا مردال بی)
یعنی یک نفر مرد و یک نفر مردال شد، یکی به درد خدا مبتلا شد. اشاره به افرادی دارد که سعی در دام پهن کردن برای بندگان خدا دارند اما خودشان در آن دام گرفتار می شوند.
۴۰ – (لقمه زیادی میره دتشنی)
یعنی لقمه ی زیادی در گلو گیر می کند. اشاره به این موضوع دارد که لقمه بزرگ هر شخصی را دچار خفگی می کند.
۴۱ – (گرگ دسله، سله دگله)
یعنی گرگ در سبد، سبد در گله. به افرادی اشاره دارد که دشمن هستند اما با لباس خودی در میان ما حضور دارند.
۴۲ – (واخم قهری وا پیلم آشنا)
یعنی با خودم قهری با پولم آشنا. اشاره به افرادی دارد که فقط به فکر پول درآوردن هستند نه به انسانیت و دوستی.
۴۳ – (چنر تنک تر سرش قویی تر)
یعنی چغندری را که با فاصله از هم کاشته اند سرش بزرگتر است. اشاره به این دارد که هر اندازه که در یک کاری بیشتر دقت داشته باشی سود آن بیشتر است.
۴۴ – (کچل چی داره شونه کلی)
کچل چی دارد، شانه ی شکسته ای. اشاره به افرادی دارد که با وجود این که سواد خامی در سر دارند اما به راحتی لاف میزنند.
۴۵ – (یکی مووه تش، یکی مووه وش)
یعنی یکی می گوید آتش، یکی می گوید آرام. اشاره به زمانی دارد که در یک نزاع چند نفر مدام سعی به پادرمیانی می کنند اما چند نفر دیگر قصد آتش افروزی دارند.