آسیب پذیری طلاق عاطفی و جلوگیری از جدایی عاطفی
جزییات طلاق عاطفی و آسیب شناسی آن
طلاق عاطفی زمانی اتفاق می افتد که همسر و شوهر در جنب هم به بیتوجهی زندگی می کنند ولی تقاضای جدایی رسمی نمی کنند.داشتن اولاد یا چشمانداز منفی اجتماع به طلاق می تواند دلیل عدم طلاق قانونی باشد.
جدایی عاطفی بین زن و مرد به شکل زندگی در یک منزل بی هیچ ارتباطی به جز از مکالمات ضروری، طلاق عاطفی نامیده می شود.
در بسیاری از موارد، زنان و شوهران ناسازگار به خاطر عوامل فردی، خانوادگی، اجتماعی وفرهنگی از هم جدا نمی شوند وخانواده به جای آنکه کانونی مملو از طراوت، خوشحالی و امید باشد، به سرزمینی نابسامان و رنج آفرین تبدیل می شود که آسایش اهالی خود را آهسته آهسته گرفته و از بین می برد.
احتمالا بتوان گفت طلاق عاطفی فرم امروزی و شیک بسوز و بساز گذشته است. به گفته یک کارشناس ارشد روانشناسی در طلاق عاطفی اگرچه زن وشوهر ممکن است با هم بودن را مشابه یک گروه اجتماعی استمرار دهند، اما جاذبه و اطمینان آنها نسبت به یکدیگر از بین رفته است.
از درمان تا پیشگیری از طلاق عاطفی
اشرف رضوی دینانی افزود:درطلاق عاطفی همسران به جای پشتیبانی از همدیگر در جهت اذیت ، ناکامی و تنزل عزت نفس یکدیگر اقدام می کنند و هر یک به دنبال پیدا کردن دلیلی برای اثبات عیب ،کوتاهی و طرد دیگری هستند. وی خاطر نشان کرد طلاق عاطفی طلاق پنهانی است که از همه دید خصوصیت های طلاق آشکار را دارد، ولی به جهت وجود موانع فرهنگی، ارزشی، معنوی، موقعیتی و قانونی آشکار نمی شود؛ در واقع دراین جدایی ها بدون اینکه ازدواج باطل شود، همسران سال ها زیر یک سقف با لااقل ارتباط (حتی ارتباط کلامی) بهترین روزها عمر خویش را سپری می کنند. به باور این محقق و روانشناس حوزه خانواده، جدایی عاطفی، فاصله عاطفی معلوم و آشکار بین همسرانی است که هر دو ناپخته هستند، هر چند یکی از آنها ممکن است این ناپختگی را تأیید کند و دیگری با اظهار اعمال مسئولانه مفرط، چنین چیزی را تکذیب کند.
پایه طلاق عاطفی
اختلافات همسر های جوان دلایل متعددی دارد هر چند برای همه اختلاف ها نمی توان عدم آموزش مهارت های زندگی به جوانان را به عنوان مهم ترین دلیل مطرح کرد اما مواردی چون رابطه صحیح کلامی و مهارت های لازم برای سخن گفتن و بیان خواسته ها از همسر از جمله موضوعاتی است که در شکل مهارت های زندگی قرار می گیرند و اغلب جوانان ما فاقد آن هستند و همین امر اثر بسیاری در پیدایش اختلافات دارد اما بخش عمده ای از تضاد ها به دلیل انتخاب های نادرست است چون با وجود مد شدن زندگی رمانتیک! در بسیاری مناطق، هنوز هم ازدواج در ایران امری است که در دایره خانواده انجام می شود و نه فرد و نه خانواده او هیچ آموزشی در این باره ندیده اند و همه برپایه سرشت خود در این باره عمل می کنند.
نشانه های طلاق عاطفی
فرار از خانه
نشانه ٔ بارز طلاق عاطفی، نبود روابط کلامی و عاطفی بین زوجین و فرار کردن از خانه و از یکدیگر است. که البته همان طور که بیان شد این روشن ترین نشانه ٔ طلاق عاطفی است و ممکن است در مراحل آخری رابطه اتفاق بیفتد.
