مجریان غایب صدا و سیما + تصاویر
رفتارهای شخصی و شرایطی که شخص در آن قرار می گیرد موقعیتی را بوجود می آورد که گاه به ضرر او و گاه به منفعت اوست گاهی ممکن است از مقامش عزل شود و گاه ارتقاء یابد که این حذف و اضافه ها ممکن است بر سطح کیفی برنامه ها تآثیر بگذارد و از تعداد بیننده ها بکاهد. بنابر این باید در هر زمانی اعتدال و میانه روی را در کارهایمان مد نظر قرار دهیم در ادامه مطالبی از ممنوع التصویر شدن برخی از مجریان مشهور صدا و سیما را مشاهده میکنید.
ژیلا صادقی(انتشار عکس و حرف های غیرمجاز)
ژیلا صادقی جزو مجریان قدیمی تلویزیون محسوب می شود که کارش را از سال ۷۷ آغاز کرد. او خودش هم به درستی نمی داند چرا ممنوع التصویر شده است:«من نامه ای مبنی بر ممنوعیت تصویر ندارم، منتهی دوستان در حوزه ریاست خواستند این اتفاق بیفتد، ما هم پذیرفتیم.»
در این مدت می خواست در برنامه «ویتامین سه» حضور یابد که به سد ممنوع التصویری برخورد کرد. حضورش در شبکه های یک و جام جم هم منوط به حل مشکل ممنوعیتش شد. او اولین مجری بود که در پیام های بازرگانی تلویزیون شرکت و یک محصول را تبلیغ کرد. بعضی ها این مسئله را علت ممنوع التصویری اش می دانند ولی خودش می گوید که این اتفاق با مجوز صدا و سیما رخ داده است و کاری غیرقانونی نبوده است.
شنیده می شود که او در نشستی تخصصی حرف هایی زده که به مذاق بعضی ها خوش نیامده و همین حرف ها به سوءتفاهم ها دامن زده است. همچنین او عکس هایی از خودش در فضای اینترنتی منتشر کرد که در آنها حجاب معمولی صدا و سیمایی را رعایت نکرده بود. این نکته هم می تواند دلیلی برای توقف فعالیتش باشد.
او فعلا به کارهای هنری و شخصی اش می پردازد. البته قرار بود به عنوان تهیه کننده یک برنامه روانشناختی را برای شبکه سه تهیه کند ولی آن برنامه هم فعلا در هاله ای از ابهام است. از طرفی او در مراسم های مختلف هم به عنوان مجری حضور دارد و آخرین مراسم مهمی که اجرایش را به عهده داشت اختتامیه بیست و هشتمین دوره جشنواره فیلم فجر در سال ۱۳۸۹ بود که نوع پوشش او در آن برنامه حسابی جنجال به پا کرد.
محمود شهریاری(خوردن «هلو»ی ممنوع)
محمود شهریاری را قدیمی ها با دیالوگ آهنگین «بخور، بخور» می شناسند. او مجری قابل کنترلی نیست. حتی ممکن است در یک برنامه زنده کتش را با کت احمدزاده و روشن پژوه گره بزند و از رویش بپرد. او سابقه چند بار ممنوع التصویری را در کارنامه دارد.
شهریاری خیلی بدشانس بود که مهمانش در پاسخ به یک سوال کلمه «هلو» را بر زبان آورد. البته خیلی ها معتقدند سوال شهریاری هم اشکال فنی داشت و نباید چنین چیزی را می پرسید. او در برنامه شبکه زنده رود اصفهان از امیر جعفری پرسید شما همسرتان (ریما رامین فر) را شبیه به چه میوه ای می بینید. این سوال و جواب سرانجام خوبی نداشت و منجر به محرومیت شهریاری از قاب تصویر شد. او که هر سال با «جشن رمضان» شبکه تهران به خانه روزه داران می آمد از این برنامه کنار گذاشته شد.
