محمد علیزاده تا کنون چندین بار در تلویزیون سراسری ایران اجرای زنده داشته است که آخرین اجرای زنده ی ان در ویژه برنامه ی تحویل سال ۱۳۹۰ و ۱۳۹۱ شبکه ی ۳ با اجرای فرزاد حسنی بود که محمد علیزاده به صورت زنده به اجرای آثار خود پرداخت و مورد توجه بسیاری قرار گرفت.
وی در همین زمان کوتاه هم توانسته به عنوان یکی از خواننده های پرطرفدارخودی نشان دهد و بتواند روز به روز روزمه و فعالیت های مورد پسندی ارائه کند و حالا دیگر جزو بهترین های پاپ و عاشقانه خوان ها، اسم و رسمی برای خود دست و پا کند.
علیزاده طرفداران خاص خودش را دارد و به مرور گستره دوستداران این خواننده به قدری شده که کنسرت هایش با تمدید های متوالی روبه رو شده و مخاطبانش نیز توانسته اند آثاری جدید از او را در فضاهایی به روز شاهد باشند. ماه های گذشته، ماه های پرخبری برای این خواننده بود. بسیاری از حرف و حدیث ها و حاشیه ها پس از برگزاری چند کنسرت و البته ماجرای فوت مرتضی پاشایی و اتفاقات و ماجراهای حول این موضوع، باعث شد علیزاده خیلی زود در تیررس انتقاد برخی ها قرار بگیرد و صحبت ها و حرف و حدیث های فراوانی درباره او و نوع فعالیت هایش بازگو شود. در این گفت وگو ابتدا سعی شده درباره فعالیت های جدید این هنرمند سخن به میان آید و سپس درباره صحبت ها و حرف و حدیث های پیش آمده درباره مرتضی پاشایی با او گپ زده ایم.
عاشقانه های محمد
سبک و احوالات کارهای من همان عاشقانه های محمد است و عاشقانه های من تغییر نمی کند و نگاهم همان نگاه است و شاید فقط کلامم تغییر کند و یکسری اتفاقات جدیدتری بیفتد. قطعا آلبومی که تولید می کنم، فضاهای جدیدتری حتی در فرم ملودی ها و فرم تنظیم ها دارد اما تغییر آنچنانی نیست و مردم وقتی گوش می دهند، متوجه می شوند که همان سبک و سیاق خودم را دارد و همان عاشقانه هایی است که سالیان سال می خواندم، به خاطر اینکه اعتقاد من به این فرم عاشقانه خواندن است که می خوانم و امیدوارم برای این آلبوم آن خروجی را که دوست دارم، اتفاق بیفتد به دلیل اینکه اکنون در مرحله پیش تولید هستم و می خواهم کار تولید را شروع کنم و امیدوار هستم در مرحله تولید اتفاقات خیلی بهتری بیفتد و بازهم کارهایی را تولید کنم که برای مردم خاطره ساز باشد.
آثار جدید
درحال حاضر به انتشار تک تراک فکر نمی کنم مگر اینکه قراردادی برای سریالی داشته باشم و اینها به عنوان تک تراک در کارهای من باشد. پیش تولید آلبومم را شروع کرده بودم اما به خاطر اتفاقاتی که از سه، چهار ماه گذشته به دلیل بیماری مرتضی و یکسری حواشی به وجود آمد، یک مقدار انگیزه برای کار کردن روی آلبوم را کم کرد اما بعد از اتمام ماه صفر تولید کارها را شروع می کنم تا بتوانم آلبوم را خیلی سریع تر وارد بازار موسیقی کنم.
همکاران آلبوم
آقای میلاد ترابی همیشه همراه من هستند و با آقای معین راهبر هم همکاری داریم و صحبت هایی هم با علیرضا افکاری، عزیز داشتیم و در بخش ترانه هم مهرزاد امیرخانی و سیدمحمد کاظمی قطعا حضور خواهند داشت اما اینکه بخواهیم کسی را به طور صددرصد اعلام کنیم، خیر. همیشه سعی می کنیم وقتی وارد تولید می شویم، کاری را صد در صد اعلام نکنیم به دلیل اینکه ممکن است کاری را جایگزین کاری دیگر کنیم. تمام تلاش من این است که آلبومی را درخور سطح شنیداری مردم تولید کنم به دلیل اینکه مردم ایران باید کارهای عاشقانه و عاطفی گوش کنند چون مردم با احساس و عاطفی داریم و آرزو می کنم آلبوم جدید من عاشقانه هایی باشد که به دل مردم بنشیند. در بخش ترانه همان طور که گفتم مهرزاد امیرخانی و سیدمحمد کاظمی قطعا حضور دارند. صحبت هایی با آقای یاحا کاشانی کردیم و خودم هم احتمالا یکی، دو ترانه در آلبوم داشته باشم.
