بیش از حد به مردان وابسته نباشید
لطفا همیشه به آقایان متکی نباشید
چرا برخی از خانم ها به همسرانشان وابسته می شوند و نیاز عاطفی شدیدی به حضور آنان در خود حس می کنند تا جایی که این حس موجب آزار همسران می شود چرا دچار این حالت می شوند و بهترین راههای درمانی برای این مشکل عاطفی چیست؟
زن که باشی، انگار یک سری تعریف برای تو وجود دارد که از قبل خودت در مورد آن ها هیچ تصمیمی نگرفته ای. گاهی، همه که هیچ، خودت هم خیال می کنی لابد ضعیف تری، لابد برای همه کار و همه چیز به کمک نیاز داری، بعد کم کم، چشم باز می کنی می بینی مدت ها است بدون مردان زندگی ات، خیلی کار مهمی انجام نداده ای، بدون پدر، برنامه ها و تصمیم های حتی کوچک زندگی ات را سرو سامان نداده ای، بدون همسر، نمی توانی از حرف های خودت دفاع کنی و حتی وقتی می خواهی به فرزندت چیزی بیاموزی از اهرم قدرت پدرش که استفاده نکنی انگار جلوی این نیم وجب بچه ها هم کم آورده ای.
البته ما زن ها با مردها تفاوت های زیادی داریم، ما ویژگی های خودمان را داریم و آن ها هم ویژگی های خودشان را؛ اما شاید کمی در این خط کشی زیاده روی کرده باشیم و خودمان هم خبر نداشته باشیم، مثلا شاید از عهده برخی کارها خیلی هم خوب بربیاییم، اما چون هیچ وقت طرفش هم خوب نرفته ایم، همیشه دست و پایمان بلرزد. این می شود که همیشه باید دنبال مرد زندگی مان راه بیفتیم و خواهش کنیم نظر بدهد و… مردها هم که از نقش قوی بازی کردن بدشان که نمی آید، اما گاهی به این هم فکر می کنند که این کار را خودش هم می توانست انجام بدهد!
شاید بد نباشد ویژگی هایمان را یک بار از اول نگاه کنیم و مهارت هایی که خیال می کنیم مردانه است را در خودمان کشف و تقویت کنیم. با این کار لذت ذره ای توانمندتر بودن را به خودمان هدیه می دهیم و مردان زندگی مان هم بیشتر به ما اعتماد می کنند و حتی جذاب تر هم می شویم.
زنان وابسته
مهارت های مردانه را در خودتان کشف کنید
۱- «نه» گفتن را بیاموزید و تمرین کنید.
باید یاد بگیرید که در موقعیت های خاصی به اطرافیان خود نه بگویید. همیشه مهیا و در دسترس نباشید. نگذارید کسی از قبل روی جواب«بله» شما حساب باز کند. تمرین نه گفتن برای زنانی که خیلی پذیرا بار آمده اند، اصلا کار آسانی نیست اما واقعیت این است که اگر در زندگی امروز به خوبی بلد نباشید در جواب خواسته های دیگران،«نه” بگویید، کلاهتان پس معرکه خواهد بود. خواه این خواسته ها، خواسته های نا به جا و بی شرمانه باشند، خواه ریختن وظایف کاری بیش از حد روی سرتان یا مسئولیت هایی که شما قادر به انجام آنها نیستید.
۲- بدانید از زندگی خود چه می خواهید.
سعی کنید اهداف خود را بنویسید، هم اهداف کوتاه مدت و هم اهداف بلندمدت. سپس این هدف ها را به چند دسته تقسیم کنید. مثلا:مهم و فوری، مهم ، غیرمهم و غیر فوری. با این کار ذهنتان شکل می گیرد و منظم می شود. به علاوه با اولویت بندی هدف ها و کارهایی که دارید، وقتتان را بیخودی صرف یک کار غیرمهم و غیر فوری نمی کنید. وقتی هنوز کارهای مهم و فوریتان دست نخورده و یا ناتمام باقی مانده است. به علاوه از وقت خود استفاده بهتری می برید. احساس بهتری پیدا می کنید و اعتمادبه نفس بیشتری هم خواهید داشت. علاوه بر همه این ها، با نوشتن اهدافتان، سریع هم تغییر موضع نمی دهید و برای زندگی خودتان نقشه راه دارید.
۳- گاهی هویت خود را بدون مردان تعریف کنید.
هویت مستقل خودتان را جدی بگیرید و ضمن رعایت آداب و وظایف همسری و مادری مراقب باشید که بیش از حد به همسرتان وابسته باشید. تمرین کنید. مثلا گاهی شرایطی فراهم کنید که در آن مردی نباشد. بعد از ازدواج روابط خود را با دوست های سابق تان قطع نکنید و برنامه های اجتماعی خودتان را همچنان داشته باشید. ناگهان همه چیز را رها نکنید و گاهی بدون آقای شوهر، برای خودتان کاری انجام دهید. حتی گیاهی پرورش دهید و به سلامت جسمانی و ظاهرتان بیشتر توجه کنید. ورزش در این راه به شما کمک خواهد کرد. فعالیت های هوازی و شنا از ورزش هایی هستند که معمولاٌ توصیه می شوند.