شاکی هم نیستم
اگر تا دیروز همسری داشتید که با چنگ و دندان برای رسیدن به تفاهم و داشتن یک زندگی درست و درمان می جنگید و در این مسیر با شما جرو بحث هم می کرد اما امروز سکوت کرده و حتی گله و شکایتی هم ندارد، باید به فکر راه چاره باشید. چون طبق پژوهش های انجام شده در حوزه خانواده، وقتی یکی از زوجین دیگر از چیزی شکایت نکرده و انتقادی ندارد و ایرادی نمی گیرد، می تواند نشانه بی تفاوتی و دست کشیدن از زندگی باشد.
«با دوستام قرار دارم»
اگر یکی از زوجین بیش از حد طبیعی با دوستانش قرار می گذارد و این مسئله یک واقعه جدید در زندگی اش به حساب می رود، باید دلیل آن را کشف کرد. شاید یک دلبستگی و تفریح موقت باشد اما اگر بقیه ٔ نشانه ها هم کم و بیش وجود دارد، باید این اخطار را جدی گرفت. وقت گذرانی بیرون از خانه، دل بستن و مشغول شدن با سرگرمی های برون زناشویی و وقت نگذاشتن برای همسر، یکی از نشانه های طلاق عاطفی است.
کاناپه
کناره گیری جسمی، نداشتن روابط جسمی، کلامی و جنسی ارضاء کننده و نوازشگر از نشانه های روشن طلاق عاطفی است. این مسئله معمولا وفاداری زوجین را تحت تأثیر قرار داده و ممکن است آنها را به سمت روابط خارج از ازدواج سوق دهد.
اول بچه ام
بچه ها همیشه مهم اند، شاید در نگاه اول به زندگی زوج های موفق و عاشق هم به این نتیجه برسید که فرزندان در اولویت هستند. اما واقعیت این است که در زندگی و رابطه موفق زناشویی فرزندان در اولویت دوم قرار دارند و فرزندان در پله ٔ دوم اهمیت اند. در زوجینی که درگیر طلاق عاطفی اند این مسئله بسیار دیده می شود، خاصه از سمت زن خانه که تمام محبت، توجه و وابستگی خود را از همسر گرفته و به سمت فرزندان پرتاب می کند و در حالت پیشرفته به وابستگی مرضی دچار می شود.
تمرکز روی نقاط ضعف
در مراحل اولیه و شروع طلاق عاطفی ممکن است هر دو طرف یا یکی از زوجین بر روی نقاط ضعف همسر متمرکز شوند. نادیده گرفتن تمام وجوه مشترک و نقاط مثبتی که در ابتدای ازدواج و عشق آن دو را به هم پیوند می داد، باعث پررنگ شدن نقاط ضعف و دورگرینی می شود. در این حالت اختلافات پررنگ شده و اشتراکات دیده نمی شود و فرد ابتدا به دعوا و تشنج دست می زند و کم کم به ورطه بی تفاوتی می افتد.
اهمیتی ندارد چه فکری می کنی
شیرازه زندگی مشترک اهمیتی است که زوجین به طرز فکر هم می دهند. همان توجه و اهمیتی که سبب می شود حتی طرز تفکر همسر را ترجیح دهد. اما اگر زوجین به جایی برسند که طرز فکر هم را نه تنها نمی پسندند که اهمیتی هم نمی دهند، طلاق عاطفی در حال وقوع است. اگر زن یا مردی برایش مهم نباشد طرف مقابلش چه طرز فکری دارد، باید این هشدار را جدی بگیرد.
