میراث خانوادگی اندیشه فولادوند
گفتگوی متفاوت اندیشه فولادوند در دورهمی
برنامه دورهمی با اجرای مهران مدیری شب گذشته ۳۱ اردیبهشت ماه ۹۹ ساعت ۲۳ روی آنتن شبکه نسیم رفت.
مهران مدیری در این برنامه میزبان اندیشه فولادوند بازیگر سینما و تلویزیون کشورمان بود و در این برنامه درباره موضوعات مختلف با این بانوی هنرمند به گفتگو پرداخت.
ارث خانوادگی اندیشه فولادوند در دورهمی
اندیشه فولادوند بازیگر سینما و تلویزیون کشورمان در ابتدای گفتگویش درباره شعر و شاعری و ارث خانوادگی شان گفت:من از ۹ سالگی شعر میگویم و ادبیات در خانواده من میراث محسوب میشود، پدرم شاعر است و پدربزرگم اهل شعر بودند و من هم از کودکی به سمت شعر گرایش پیدا کردم و شعر کلاسیک میگفتم.
این بانوی هنرمند درباره تحصیل در رشته فلسفه که نیمه کاره ماند صحبت کرد و درباره کنار آمدن با بازیگری در کنار شاعری و فلسفه گفت درپاسخ به سوال مهران مدیری درباره سنش گفت:من ۱۳۶۱/۷/۷ در میدان ونک مریض خانه ۵۰۳ ارتش به دنیا آمدم و این کامل ترین پاسخی بود که میتوانست به سوال آقای مجری بدهد.
شعرخوانی پرحاشیه اندیشه فولادوند در دورهمی
مهران مدیری در این برنامه درباره شعرخوانی پرحاشیه اندیشه فولادوند در فضای مجازی پرسید که خانم بازیگر در این خصوص گفت:من و دوستان شاعرم از اوایل دهه ۸۰ با سیاق تازه ای شعر می نوشتیم و بسیاری از ناشرها و مطبوعات در این خصوص همیشه با ما صحبت میکردند و با انتقادهای زیادی روبرو بودیم و به مرور این سبک به غزل پست مدرن مشهور شد و من از کسی که این شوخی (بع بع) را با شعر ما کرد خیلی ممنونم چرا که باعث شد مردم بیشتر با این سبک آشنا شوند و این اتفاق مبارکی برای من بود و عده زیادی نظراتشان را دادند و من اصلا بد نمی بینم و آن شعر از کتاب آخر من بود که هنوز چاپ نشده است.
ماجرای شیطنت های کودکی اندیشه فولادوند
مهران مدیری درباره زلزله اخیر از اندیشه فولادوند پرسید که گفت:خیلی ترسید و شوکه شدم و همراه همسایه ها از خانه خارج شدیم.
مجری دورهمی از اندیشه فولادوند خواست درباره شیطنت های کودکی اش صحبت کند که گفت:من خیلی شر بودم و بیشتر بچه کوچه بودم تا خانه و بیشتر همبازی هایم پسرها بودند و خیلی فوتبال بازی میکردم و دروازه بان بودم و اینقدر در بازی غرق میشدیم که چند بار بینی من در این حین شکست.
بازیگر بچه مهندس ادامه داد:من مدتی رزمی کار بودم و یکبار دیگر در باشگاه باز هم بینی ام شکست و چشمم هم آسیب دید و واقعا اذیت شدم و یادگار آن هنوز هم روی صورتم هست.
ماجرای ورود اندیشه فولادوند به سینما
بازیگر سریال بانوی عمارت درباره ورودش به دنیای سینما گفت:سینما واقعا هدیه بزرگی در زندگی من بود و فکر نمیکردم رخ بدهد و در خیالم هم چنین آینده ای را تصور نمیکردم.
پدرم عاشق سینما بودند و مخاطب حرفه ای سینما و تئاتر بودند و حتی در جوانی هم تئاتر کار کردند و اصرار داشتند که من به مدرسه تئاتر ثبت نام کنم و با احترام به نظر ایشان همزمان با دوره دبیرستان، وارد مدرسه تلویزیون شدم و مدرسه هنر و ادبیات صدا و سیما باعث تجربیات کوچکی برای من در نوجوانی شد و بعد از مدرسه تقدیر به سراغم آمد و استاد مسعود کیمیایی عموی معلم موسیقی من بودند و با معرفی ایشان در سربازهای جمعه ایفای نقش کردم و این اولین تجربه جدی من بود.
همکاری اندیشه فولادوند با رضا یزدانی
من و رضا یزدانی همکاری های زیادی با هم داشتیم و به نظرم صدای ایشان و جهان آن کلمات مثل کالبد و روحی هستند که تلفیق آنها و خروجی آن بسیار اتفاق خوبی بود و خیلی ها از آن استقبال کردند.
خانم بازیگر در ادامه صحبت هایش به دوری از حواشی اشاره کرد و همین موضوع را علت دوری اش از فضای مجازی دانست و گفت:من خیلی کم به این فضا سر میزنم و ترجیح میدهم دوری کنم از همه حواشی و سعی میکنم با دنیای واقعی بیشتر سرکار داشته باشم.
بازیگر بچه مهندس در بخشی از صحبت هایش به این موضوع اشاره کرد که من از نوجوانی همیشه به فکر درآمد بودم و همیشه از نوجوانی کار کردم و مشاغل کوچک مختلفی را تجربه کردم و وقتی نوجوان بودم مجری برنامه کودک بودم و مدتی هم کار دوبله کار کردم و به نظرم هر آدمی باید استقلال اقتصادی داشته باشد.
اندیشه فولادوند در بخش پایانی صحبت هایش به قرنطینه بودن اشاره کرد و گفت من ۷۸ روز است که اصلا از خانه بیرون نیامده ام به جز آن شب زلزله و به نظرم خیلی خوب است و روی کتاب آخرم کار میکنم و در ادامه درباره علاقه اش به موسیقی کلاسیک گفت.