چگونه بد دلی شوهر را از بین ببریم؟
با شوهر بد دل چه کنیم؟
بعضی از مردها تحت کنترل قرار دادن های همسر را حاکی از عشق بی اندازه بیان می کنند. به این دلیل که زن را حریم زندگی خود به حساب می آورند و نمی خواهند اجازه دهند که این حریم شکسته شود. اما اظهار چنین عشق های شکنجه آوری که با روحیات فردی انسانی سازگار نیست.
یک خنده ساده در مهمانی یا یک ساعت دیرتر به خانه آمدن، بمب درون او را منفجر می کند و خانه را برای تان جهنم می کند… . کافی است چند دقیقه بیشتر پای آینه بایستید تا حتی به تلاش شما برای زیباتر شدن هم شک کند و پای دیگرانی که از وجودشان بی خبرید را به میان بیاورد؟
رفتار با شوهر بد دل
انگار این مرد، هیچ کدام از تلاش های تان برای ساختن یک خانه آرام را نمی بیند و در فکرهایی غرق شده است که بیان کردن شان آزارتان می دهد. اگر تردیدهای این مرد شکاک، عشق را از خانه شما فراری می دهد ساده از کنار حرف هایش نگذرید. شک کردن مشکلی نیست که با گذر زمان یا بالاتر رفتن تحمل شما از بین برود.
سرنخ ها را پیدا کنید
بل از آنکه بخواهید مشکل را حل کنید، باید نشانه های آغاز شدنش را به خاطر بیاورید. اولین جرقه های شک همسرتان از کجا شروع شد و چطور شکاک بودنش را به شما نشان داد؟ شما به آن رفتارها چه واکنشی نشان دادید و در روزهای بعد، رابطه تان چطور پیش رفت؟ همه آنچه در این مدت بر هر دوی شما گذشته را یک دور مرور کنید تا پرونده ای جامع از این شک، نشانه ها و آثارش را در ذهن تان مجسم کنید تا برای کنترل این شرایط آماده تر شوید.
سهم تان را نادیده نگیرید
در گذشته شما اتفاقی افتاده که همسرتان از تکرار شدنش می ترسد یا اینکه شریک زندگی تان گذشته سختی داشته و به خاطر اینکه زندگی مشترکش به سرنوشت زن و شوهرهای شکست خورده دچار نشود به دنبال راهی برای اطمینان می گردد؟ برای آنکه حساسیت های همسر شکاک تان را مهار کنید، باید پاسخی برای این سؤال ها پیدا کنید. شاید هم اشتباهات خود شما یا حتی واکنش های اشتباه به اولین رفتارهای آلوده به شک همسرتان مشکل را بیشتر کرده باشد. حالا که می توانید همه آنها را به خاطر بیاورید، اشتباهات تان را شناسایی کرده و از تکرار دوباره آنها پرهیز کنید.
علت بد دلی شوهر
قطعا زمانی که ازدواج کرده اید، از برخی حساسیت های او باخبر بوده اید، پس خط قرمزهایی که پیش از شروع زندگی در موردشان توافق کرده اید را رعایت کرده و سعی کنید با دادن امتیازهایی که شما را آزار نمی دهد و زندگی و ارتباطات تان را فلج نمی کند از حساسیت های او کم کنید.
این امتیازها نباید زندگی روزمره شما را مختل کند. برای مثال همان طور که پیش از این گفتیم اگر عاشق کار کردن هستید، با گفتن اینکه «به خاطر تو سر کار نمی روم» تنها خود را به بحران تازه ای وارد می کنید و نه تنها به شک کردن هایش پایان نمی دهید، بلکه دلیل دیگری برای ناراحتی و دلزده بودن از این رابطه را برای خود ایجاد می کنید. یادتان نرود که امتیاز دادن باید به معنای بیشتر کردن آرامش هر دوی شماباشد نه باج دادن به همسرتان و تحت فشار گذاشتن خود.
تلافی نکنید
اگر از همسرتان رنجیده اید، برای تلافی کردن موقعیتی را به وجود نیاورید که احساس شک بیشتری کند.
زندگی مشترک میدان جنگ و مقابله به مثل نیست و راه حل آرام کردن همسر شکاک تان، بیشتر کردن تردیدهایش نیست. مقابله به مثل یا متهم کردن همسر بدترین راهی است که می توانید برای آرام کردن زندگی تان انتخاب کنید. مدام انگشت اتهام را به سمت همسرتان نشانه نگیرید و با از بین بردن اعتماد به نفسش برای برنده شدن تلاش نکنید. گاهی به او بگویید که شاید در برخی موارد حق داشته و سوءتفاهمی میان شما چنین مشکلی را ایجاد کرده است. در تمام طول بحث به او بگویید که «برداشت های اشتباه» در ایجاد این مشکل دخیل بوده و «هر دوی شما» باید برای از بین بردن سوءتفاهم ها تلاش کنید.