زمان انتشار اثر جدید
درحال حاضر برای من خروجی یک آلبوم خوب اهمیت بیشتری دارد. باید تولید آلبوم را به اتمام برسانم و آلبوم را بشنوم و خودم و تیمم به جمع بندی برسیم که این آلبوم می تواند آلبومی مسمرثمر برای فضای موسیقایی کشور باشد و وقتی به این جمع بندی رسیدیم درمورد نام آلبوم و فرم پخش تصمیم گیری می کنیم.
زیرزمینی ها
کار کردن در فضای موسیقی مجاز، بسیار فضای سختی است. خوانندگانی را داشتیم که در فضای غیرمجاز کار می کردند اما در فضای مجاز در کارهای شان حرفی برای گفتن نداشتند به خاطر اینکه فضای مجاز بسیار متفاوت تر از فضای غیرمجاز است. در هر صورت امیدوارم کسانی که پا به عرصه مجاز می گذارند با شناخت کامل از فضای مجاز وارد کار شوند و برای مردم، موسیقی تولید کنند.
قطعا من بسیار خوشحال می شوم از اینکه تعداد افراد بیشتری در موسیقی مجاز فعالیت کنند چراکه هرقدر تعداد افراد بیشتر باشد، رقابت هم بیشتر می شود و کیفیت کارها بالاتر می رود و تمام موزیسین ها برای بهترین بودن، تلاش شان را بیشتر می کنند. امیدوارم کسانی که ورود می کنند هم در کارشان موفق باشند و فقط آرزو می کنم که فضای مجاز موسیقی را خوب بشناسند و با یک شناخت وارد شوند.
آثار محبوب دیگران
من یک تراک از آلبوم آقای
محسن چاوشی را دوست داشتم؛ اگر اشتباه نکنم تراک یک آلبوم ایشان بود. ماهان بهرام خان را هم فرد بااستعدادی می بینیم اما هنوز آلبوم او را گوش نکردم. ان شاءالله فرصت شود آلبومش را گوش می دهم و نظرم را در مورد آلبوم اعلام می کنم اما نظرم درمورد خودش این است که استعدادی بود که فکر می کنم یک مقدار دیر به عرصه موسیقی پاپ وارد شد. دوستی با او ندارم و فقط صدایش را می شناسم اما برایش آرزوی موفقیت می کنم.
مرتضی قلب ها را تسخیر کرد
من مرتضی پاشایی را از زمانی می شناسم که مردم ایران او را نمی شناختند؛ از زمانی که قطعه «یکی هست» را تازه خوانده بود اما کارهایش آنقدر همه گیر نشده بود. تا آنجایی که توانستم به عنوان برادر و همراه کنارش بودم. روز اول که مرتضی را دیدم شک نداشتم که این پسر به خاطر فرم صدا و استعدادی که در ملودی سازی دارد یک روزی قلب آدم ها را تسخیر می کند. من در ایران چند نفر از خوانندگان را در زمینه ملودی بااستعداد می دانستم که مرتضی یکی از آنها بود و همیشه در مورد ملودی سازی ها به او می گفتم و همیشه تشویق اش می کردم و احساس می کردم سوای اینکه یک خواننده خوب است، ملودی ساز بسیار باهوشی است و همیشه پیش بزرگان تعریف مرتضی بوده و با افتخار هم از او تعریف می کردم چون احساس می کردم این استعداد نباید دفن شود و این استعداد باید شکوفا شود.
من برای مرگ مرتضی پاشایی به عنوان یک برادر، همراه و دوست، ناراحت بودم اما مرگ حق است و من همیشه راضی ام به رضای خدا. شخصا بیشتر ناراحت مرگ یک استعداد هستم چون مرتضی بسیار بااستعداد بود.
کنسرت به یاد مرتضی
کنسرت زمستانه دارم و قطعا به یاد مرتضی، کنسرتی را برگزار می کنم که درخور شأن موسیقایی مردم باشد. تورکنسرت در شهرستان های شمالی و جنوبی را دارم که به وقت اعلام می شود و در خدمت مردم هستم.
آخرین روز بیمارستان
من، مهدی کرد، مهرزاد امیرخانی،
علی لهراسبی و چند نفر از دوستانش کاملا در جریان بیماری مرتضی بودیم. همه ما یک سال به سختی زندگی کردیم. درست است که مرتضی درد می کشید اما ما هم روح مان آزرده بود. با جناب دکتر توکلی به خاطر مرتضی ارتباطم خیلی بیشتر شد و حال و احوال مرتضی را از ایشان می پرسیدم نه از خودش. هربار که با دکتر صحبت می کردم به من امید می داد اما از ته چشمانش می خواندم که می خواهد حال من را خوب کند و این حس را داشتم. من همیشه از روز ۲۳آبان ترس داشتم؛ یک سال ترس داشتم و نمی خواستم آن روز را ببینم اما متاسفانه دیدم و رضای خدا در بردن مرتضی بوده.
