روایتی از زندگی یک آدم فضایی در برنامه ماه عسل!
در نهمین قسمت برنامه ماه عسل چه گذشت
برنامه ماه عسل با اجرای احسان علیخانی شب گذشته ۴ خرداد ماه ۱۳۹۷ ساعت ۱۹ روی آنتن شبکه سه سیما رفت. احسان علیخانی در نهمین قسمت از برنامه ماه عسل میزبان جوانی بود که توانسته با ارداه از سد مشکلات زندگی عبور کند و آینده موفقی را برای خودش رقم بزند.
فرهاد ایرانی جوان مهمان برنامه ماه عسل از یک بیماری نادر ژنتیکی رنج میبرد که افراد معدودی در دنیا به آن مبتلا هستند و افراد مبتلا به این بیماری چهره ای متفاوت از سایر افراد دارند.
روایتی از زندگی سخت یک جوان با اراده در برنامه ماه عسل
در ابتدای برنامه ماه عسل تیزری از مهمان این برنامه پخش شد و بعد فرهاد ایرانی مهمان روز گذشته برنامه ماه عسل به استودیوی برنامه آمد و داستان زندگی اش را روایت کرد و گفت :من سال ۶۴ در تهران و در یک خانواده تک فرزند به دنیا آمد. زمانی که چهار پنج سالم بود متوجه شدم که چالش بزرگی در زندگی دارم و چهره ای متفاوت تر از دیگر دوستانم دارم اما باز هم آن زمان عمق فاجعه را حس نکرده بودم تا اینکه زمان رفتنم به مدرسه رسید و دو سال بود که اسم من را در مدرسه ثبت نام نمیکردند. مادرم هم مانند من است و با این جهش ژنتیکی مواجه است و از هر ۵۰ هزار نفر یک نفر با این مشکل مواجه میشود و فک و صورتش به طور کامل شکل پیدا نمیکند.
گفتگوی احسان علیخانی با مهمان قسمت نهم برنامه ماه عسل
بعد از مشکلاتی که برای ثبت نام در مدرسه داشتم و به دلیل اینکه بچه ها از من میترسیدند مرا در مدرسه ثبت نام نمیکردند سرانجام برای من معلم خصوصی گرفته شد و این ماجرا ادامه داشت تا اینکه من موفق شدم به مدرسه راه پیدا کنم.
وقتی مهمان ماه عسل از فانتزی آدم فضایی بودنش میگوید
اغلب بچه ها از من میترسیدند اما در مدرسه زمانی که سوم دبستان بودم یکی از بچه ها از من نترسید و با من رابطه برقرار کرد و به سمت من آمد و با من صحبت کرد و درباره شکل ظاهری ام از من سوال کرد . من به او گفتم که من یک آدم فضایی هستم و از فضا اومدم . این توجیح باعث شد تا او از من نترسد و به من نزدیک تر شد. ما یک دکمه در منزل داشتیم که به نظرم عجیب بود و من این دکمه را به آن پسر دادم و به او گفتم که اگر میخواهی مثل من آدم فضایی شوی باید این دکمه را فشار دهی و بگویی خاک بر سرم خاک بر سرش و این ماجرا تا یک هفته ادامه داشت و هر روز آن پسر به من میگفت پس چرا با انجام کارهایی که تو گفتی من تبدیل به آدم فضایی نشدم ، سرانجام پدر و مادر او متوجه شدند و به مدرسه آمدند و از دیوانه شدن پسرشان صحبت کردند.
مهمان برنامه ماه عسل ادامه داد :من آن زمان چهره ام مثل الان نبود و جراحی های زیادی انجام دادم تا به این شکل ظاهری رسیده ام.
هرچه بزرگتر میشدم این تمایز برایم پررنگ تر میشد و مواجه شدن با مردم برایم سخت تر میشد و من در این دوران تنها چند دوست صمیمی داشتم. داستان زندگی من به همین شکل ادامه داشت تا اینکه زمانی که وارد دبیرستان شدم و قرار بود وارد جامعه شدم برایم سخت تر شد.
فرهاد ایرانی ادامه داد :زمانی که این مشکل برایم پررنگ تر شد یک روز در مطب دکتر از او خواستم که افراد دیگری که شبیه من هستند را نشان من دهد و بعد از دوساعت یک مرد که بیماری مشابه من داشت کنارم نشست و برای اینکه ظاهرش دیده نشود چادر سرش کرده بود و من آن زمان بیشتر متوجه عمق فاجعه میشوم و تصمیم میگیرم برای درمان کاری انجام دهم.
فرهاد ایرانی مهمان برنامه ماه عسل
در این برهه از زمان ایرادهای زیادی به مادرم میگرفتم و سوال های زیادی از مادرم میپرسیدم ، زخم زبان هایی که از مردم شنیدم من را خیلی اذیت میکرد و رفتارهایی که میدیدم من را بیشتر اذیت میکرد ، حتی یکبار در تاکسی نشسته بودم و کسی حاضر نشد کنار من بنشیند و راننده من را پیاده کرد.
فرهاد ایرانی مهمان برنامه ماه عسل در ادامه صحبت هایش به وارد شدن به دنیای کار گفت که بعد از دیدن چهره اش او را رد میکردند و این اتفاقات باعث شد تا کم کم به سمت دنیای هنر برود و استعدادش را در این زمینه بروز دهد.
زمانی که در دانشگاه وارد رشته هنر شدم و موسیقی خواندم در این زمینه استعدادم بروز کرد و توانستم از بقیه دانشجوها سرتر باشم اگرچه این حضور برایم سخت تر شده بود اما تلاش کردم که از جایگاهی که داشتم فاصله بگیرم و به موفقیت برسم.
ماجرای ازدواج مهمان ویژه برنامه ماه عسل
در این بخش از برنامه مهسا همسر فرهاد ایرانی مهمان برنامه ماه عسل وارد استودیوی برنامه شد.
مهمان برنامه ماه عسل از اولین خواستگاری که ۱۰ سال پیش رفته بود صحبت کرد و از صحبت پدر دختر که خیلی محترمانه او را رد کرده بود صحبت کرد. بعد از ۱۰ سال در دانشگاه با مهسا آشنا شدم .
مهمان برنامه ماه عسل و همسرش در قسمت نهم
همسر مهمان برنامه ماه عسل درباره آشنایی با همسرش گفت :زمانی که برای اولین بار همسرم را دیدم چهره او برایم عجیب بود و خیلی علاقه ای به اینکه با او هم کلام شوم و سمتش بروم را نداشتم اما زمانی که فرهاد خواستگاری اش را مطرح کرد چون میدانستم پدر و مادرم نمیپذیرند من هم در ابتدا قبول نکردم ، اما کم کم به او اعتماد کردم و احساس میکنم که با او خوشبخت میشوم و تلاش کردم که خانواده ام را راضی کنم.
در ادامه این صحبت ها به تلاش فرهاد برای راضی کردن پدر همسرش اشاره شد و این موضوع مطرح شد که میخواستند برای رضایت گرفتن از پدر خانم از برنامه ماه عسل استفاده کنند که جبهه گیری پدر خانم بیشتر شد و در نهایت ایشان به دیدار حضور فرهاد رضایت دادند و در این جلسه حضوری مهمان برنامه از استعدادهایش گفت و تلاش کرد که پدر و مادر همسرش را راضی کند.
سلفی احسان علیخانی با مهمانان برنامه ماه عسل
در بخش های پایانی برنامه احسان علیخانی از همسر فرهاد درباره تولد فرزندشان با مشخصات فرهاد پرسید که گفت در حال حاضر اولویت من فرهاد و زندگی با اوست.