نشانه های بروز طلاق عاطفی
دلایل طلاق عاطفی
- عدم تأمین نیازهای عاطفی
- بی توجهی مرد
- مشکلات ارتباطی
- انتخاب نادرست همسر
- عدم هم دلی و همراهی
- رفتارهای خشونتآمیز
- عدم گذران وقت با یکدیگر
- نارضایتی جنسی
- بی اعتمادی
- عدم احساس مسئولیت مرد
- عدم تعادل روحی مرد
درمان طلاق عاطفی
۱ ) پیش از بیان دلخوری به همسر، اول کل جریان را روی کاغذ بنویسید. زیرا نوشتن، هم سبب آسودگی نسبی شما می شود، هم سهم خودتان از دلخوری آشکار می گردد و درعین حال با یادآوری ماجرا، به علت های آن بهتر واقف می شوید.
۲ ) پیش از مذاکره و گفتگو سعی کنید خود را به جای همسرتان بگذارید.
۳ ) پیش از همدمی با همسرتان اصلاً موضوع را با دیگران مطرح نکنید، زیرا دیگران ممکن است بدون توجه به علت سوژه پیش داوری و داوری کنند.
۴ ) در ابتدای گفتگو تاکید کنید نیت شما از طرح کردن رنجش، رسیدن به حسن تفاهم است.
۵ ) سعی کنید هنگام صحبت به نکات مثبت کارهای اخیر همسرتان اشاره کنید.
۶ ) سعی کنید در هنگام گفتگو هیچوقت خشمگین نشوید.
۷ ) تاکید کنید شدنی است خاطی این داستان خودتان باشید.
۸ ) به اشتباهات خودتان هم اشاره کنید و از همسرتان عذرخواهی کنید.
۹ ) حین حل مساله حرف هایتان را با زخم زبان، کنایه و تحقیر بیان نکنید.
۱۰ ) مانع سخن گفتن همسرتان نشوید و زمان دهید تا او هم اظهار نظر کند.
درمان طلاق عاطفی و پیشگیری از آن
چگونه از طلاق عاطفی پیشگیری کنیم؟
*عدم سازگاری فرهنگ خانوادگی از جمله دلایل طلاق است
این آسیب شناس اجتماعی با بیان اینکه بی اعتنایی زن و مرد به خواسته یکدیگر، مخصوصا آنچه به مسایل احساساتی بر می گردد؛ مستلزم یک زندگی خوب در زندگی زناشویی مشخص شدن خواسته ها و محدودیت هاست، ادامه داد:اولین قانون آن انتظارات مشخص و شرط دوم مفهوم انتظارات است.
عدم تناسب فرهنگ خانوادگی و روحیات زن و مرد با یکدیگر: این مساله ای است که باید قبل از اختیار همسر دقیقا مورد توجه قرار گیرد که تناسب های لازم از جهات مختلف در میان طرفین رعایت شود در غیر اینصورت باید از به هم خوردن چنین ازدواج هایی تعجب نکرد.
علاوه بر عوامل فوق می توان علل زیر را نیز به عنوان علل و عوامل طلاق در جوامع مطرح نمود: ترس از آینده، احساس گناه، احساس تنهایی، انزوای اجتماعی و اخلال در هویت اجتماعی ، ارتکاب به جرم و بزهکاری از جمله آسیب های طلاق عاطفی در بعد فردی است.
*اضطراب و پریشانی، پاسخ کودکان به خبر درگیری والدین است
در ادامه مریم اسدی، روان شناس با اشاره به آسیب های طلاق عاطفی در بعد خانوادگی ادامه داد:تیرگی روابط والدین ذهن بسیاری از کودکان و نوجوانان را به خود مشغول می کند. سردی روابط و جدایی عاطفی علاوه بر ناراحتی های روانی و گرفتاری های زندگی، فرزندانی را بر جای می گذارد که به علت پرورش در شرایط نامساعد از نظر روانی و جسمانی وضع طبیعی ندارند؛ چرا که موجب افسردگی نوجوانان می شود، به نحوی که کمتر از زندگی لذت می برند، بی اشتهایی بر آنان چیره می گردد و خسته به نظر می رسند.