مراقب خط قرمزها باشید
اگر می خواهید به این رابطه ادامه دهید، باید بتوانید مسیری که به همراه همسرتان در پیش دارید را هموارتر کنید. قرار نیست برای آوردن آرامش به خانه، بسوزید و بسازید، بلکه باید چهارچوبی را طراحی کنید که با پایبندی هر نفرتان به آن، مشکلات کمتر شود. شما باید بدانید که همسرتان در چه محدوده هایی حق ورود و اظهار نظر دارد و چه حوزه هایی جای او نیست. تصور نکنید همین که او «همسر» شما باشد، حق تصمیم گیری در مورد آینده شما، شکل دادن به رفتارهای تان یا خط و نشان کشیدن برای تان را دارد. یادتان نرود که او شریک و همراه زندگی شماست نه والد و تصمیم گیرتان. پس برای شروع، محدوده حریم خصوصی تان را ترسیم کنید و اجازه ندهید به خط قرمزهای تان نزدیک شود.
برای مثال:
• همسرتان حق ندارد به دلیل سر در آوردن از کار شما، هر روز سرزده به محل کارتان بیاید.
• همسرتان حق ندارد به دلیل آرام کردن خودش، شما را از حقوق طبیعی تان مثل کار کردن در محیطی شایسته یا معاشرت معقول و متعادل با آدم های دیگر محروم کند.
• همسرتان حق ندارد به دلیل رفتارهای معقول و مطابق عرف تان، شما را سرزنش کند و به شما بی احترامی کند.
با هم مذاکره کنید
در زمانی که هر دوی شما در آرامش قرار دارید و هیچ اتفاق بیرونی ای ذهن تان را درگیر خود نکرده، پای میز مذاکره بنشینید. به همسرتان بگویید که می خواهید سوءتفاهم ها را برطرف کرده و مشکل را حل کنید. در جریان گفت وگو هم صورت مسئله را فراموش نکنید. شما برای «حل» مشکلات تان در کنار هم نشسته اید، نه بیشتر کردن شان. پس اجازه ندهید این گفت وگو به بحثی پر تنش تبدیل شود. همدیگر را متهم نکنید و تند نروید. کمک گرفتن از یک مشاور خانواده به شما در این مورد دید روشن تری می دهد.
بگویید از چه دلخورید
با همسرتان صحبت کنید و بگویید که این کنترل شدن ها آزارتان می دهد. بعد از آنکه مصداق رفتارهای آزار دهنده را برایش روشن کردید، سعی کنید برای ادامه راه به توافق برسید. مثلا اگر او انتظار دارد چند بار در روز از خودتان به او خبر بدهید و در مقابل حساسیتش را کم می کند، این کار را برایش انجام دهید اما اگر خط و نشان بیشتری برای تان می کشد، بگویید که این رفتارها شما را مضطرب می کند و اگر می خواهد در این مورد به نتیجه برسد، باید خواسته هایش را تعدیل کند.
خانه را میدان جنگ نکنید
از مدام دعوا کردن در مورد این موضوع پرهیز کنید. می توانید حتی بدون حضور او با یک مشاور خانواده صحبت کنید و از راهکارهایی که او به شما آموزش می دهد برای کم کردن حساسیت همسرتان یا رسیدن خودتان به آرامش استفاده کنید. یادتان نرود که مشکل رابطه شما تنها شک کردن های او نیست بلکه عواقب بحث و کشمکش در این مورد، بر ابعاد دیگر رابطه شما هم تاثیر می گذارد.
قابل اعتماد باشید
شاید همسرتان در مورد رابطه شما با افراد دیگر و به ویژه جنس مخالف حساسیت به خرج دهد اما نباید فراموش کنید که رفتارهای اجتماعی شما تنها دلیل ایجاد شک در او نبوده است. برای آنکه اعتماد بیشتری ایجاد کنید، باید در زمینه های دیگر هم قابل اتکا باشید، پس به او وعده ای ندهید که از پس انجام دادنش بر نمی آیید یا در مورد موضوعاتی که حتی از نظرتان کوچک و بی اهمیت است به او دروغ نگویید. شما باید در همه زمینه ها قابل اعتماد باشید تا بتوانید با این تردیدها مبارزه کنید.