مادر و دختری که بعد از ۵۲ سال همدیگر را پیدا کردند +عکس

زنی که با جستجو در یکی از وب سایتهای اینترنتی سرنخی از خانواده واقعی اش یافت یکباره واقعیت زندگی خود را کشف کرد ، و داستان مادر و دختری که ۵۲ سال از هم دور بودند را خلق کرد.

مادر و دختری که بعد از ۵۲ سال همدیگر را پیدا کردند +عکس

مادر و دختری که بعد از ۵۲ سال به هم رسیدند

داستان ها و ماجراهای واقعی بسیاری در رابطه با دیدار دوباره اعضای خانواده بعد از سالها دوری از هم را شنیده اید که هر کدام به واسطه اتفاقی نا خواسته رخ داده است.

Mother And Daughter Reunite After 52 Years Apart

دیدار مادر و دختر بعد از ۵۲ سال جدایی

زن اهل اوکلاهوما هرگز فکر نمی کرد که متعلق به خانواده ای که در آن بزرگ شده است نباشد تا اینکه والدینش هر دو درگذشتند و در پی یک جستجو سرنخ راز چندین ساله خود را کشف کرد.

“شاورن گلیدن” می گوید:پدر و کادری که مرا به فرزندش قبول کرده بودند تمام عمر و زندگی شان را برای خوشحال کردن من و فراهم اوردن شرایط ایده آل زندگی مخصوص من صرف کردند و من هرگز احساس اینکه عضوی جدا از خانواده آنها هستم را نداشتم.

مدت ۴ سال در دوران بیماری از آنها پرستاری کردم تا قدردانی هرچندکوچک در مقابل مهربانی های آنها باشد ، سال۲۰۱۱ کاملا تنها شدم و دیگر پدر و مادری نبود که با وجودشان احساس آرامش داشته باشم ، تصمیم گرفتم داخل سایت Acenstry.com جستجو کنم تا شاید سرنخی از والدین واقعی و خانواده ام بدست آورم.در یکی از مراحل قرار داده شده در این وب سایت بایستی نتیجه آزمایش دی ان ای را وارد می کردم تا دی ان ای های مشابه را برای من پیدا می کرد.

دی ان ای من با زنی به نام “دونا پاوی” شباهت داشت ، فهمیدم که او عمه ی من است .خیلی خوشحال بودم چرا که سرنخی ارزشمند از خانواده واقعی ام یافته بودم از او خواستم تا هرچه در این رابطه می داند به من بگوید.

آن زن که خواهر پدر واقعی من بود گفت :زمانی که مادرت ۱۸ ساله بود تورا به دنیا آورد اما چون خیلی ضعیف و کم سن و سال بود به اصرار خانواده اش تو را به خانواده ای دیگر داد تا از تو مراقبت کنند.

آن زوج مهربان تو را به فرزندی پذیرفتند .مادر واقعی تو تمام این سالها به یادت بود و دوست داشت روزی تو را ببیند.

“شارون” در ادامه گفت :نمی توانستم بیشتر از این تحمل کنم دوست داشتم هرچه سریعتر مادر واقعی ام را ببینم ، با او قرار گذاشتم تا مرا نزد مادرم ببرد.

به نیویورک سفر کردم تا در یکی از مناطق خارج از شهر و محل زندگی او را ببینم.