مدتی بعد او را در شبکه کم بیننده و مهجور «بازار» دیدیم. برنامه ای با عنوان «از همین امروز» که خیلی زود متوقف شد. همکاری نصفه و نیمه شهریاری با فتیله ای ها هم دوام زیادی نداشت.
او درباره محرومیت خودش و همکارانش نظر جالبی دارد:«درباره ممنوع الکاری مجریان، هیچ خبری به شخص مورد نظر نمی دهند و حتی علتش را هم توضیح نمی دهند. اصلا از او توضیح هم نمی خواهند. حکم را غیابی صادر و اجرا می کنند و شما باید از طریق جراید و افکار عمومی بشنوید که ممنوع الکار شده اید.»
محمدرضا شهیدی فرد(حرف های غیرصمیمانه در نشست صمیمانه)
«محمدرضا شهیدی فرد» را از سال ۱۳۹۰ دیگر در تلویزیون ندیدیم. او با برنامه «پارک ملت» یکی از بهترین کارهای گفتگومحور شبانه را روانه آنتن کرد. درباره ممنوعیت او گمانه های زیادی وجود دارد. شهیدی فرد در شبی که عماد افروغ حرف های خارج از چارچوبی را زد سکوت کرد و چیزی نگفت.
این مجری در شب های بعدی در غیاب افروغ توضیحاتی را درباره جملات مهمانش بیان کرد اما نتوانست آب رفته را به جوی برگرداند. منتقدانش معتقد بودند که او از اول نباید یک مهمان مسئله دار را به برنامه اش دعوت کند که بعد اینگونه کاسه «چه کنم» در دست بگیرد.
چند ماه بعد او در نشست صمیمانه مجریان با معاون سیما حرف های غیرصمیمانه ای زد که کار دستش داد. انتقادات او از اوضاع و احوال تلویزیون اینقدر تند و تیز بود که همانجا خیلی ها احتمال دادند برنامه «پارک ملت» به زودی به نقطه پایان برسد. در جریان مناظره های انتخاباتی شنیده شد که قرار است شهیدی فرد یکی از مجری ها باشد اما این اتفاق نیفتاد. شهیدی فرد با آنکه سه سال در تلویزیون غیبت داشته، خودش محرومیتش را تکذیب می کند.
فرزاد حسنی(زبان سرخ و سر سبز)
فرزاد حسنی از همان ابتدا با جسارت و لهجه صریح وارد تلویزیون شد به همین دلیل هم خیلی زود هواداران و مخالفان زیادی پیدا کرد. او با برنامه کوله پشتی که ایام تابستان از شبکه سه روی آنتن می رفت به شهرت رسید.از قدیم گفته اند:«زبان سرخ سر سبز دهد برباد»، همان یک برنامه کوله پشتی که فرزاد حسنی مقابل سردار رادان فرمانده نیروی انتظامی تهران بزرگ ایستاد و به شکل بی سابقه ای روی آنتن زنده تلویزیون برخورد ماموران انتظامی با مردم را در مقابل فرمانده شان به چالش کشید خیلی ها مطمئن بودند عاقبت خوبی در انتظار حسنی نخواهد بود. او یکسری خط قرمزها را شکسته بود و این باعث شد تلویزیون هم به دنبال دردسر برای خودش نگردد.تا سال پیش حسنی نیم بند در تلویزیون حضور داشت و سالی یک بار در ویژه برنامه های نوروزی شبکه سه به اجرا می پرداخت که برخوردهای نامتعارفش با آزاده نامداری – همسر سابق اش – در ویژه برنامه نوروز ۹۲ شبکه دو نیز یکی دیگر از دلایل ممنوع التصویریش بود.
در این مدت حسنی بیشتر به کارهای رادیویی اش مشغول است و بازیگری را جدی تر پیگیری کرده، حضور در سریال «مسیر انحرافی» و بازی در فیلم های سینمایی «آمین خواهم گفت»، «در امتداد شهر» و «عملیات مهدکودک» از مهم ترین تجربه های بازیگری او در این سال هاست.
