چه کسی موسیقی را اختراع کرد؟

شناخت مبداء و منشاء موسیقی

موسیقی هنری است که انسان توسط آن و به کمک اصوات تمام هیجانات و احساسات خود را بیان می کند، این هنر از گذشته های دور تا به امروز جزء جداناشدنی زندگی بشر بوده که همواره انسان از شنیدن آن احساس آرامش و لذت می کند.

همیشه در گوشه ذهن بشر سوالی درباره منشاء موسیقی نهفته است و همواره به دنبال یافتن مبداء آن است و دوست دارد بداند که آیا موسیقی یکی از اختراعات انسان متمدن است یا قدمت آن به زمان های بسیار دورتر برمی گردد؟ چه کسی برای اولین بار موسیقی را اختراع کرده است؟

اگر شما نیز چنین سوالاتی در ذهن دارید این بخش از فرهنگ و هنر نمناک به شما کمک می کند جواب سوالات خود را دریابید.

اختراع موسیقی و مخترع آن

قدمت موسیقی به زمان های بسیار دور برمی گردد، قبل از پیدایش زبان انسانها با موسیقی آشنا بودند. نخستین گام ها در راه پیدایش و ظهور موسیقی وزنها و آهنگها و حتی آواهائی بودند که از حنجره انسان خارج می شد.

پس از اولیه ترین گونه های بشری، انسان های اولیه یا نئاندرتال ها این سرزمین را به ارث بردند و بعد از آنها گونه جدیدی از بشر در سطح اروپا پراکنده شده اند. رفته رفته جمعیت انسان ها که از نئاندرتال ها باهوش تر بودند، به طور چشمگیری افزایش یافت و چندی پس از آن نئاندرتال ها به طور کل از بین رفتند.

بین گونه های ما و نئاندرتال ها تفاوت های زیادی وجود داشت. نئاندرتال ها غارنشین بودند و غارها را تزئین نمی کردند اما پس از وارد شدن و سکونت اجداد ما در غارها، دیوارهای غار به بوم های نقاشی برای طرح های بلند پروازانه آنها تبدیل شد. اجداد نخستین ما از طریق دست زدن موسیقی ریتمیک خلق میکردند و این کار ممکن است با ابزار موسیقیایی اولیه بشر در ارتباط باشد.

شواهدی نشان می دهد که بشر با ضربه زدن به ناقوس ها یا قندیل های سنگی که درون غارها وجود داشته است و همچنین استفاده ازخود غار که به عنوان انعکاس دهنده صدا عمل می کرده است، به تولید صدا مبادرت می کردند. پس موسیقی قدمت زیادی دارد، و ممکن است از زمان اولین ترقی انسانها به همراه ما بوده باشد.

چرا موسیقی خلق شد؟

انسان ها از موسیقی به عنوان ابزاری برای برقراری ارتباط و همسریابی استفاده می کردند همچنین موسیقی جنبه روحانی داشت و در ستایش و نیایش خدایان و امور دینی استفاده می شد.

عملکرد های مختلف زیادی برای موسیقی متصور است که یکی از آنها رقص و حرکات موزون افراد و دیگری سرگرمی است. مهمترین دلیلی که باعث شکل گرفتن و ماندگاری موسیقی شد، جمع کردن افراد به دور هم می شود.

کشف آلات موسیقی

پس از ورود انسان ها به اروپا آنها مشغول کنده کاری پیکرهای انسان و حیوانات روی استخوان و عاج شدند و برای ساختن سازهای موسیقی از استخوان و عاج استفاده کردند.

برخی از ابزار موسیقی کشف شده از استخوان های بال قو و کرکس است و بین ۳۹۰۰۰ سال تا ۴۳۰۰۰ سال قدمت دارد. در جنوب غرب آلمان در سه جای مختلف هشت فلوت کشف شد.

برخی دانشمندان عقیده دارند که هنر و آلات موسیقی که ۴۰ هزار سال قبل در اروپا ظاهر شده است، آن قدر ماهرانه و پیچیده هستند که در سطحی بالاتر از نخستین سنت های هنری تکامل یافته اند.

منشاء موسیقی به کجا باز میگردد؟

فرضیه های زیادی در مورد منشاء موسیقی وجود دارد. برخی از محققین بر این باورند که منشاء موسیقی به زمان نئاندرتال ها یا انسان های نخستین بر می گردد.

چنانچه در بخش فرهنگ و هنر نمناک اشاره شده است برخی محققان معتقدند ممکن است نئاندرتال ها طبق تصورات عمومی گونه وحشی و بی فرهنگی نبوده باشند زیرا باستان شناسان ابزارهایی را کشف کرده اند که صد هزار سال پیش در غارهای جنوب آفریقا برای ترکیب رنگ بدن از آنها استفاده می شد.