وی در ادامه به بیان اینکه روحیه وسواسی و اضطراب، پرخاشگری و عصیان، حسادت، سوءظن و سماجت از دیگر حالاتی است که در بچه های پرورش یافته در این محیط دیده می شود، گفت:البته سن کودک در این دوره، در واکنش او نسبت به این رویداد مهم است. تجربه تنش برای تمام اعضای خانواده اضطراب زا می باشد و رفتارهای کودکان، نشان دهنده این اضطراب است.
این روان شناس در پایان با تأکید بر اینکه پاسخ فوری اکثریت کودکان رد هر سنی در باب خبر درگیری والدین اضطراب و آشفتگی است، اظهار داشت:به طوری که برخی از آنها هیجانی شده یا رفتار واپس گرایی نشان می دهند. سردی روابط والدین حضور خنثی در کنار یکدیگر بر ویژگی هایی چون اضطراب، گوشه نشینی، پرخاشگری، بهانه جویی، انتقام جویی، بی رحمی، غمگین بودن، زودرنجی، نزاع و درگیری، بدخوابی، بی اشتهایی، بیزاری از زندگی، شک و دودلی و احساس بیماری در کودکان اثر فزاینده دارد
سروسامان دادن وضعیت
سر و سامان دادن وضعیت در طلاق عاطفی
چنانچه نشانه هایی از طلاق عاطفی را در روابط خود می بینید و احساس می کنید عشق و دوستی گذشته بین شما و همسرتان وجود ندارد، در این بخش پیشنهاداتی برای شما مطرح شده است:
در قدم اول، از خودتان آغاز کنید. معمولا اشخاص قبل از اینکه رفتار خویش را بسنجند و به سهم خود در ایجاد مشکل پی ببرند، تقصیرها را به گردن دیگری می اندازند. در یکسر ادیان و معارف هم به اشخاص سفارش می شود که قبل از بررسی رفتار دیگران و قضاوت کردن آنها، خود را بشناسید و به حساب اعمال خود برسید. اگر فکر می کنید حواس همسرتان پرت است و آن چنان که باید به خانواده توجه نمی کند، سعی کنید منصف باشید و نظیر داوری بی طرف به وظیفه خود در پیدایش مشکل نیز بپردازید. شاید کمی دشوار باشد اما وقتی عزم تان را جزم کردید که محبت و شوروشوق از دست رفته را به زندگی تان بازگردانید، باید ازخودگذشتگی به خرج بدهید. در یک زندگی متعادل با روش عادی و معمولی دو طرف باید به یک اندازه نقش داشته باشند، این کاملا صحیح است اما بحث ما فعلاً بر سر شرایط بیثبات است. پس اگر تصمیم گرفته اید در روابط تان تغییری ایجاد کنید، باید ازخودگذشتگی کنید، تمام تلاش تان را به کار بگیرید و اجازه ندهید بنیان خانواده ضعیف شود.
حل مشکلات و ریشه یابی طلاق عاطفی
در قدم بعدی آرامش خود را حفظ کنید. با صداقت و با توکل به پروردگار عشق خود را به همسرتان بیان کنید. آدمیزاد بنده محبت است و تمام بشری مشتاق است که علاقه و توجه دریافت کند. حال وهله بازسازی احساسات صدمه دیده شخص شخیص خودتان است. می توانید از احساسات خود بگویید بدون اینکه با حالت تهاجمی یا تدافعی با همسرتان روبه رو بشوید. یکی دیگر از مشکلات اصلی بین زوج ها مسائل عقیدتی است که البته حل کردن این مشکل به تلاش و پشتکار بیشتری نیاز دارد. برای هر مشکلی راه حلی وجود دارد که با دانش و آگاهی به دست خواهد آمد. از آنجا که سروکار زوج ها در طلاق عاطفی به حداقل می رسد گاهی واجب است از فردی برون از خانواده و آشنایان کمک بگیرید. مراجعه به مشاور خانواده طرز مناسبی برای تسلط بر مسائل و مشکلات این چنینی است. در صورتی که همسرتان از وجود پیش مشاور سر باز می زند تلاش کنید از یکی از اعضای خانواده یا آشنایان که روابط خوبی با همسرتان دارد درخواست کنید که نظر او را عوض کند. به یاد داشته باشید وقتی به دنبال شخص سومی برای ایجاد توافق و صلح هستید خیلی دقت کنید. متأسفانه عموم اطرافیان ما حسن نیت ندارند و به حد کافی دلسوز نیستند. حتی اگر دلسوز باشند شاید خرد کافی یا اطلاع لازم را نداشته باشند. لذا شنونده ای عاقل باشید که به هر حرف و هر کسی تکیه نمی کند.
