درگذشت “عبدالکریم مهرافشان” آهنگساز پیشکسوت
عبدالکریم مهرافشان آهنگساز پیشکسوت درگذشت
عبدالکریم مهرافشان هنرمند پیشکسوت عرصه موسیقی کشورمان بعد از تحمل مدتها رنج بیماری دار فانی را وداع گفت و جان به جان آفرین تسلیم کرد.
فاضل جشمیدی خواننده کشورمان در یک گفتگو ضمن اعلام این خبر گفت:متاسفانه با خبر شدیم استاد عبدالکریم مهرافشان از بزرگان آهنگسازی موسیقی ایرانی که سابقه همکاری با هنرمندان بزرگی چون فریدون شهبازیان، محمد سریر، فرهاد فخرالدینی و محمد سریر را در کارنامه خود داشت ۲ روز پیش در مظلومی تمام درگذشت.
زمان برگزاری مراسم ترحیم استاد عبدالکریم مهرافشان
وی اعلام کرد:ایشان به دلیل کهولت سن و مبارزه طولانی مدت با بیماری دار فانی را وداع کرد.
استاد عبدالکریم مهرافشان درگذشت
این خواننده در پایان عنوان کرد:قرار است با مساعدت هایی که از سوی معاونت هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی انجام گرفته مراسم تشییع این هنرمند ساعت ۹ صبح روز چهارشنبه نهم اسفند ماه از مقابل تالار وحدت برگزار شود. همچنین قرار است مراسم ترحیمی نیز برای این هنرمند شریف موسیقی ایرانی در منزل ایشان برگزار شود که اطلاعات تکمیلی آن به زودی اعلام می شود.
بیوگرافی استاد عبدالکریم مهرافشان
یکی از هنرمندان خوب و بااستعداد که خدمات ارزندهای به موسیقی ایران در حد و توان خود کرد که آهنگهای ساخت وی مؤید این ادعا میباشد، عبدالکریم مهرافشان است. وی در اردیبهشت سال ۱۳۰۷ خورشیدی، زمانی که گلها شکفته میشدند، او نیز چشم به جهان باز کرد، منزل آنها در محله پاچنار، خیابان خیام قرار داشت پدر او اهل اصفهان بود که سالها پیش به تهران نقل مکان کرده و در بازار سرای قیصریه حجرهای گرفته بود و به کسب و تجارت مشغول بود. مادر وی اهل تهران و خانهدار بود. وقتی درباره چگونگی کشیده شدن وی به سوی هنر موسیقی سؤال کردم در جواب گفت:«تا آنجا که به یاد میآورم پنج سال بیشتر نداشتم که خود را مشتاق و شیفته موسیقی یافتم. آن زمان دوران گرامافون بود.کشورهای اروپایی گرامافون میساختند و به ممالک دیگر میفروختند. همچنین کمپانیهای اروپایی خوانندگان و نوازندگان ممتاز را تشویق به پر کردن صفحه میکردند. یکی از این گرامافونها را چند روز یکی از دوستان پدرم به منزل ما آورد. و بعد آن را بردند و من از آن زمان مشتاق هنر موسیقی شدم و چون نمیتوانستم شخصاً گرامافون بخرم، به فکر ساختن آن افتادم، مدتها گشتم و جعبهای به شکل گرامافون ولی کوچکتر از آن پیدا کردم و لوازم دیگر آن را حتی دیاگرام را از چوب، مقوا و حلبی ساختم و سوزن گرامافون هم که فراوان بود، فقط ساختن موتور آنکه به وسیله انرژی یک فنر بزرگ به حرکت درمیآمد به هیچوجه برایم مقدور نبود، ناچار بخشی از آن را که صفحه ۷۸ دور روی آن قرار میگرفت با دست میچرخاندم و خودم تصنیفهایی را که شنیده بودم میخواندم به تصور آن که گرامافون میخواند.
این شوق و اشتیاق در من هر روز زیاد و زیادتر میشد، تا اینکه در سن ۱۰ سالگی یک ویولن ساخت ایران را به مبلغ دوازده تومان خریدم و در منزل مشغول تمرین و نواختن شدم اما چون پدرم مخالفت میکرد نتوانستم به آموزش پرداخته و آن را ادامه دهم، در سن شانزده سالگی پس از فوت پدرم به کلاس شبانه انجمن موسیقی ملی که به همت استاد عالیقدر روحاللَّه خالقی تأسیس شده بود رفتم و نامنویسی کردم و نزد شادروان حسینعلی ملاح ویلونیست و محقق موسیقی مشغول فراگیری موسیقی شدم.
پس از شش سال در سن بیست و دو سالگی اولین کنسرت خود را در تالار کوچک انجمن موسیقی ملی که محل آن در خیابان هدایت نزدیک دروازه شمیران بود، در حضور استادان موسیقی، شعرا و ادبا به اجرا درآوردم. در این کنسرت آهنگ «حاضر باش» را که استاد علینقی وزیری آن را ساخته و خود با تار اجرا کرده بود با ویولن نواختم، پارتیسیون این آهنگ را روحاللَّه خالقی از تار به ویولن انتقال داده بود و برای اولین بار، من آن را با ویولن نواختم. دو روز بعد استاد وزیری کتاب تئوری و ردیفشناسی از تألیفات خود را به نام من پشتنویسی نموده و آن را به عنوان جایزه اهدا کردند که هنوز هم دارم و آن را چون جان شیرین دوست میدارم.