فرزاد جمشیدی(وعده ازدواج و جزیره کیش)
فرزاد جمشیدی تنها مجری است که به خاطر اتفاقی خارج از سازمان صدا و سیما، آنتن زنده را از دست داد. او با برنامه زنده «یاد خدا» در سحرهای ماه رمضان مهمان خانه روزه داران می شد. علت توقف ناگهانی این برنامه عارضه قلبی و بستری شدن جمشیدی در بیمارستان عنوان شد ولی برخی علت را در یک پرونده شخصی می دانستند. او گرفتار یک ماجرای خانوادگی شد که اتفاقا شاکی سمج و سفت و سختی داشت.
زنی که مدام درباره وعده ازدواج آقای مجری و رفتن شان به جزیره کیش صحبت می کرد حسابی فرزاد جمشیدی را به دردسر انداخت. او ۲۹ خرداد نیز در نامه ای اعلام کرد برای همیشه از اجرا خداحافظی می کند. مدیران تلویزیون چند بار سعی کردند جمشیدی را به آنتن برگردانند و همه چیز را عادی جلوه دهند اما او خودش آنقدر اضطراب داشت که نتوانست از عهده اجرا بربیاید.
احسان علیخانی(از جام جم تا محله احمدی نژاد)
سال ۹۱ برای احسان علیخانی سال خوبی نبود. ضرب المثل «سالی که نکوست از بهارش پیداست» برای او کارکردی وارونه داشت. او در ویژه برنامه سال تحویل حرف هایی زد که نباید می زد. شوخی با احمدی نژاد و زیر سوال بردن عملکردش آن زمان جزو خط قرمزهای تلویزیون محسوب می شد و علیخانی با خنده و شوخی از این خط عبور کرد. محتوای حرف های این مجری بازیگوش را همه به یاد دارند. او گفت:«رییس جمهور محترم در مجلس سخنانی گفتند ولی گرانی در کشور وجود دارد و مردم در فشار اقتصادی هستند. جناب آقای احمدی نژاد! فکری به حال این گرانی ها بکنید؛ همه ملت که نمی توانند بیایند از محله شما خرید کنند.»
کسی فکری به حال گرانی ها نکرد و حرف های این مجری نتیجه ای جز گوشه نشینی اش نداشت. پس از پخش برنامه زمزمه هایی شنیده شد مبنی بر اینکه علیخانی از طرف مدیران تلویزیون توبیخ شده است.
کسی از صحت و سقم ماجرا اطلاعی پیدا نکرد؛ اما چند ماه بعد مردم دیدند که «علی ضیا» به جای علیخانی بر صندلی اجرای «ماه عسل» نشست. سهم علیخانی از آنتن ۹۱ فقط اجرای ویژه برنامه شب یلدا و یک برنامه غیرزنده بود. او در برنامه «پشت صحنه» که اوایل بهمن ماه پخش شد، روبروی قهرمان های المپیک نشست و با آنها گفتگو کرد.
علیخانی در سال ۹۲ دوباره اجرای برنامه «ماه عسل» را به عهده گرفت؛ در روزهایی که دیگر خبری از احمدی نژاد نبود و حسن روحانی جایگزین رییس جمهور قبلی شده بود.
آزاده نامداری(محرومیت به خاطر اختلاط غیرمعمول زن و مرد)
آزاده نامداری با اینکه کارش را با برنامه خط مستقیم شبکه تهران شروع کرد اما تا سال ۸۴ که اجرای آیتم «تازه ها»ی «سیمای خانواده» به او سپرده شد، کسی او را به عنوان مجری نمی شناخت. او شیوه خاصی از اجرا را وارد تلویزیون کرد. اولین مجری بود که چادر رنگی سرش می کرد، شیطنت های خاص خودش را داشت و به خاطر خوش رویی و تند صحبت کردنش، خیلی مورد توجه قرار گرفت.