قدم آخر
قدم آخر در طلاق عاطفی چیست
در مواردی که شکاف عاطفی بین زوج ها عمیق باشد، احتمالا با اعلام طلاق فیزیکی و حقوقی هم روبه رو شوید. یادتان نرود که طلاق فیزیکی آخرین راه حل است. طلاق، مشکلات زیادی را به اعضای خانواده تحمیل می کند و فقط در صورتی پیشنهاد می شود که مزایای آن بیشتر از آسیبها آن باشد. به هرجهت جدایی هم یک راه حل است، البته راه حل پایانی و اجباری. همواره به آفریدگار بزرگ تکیه کنید و خود را به قدرتی پابرجا گره بزنید تا در سختی ها از زندگی جا نمانید. وقتی هیچ کس و هیچ چیز برای آدمی باقی نمی ماند، دستان پرقدرت پروردگار همچنان نقطه اتکا اوست. درنتیجه با ازخودگذشتگی، شکیبایی و تلاش مشکلات را حل کنید و از طعم شیرین عشق در خانواده خود محافظت کنید.
تأثیر طلاق عاطفی بر فرزندان
به باور روانشناسان چگونگی روابط داخل خانواده، نقش بسزایی در تحقق نگرش ها و بازخوردهای اجتماعی اعضای خانواده دارد و اصل و اساس روابط داخل خانواده، بر مبنا ارتباط همسر و مرد پایدار است. طلاق عاطفی نماد وجود مشکل در ارتباطی سالم و درست بین زن و شوهر است. این مشکل ارتباطی در سطح خانواده می تواند داخل جامعه نیز شیوع و توسعه یابد و رابطه انسانی را مختل کند.
وقتی بنیان نهاد خانواده دچار تزلزل شود، بنیان های اخلاقی و اجتماعی کل نظام اجتماعی متزلزل شده و جامعه به سوی مشکلات گوناگون سوق داده می شود؛ از طرف دیگر طلاق عاطفی بیش از طلاق قانونی برفرزندان تاثیرگذار است، به طوری که ریشه فراوانی از آسیب های اجتماعی از طلاق عاطفی خلق می شود. در طلاق عاطفی زوجین هیچ گونه احساس نشاط و درک متقابلی ندارند و در واقع اشخاص با یک توفیق اجباری، زیر یک سقف زندگی می کنند.
آمار بالای طلاق عاطفی در ایران
طلاق عاطفی در ایران
یک جامعه شناس با اشاره به اینکه افراد زیر ۲۴ سال ما ۴۰ درصد طلاق می گیرند ودر اشخاص زیر ۲۷ سال ۷۰ درصد طلاق داریم؛ گفت:« این نشان می دهد که زیرساخت های ازدواج مشکل دارد. در ایران بالای ۷۰ درصد طلاق عاطفی داریم. ولی به جهت وجود فرزند ها در خانواده زندگی مشترک را ادامه می دهند، ولی آنهایی ادامه می دهند که مرد می تواند مخارج خانه را بپردازد. ولی در طلاق عاطفی با اینکه هر روز با هم بگومگو می کنند فقط به خاطر فرزند به زندگی مشترک خود ادامه می دهند. تا اینکه بچه ها به مادر خویش توصیه می کنند که “جدا شو! و از شر پدرمان آسوده شو!”