فرضیه بازگشت منشاء موسیقی به زمان نئاندرتال ها

یکی از محققان موزه جبل الطارق روس بیاسکو، اعتقاد دارد، ظرفیت های شناختی نئاندرتال ها و انسان های مدرن شبیه یکدیگر هستند، بنابراین ممکن است نئاندرتال ها آلات موسیقی را ساخته باشند اما این فرضیه هنوز تایید نشده است.

نئاندرتال ها فلوت می نواختند

در محل زندگی نئاندرتال ها در اسلوونی یک ساز موسیقی ( فلوت ) با قدمت ۴۳ هزار سال پیدا شده است. فرانچسکو دریکو معتقد است تشخیص این گونه سازها در محل زندگی انسان های باستان غیرممکن نیست، زیرا آناتومی صوتی آنها و ما مشابه وتوانایی های صوتی آنها نیز مانند ما بوده است.

حداقل ۵۳۰ هزار سال پیش دامنه صوتی بشر کامل شده است، بنابراین بسیاری از گونه های انسان های منقرض شده مانند نئاندرتال ها، توانایی آواز خواندن را داشته اند. با بررسی فسیل های نئاندرتال ها محققان دریافتند که در گلوی آنها استخوان کوچکی به شکل نعل اسب به نام لامی وجود دارد که شکل این استخوان زمان صحبت کردن و آواز خواندن به دلیل پایین آمدن حنجره تغییر می کند. بررسی فسیل ها نشان داد که حنجره نئاندرتال ها کمی به سمت پایین بوده است و این نشان می دهد که این انسان ها توانایی کمی در آواز خواندن داشتند که با گذشت زمان این توانایی بیشتر شده است.

ایان مورلی، یکی از محققان دانشگاه آکسفورد انگلیس معتقد است که بسیاری از سازهای موسیقی از موادی ساخته می شوند که بسرعت فاسد شده و از بین می روند بنابراین پیدا کردن ابتدایی ترین مواد مورد استفاده در ساخت آلات موسیقی بسیار سخت است، چه برسد به آن که نئاندرتال ها از این مواد استفاده کرده باشند.

نظریه ای دیگر برای پی بردن به منشا موسیقی

یک راه بهتر برای پی بردن به منشاء موسیقی، از نظر فالک بررسی تفاوت های موجود میان آناتومی ما و شامپانزه هاست. بررسی جمجمه های انسان های نخستین نشان داد مغز آنها نیز مانند مغز ما نسبتا بزرگ بوده است و حجره آنان از ابتدا به سمت پایین بوده بنابراین آنها توانایی خواندن داشته اند.

دیگر دلیل فالک برای نشان دادن اینکه اجداد ما توانایی خواندن و صحبت داشته اند این است که فرزندان ما نسبت به فرزندان دیگر پستانداران وابسته ترند و از ابتدا نمی توانند برای حفاظت و اطمینان به مادران خود بچسبند یا در آغوش آنها بروند. مادران مجبورند فرزندانشان را در آغوش بگیرند و برای رسیدگی به امور خود رسیدگی مجبور بودن گاهی کودکان را زمین گذاشته و با لحن کودکانه با آنها حرف بزنند.

آیا موسیقی از حیوانات به انسان ها رسیده است؟

برخی از پستانداران آهنگ ها را می شنوند و می توانند تفاوت ملودی ها یا تفاوت عبارات در زبان گفتاری را درک کنند حتی برخی میمون ها توانایی تشخیص تفاوت های ظریف در الگوهای صوتی را دارند. پستانداران با وجود این که از موسیقی استفاده نمی کنند توانایی تشخیص موسیقی را دارند و به نظر می رسد توانایی هایی که تائیدکننده وجود نوعی استعداد موسیقی هستند بیش از پیش در حیوانات دیده می شود.

چارلز داروین، پدر زیست شناسی تکاملی، در کتاب خود آورده است پرندگان نر برای جذب جفت خود و هشدار دادن در زمان حضور دشمن از آواز خواندن استفاده می کنند اما این نظریه طرفداران زیادی ندارد زیرا پرنده ماده نیز همراه پرنده نرآواز می خواند.

توماس گیسمن، یکی از محققان دانشگاه زوریخ سوئیس، در کتابی عنوان کرد آوازخوانی تا حدودی با سیر تکاملی تک همسری مرتبط است، اما علت و چگونگی آن هنوز مشخص نشده است.

موسیقی گامی مهم در تکامل روابط انسانی

با اینکه فرضیه ها در خصوص منشاء موسیقی متفاوت است اما همه آنها بیان می کند که توانایی ما در درک و ایجاد موسیقی یک گام مهم در تکامل انسان است.

موسیقی در ایجاد روابط اجتماعی نقش دارد و سازهای موسیقی عامل استحکام روابط اجتماعی و موفقیت انسان است زیرا موسیقی و زبان هر دو برای برآورده کردن نیاز انسان های اولیه جهت برقراری ارتباط و بیان کردن احساساتشان به یکدیگر تکامل یافته اند.