استاد پیشکسوت آهنگسازی ایران درگذشت
پس از آن بنا به دعوت استاد روحاللَّه خالقی، در ارکستر انجمن موسیقی ملی به نوازندگی ویولن پرداختم. لازم به یادآوری است که این ارکستر در ایران و خارج از ایران شهرت بسیار بدست آورده بود و نوازندگی در این ارکستر افتخار بزرگی بشمار میرفت، در این زمان ارکستر شماره یک رادیو را استادان عالیقدری چون:مهدی مفتاح (ویولن)، جواد معروفی (پیانو) و سرپرست ارکستر، حسینعلی ملاح (ویولن)، حسینعلی وزیریتبار (قرهنی)، نصراللَّه زرینپنجه (تار)، حسین تهرانی (تمبک) و چند استاد دیگر تشکیل داده بودند. خواننده این ارکستر، استاد عالیقدر شادروان غلامحسین بنان بود، من نیز با موافقت استاد معروفی نوازنده افتخاری این ارکستر شدم و اولین آهنگ خود را برای این ارکستر ساختم، آهنگی که ساخته بودم در آواز «اصفهان» و سهضربی بود که همان روز عصر قبل از تمرین، استاد معروفی صدای دوم را برای آن نوشتند و پس از دوبار تمرین بطور زنده از رادیو پخش شد. در آن سالها هنوز رادیو ایران مجهز به نوار ضبط صوت نبود، دیگر من کاملاً در موسیقی فعال شده بودم و از طرفی تدریس موسیقی در چند کلاس مختلف، وقت مرا پر کرده بود ولی به هر طریقی بود فرصتی پیدا کردم و مدتی در کلاس استاد ابوالحسن صبا، افتخار شاگردی پیدا کردم. کلاس استاد صبا نزدیک میدان بهارستان در کوچه ظهیرالاسلام بود که استاد در همان مکان زندگی میکرد و یک اتاق در طبقه دوم وجود داشت که ایشان در آنجا تدریس میکرد. بعدها در زمانی که کوچه ظهیرالاسلام را تعریض میکردند اتاق مذکور تخریب گردید و جزء کوچه شد و بقیه منزل هم پس از فوت این استاد عالیقدر موسیقی ایران، در سال ۱۳۳۶ بهصورت موزه درآمد و به نام خانه صبا نامیده شد.
من در سن بیست و پنج سالگی به پیشنهاد استاد مشیر همایون شهردار، رسماً در رادیو ایران استخدام شدم و در ارکستر شماره دو و ارکستر ویژه که توسط مشیر همایون تأسیس شده بود، نوازنده ویولن شدم، در سن سی سالگی (۱۳۳۷ خورشیدی) استاد حسین دهلوی من را از به وزارت فرهنگ و هنر وقت منتقل کرد و در ارکستر صبا نوازنده ویولن شدم، این ارکستر بزرگ به رهبری استاد ابوالحسن صبا تشکیل شده بود و بعد از فوت ایشان، استاد دهلوی رهبری آن را به عهده گرفت و ارکستر را اداره کرد. در این زمان یک ویولنیست ایتالیایی بهنام لوئیچی پازاناری در استخدام دولت ایران بود، نام برده ویولن اول ارکستر سمفونیک تهران بود (مایستر) و ضمناً در کلاسهای روزانه و شبانه هنرستان عالی موسیقی تدریس میکرد من از این فرصت استفاده کردم و ضمن کار فشرده روزانهام در کلاس شبانه ایشان نامنویسی کردم و مدت دو سال نوازندگی صحیح ویولن و اتودها و بعضی از کنسرتوها را آموختم.
در تاریخ بیست و هفتم آذرماه سال ۱۳۴۲ طبق ابلاغ رسمی وزارت فرهنگ و هنر، به سمت آهنگساز و سرپرست یکی از ارکسترهای موسیقی ملی این وزارتخانه منصوب گردیدم و در مدت همکار خودم با این اداره، بیش یکصد و چهل آهنگ ساختم که در حدود چهل عدد آنها ضبط شده که در آرشیو وزارتخانه موجود است و به عقیده خودم بهترین آنها برای آواز و ارکستر عبارتند از:«ایوان مدائن» با شعری از خاقانی، «سروچمان» با شعر حافظ، «شعلههای عشق» با شعر ابراهیم صفائی، «زلف بر باده مده» با شعر حافظ، «واله و شیدا» با شعر مولوی و برای ارکستر «امید» در دستگاه چهارگاه و «مژده» در دستگاه ماهور».
خبرگزاری نمناک درگذشت این آهنگساز پیشکسوت را به جامعه هنری و خانواده ایشان تسلیت می گوید.