دوست خوبم بود و همیشه تلاش کردم برادر خوبی برایش باشم و امیدوارم این اتفاق افتاده باشد. دوست نداشتم این روزها را ببینم که متاسفانه دیدم و روزهای آخر در بیمارستان، روزها و احوالات خوبی نبود. تازه مردم متوجه شده بودند که مرتضی از بین ما خواهد رفت و مرتضی روی تخت بیمارستان بود و من مجبور بودم در لابی بیمارستان به مردم لبخند بزنم و از سلامتی مرتضی بگویم. شاید یک سال دربرابر افرادی که از مرتضی سوال می کردند، فیلم بازی کردم اما من همیشه دوست دارم که دوستانم در بلندترین قله و با قدرت باشند و دوست نداشتم از ناتوانی و بیماری دوستم برای مردم بگویم. دوست داشتم مردم همین طور عاشقانه موسیقی مرتضی را گوش بدهند.
این یک سال مرتضی درد کشید اما اطرافیانش روح شان درد گرفت و همه ما منتظر چنین روزی بودیم اما از آنجایی که انسان با امید زنده است، امید داشتیم و دعا می کردیم اما قطعا خدا از ما بیشتر می داند و خدا مالک مرتضی بود. قطعا هرچه مالک تصمیم بگیرد، همان حق است و ما راضی هستیم به رضای او و امیدوارم در آغوش خدا آسوده بخوابد و باآن صدای بااحساس و زیبایش درگوش خدا و برای او بخواند.
موسیقی، مثل کودک است
موسیقی ما مثل یک کودک می ماند و هنوز نوپاست و قطعا کم تجربگی هایی را در درونش دارد اما ظهور افراد بااستعداد در موسیقی باعث می شود که موسیقی ما پیشرفت زیادی داشته باشد. در سالیان اخیر من افراد با استعدادی را در موسیقی مشاهده کردم که کار ساختند، ترانه سرودند و خواندند و مردم هم دوست شان دارند. این امید من را بیشتر می کند از اینکه موسیقی ما خیلی پیشرفت می کند و امیدوارم که در موسیقی پاپ، افراد بی استعداد را در هیچ کجای موسیقی مان نبینیم.
یک وقت هایی افراد بی استعدادی را در موسیقی می بینم اما امیدوارم روزی برسد که نسل آدم های بی استعداد در موسیقی پاپ نباشد و آدم هایی حضور داشته باشند که می توانند به موسیقی کمک کرده و استعداد های دیگران را نیز شکوفا کنند و خط فکری بدهند و امیدوارم روزی برسد که صددرصد از خوانندگان پاپ ایران مولف باشند و خوانندگانی باشند که هرآنچه از خواندن شان بلد هستند از وجود خودشان باشد نه برگرفته از خوانندگانی که امروزه در کشور می خوانند.
روز واقعه
روزی که مرتضی فوت شد، آمبولانس گوشه حیاط بیمارستان بود و کسی اجازه نداشت وارد شود اما من این اجازه را گرفتم و بالای سر مرتضی رفتم و از او حلالیت گرفتم که اگر دوست خوبی برایش نبودم یا در بیمارستان یا آن یک سال آخر نتوانستم به او کمک کنم. امیدوارم روحش در پناه خدا همیشه موفق و آرام باشد. حرف های زیادی باهم می زدیم و خلوت داشتیم. رازهای بسیاری در سینه من هست و اجازه بدهید هیچ وقت فاش نشود.
خیلی رازها در سینه من، مهدی کرد، میلاد ترابی و دوستان دیگر مرتضی هست اما ما هیچ وقت این رازها را نمی گوییم درمورد صحبت های مرتضی و کسانی که به مرتضی همیشه کم لطفی کردند و من آنها را در مراسم و روز تشییع می دیدم که گریه می کردند و من در دلم به آنها لبخند می زدم. اجازه بدهید این رازها در قلب من بماند تا روح مرتضی شاد باشد.
سورپرایز
مرتضی در جایگاه خودش یک خواننده بسیار خوب بود. ملودی و کارهایی که ساخته است به صدای خودش می آید و فقط صدای خودش می تواند آنها را زنده نگه دارد نه صدای خواننده ای دیگر. من سعی می کنم ادامه راه را بدهم و در اولین کنسرتم یک سورپرایز خیلی خوب برای مرتضی دارم چون به عنوان یک دوست باید این کار را انجام دهم تا از من راضی باشد.
به آنها فقط لبخند می زنم
در این مدتی که مرتضی رفت، حرف و حدیث های زیادی از گوشه و کنار می شنیدم اما در مقابل تمام حرف و حدیث ها به احترام مرتضی و خانواده اش که عزیز من هستند و همیشه دوست شان دارم، سکوت کردم و امیدوارم این حواشی از اطراف مرتضی برداشته شود. شخصا وقتی پشت سرم حرفی زده می شود، فقط لبخند می زنم اما ممکن است خانواده و اطرافیان مرتضی ناراحت شوند. از تمام حاشیه سازها خواهش می کنم سکوت کنند و حرفی نزنند و اجازه بدهند مرتضی در آغوش خدا آرام بخوابد.