ویژه برنامه سال تحویل ۹۱ علاوه بر احسان علیخانی یک قربانی دیگر هم داشت. آزاده نامداری هم بعد از این برنامه کنار گذاشته شد. برای خیلی ها این سوال پیش آمد که وقتی جمله تند و تیز از زبان علیخانی خارج شده؛ پس چرا همکارش یعنی نامداری باید برکنار شود؟ جواب این سوال ساده است. همان زمان گفته شد که در این برنامه «اختلاط غیرمعمول زن و مرد» اتفاق افتاده و این دو مجری به همین خاطر تذکر دریافت کرده اند.
نکته جالب این است که چند روز بعد یعنی در تاریخ چهاردهم فروردین ۱۳۹۱ صدا و سیما از هر دو نفر تقدیر کرد. از علیخانی به خاطر اجرایش و از نامداری به خاطر طراحی و نویسندگی اش. پس از این برنامه، نامداری را سال یک بار در حال اجرا دیدیم. یک سال با جعفر خسروی و سال دیگر در کنار فرزاد حسنی، یک بار هم اسمش در تیتراژ برنامه «پشت صحنه» (علیخانی) به عنوان نویسنده آمد که بعدها حذف شد.
او بعدها به مستندسازی پناه آورد که حرفه اصلی و مورد علاقه اش نبود. بعد از بالا گرفتن ماجراهای طلاقش و آمدن فرزاد حسنی به برنامه زنده پخش مستند «خانومی که شما باشی» از شبکه دو هم متوقف شد. او از کسانی است که گفته می شود با آمدن پورمحمدی با قدرت به سیما برخواهد گشت.
رضا رشید پور(مثلثی که کار دستش دادم)
مدت ها طول کشید تا رضا رشید پور از جک گفتن در آیتم های صبح بخیر ایران جدا شود و به عنوان یک مجری خودش را در تلویزیون مطرح کند. او با سری برنامه های «شیشه ای»! به اوج شهرت رسید. رشید پور در سه گانه «عبور شیشه ای»، «شب شیشه ای» و «مثلث شیشه ای» تقریبا تمام سوپراستارهای سینما و چهره هایی را که تا به حال حتی یک بار پایشان به تلویزیون باز نشده بود به برنامه اش آورد و به واسطه حضور آنان مشهور شد.در حالی که ۳۵ قسمت از برنامه «مثلث شیشه ای» گذشته بود، ناگهان پخش این برنامه متوقف شد، همان موقع دلیل این مسئله را نماد برنامه مثلث شیشه ای و شبیه بودن آن به نماد فراماسونرها دانستند. البته یکسری صحبت های مهمانان برنامه روی آنتن زنده و ناتوانی رشیدپور در کنترل آنها هم مزید بر علت شد.رشید پور بعد از جدا شدن از تلویزیون سعی کرد خودش را در ورطه بازیگری بیازماید که نتیجه اش حضور در فیلم هایی چون «بی پولی»، «شیش و بش»، «سوپر استار» و «در امتداد شهر» بود. حضور جنجالی اش در شبکه ایرانیان و حرکت عجیب و غریبش در ساخت کلیپ های متعدد و قرار دادن آنها روی شبکه یوتیوب از دیگر کارهای رشیدپور در سال های اخیر بوده است. او به تازگی مدیر شبکه تلویزیونی پرسپولیس شده است.
سید محمد حسینی(خود ویرانگری)
از زمانی که شبکه تهران شروع به کار کرد، به عنوان یکی از مجریان ثابت این شبکه کارش را شروع کرد اما در سال ۷۶ و با حضورش در «مسابقه بزرگ» در کنار سید کاظم احمدزاده، خیلی بیش از پیش برای مخاطبان شناخته شد. حرکات عجیب و غریبش جلوی دوربین، شوخی های منحصر به فردش با احمد زاده و ترانه هایی که در این مسابقه اجرا می کرد همگی در کنار هم باعث شهرت و محبوبیت او شد.سال ۸۴، حسینی در پایان یکی از برنامه های زنده «محله بنده نواز» که از شبکه سه پخش می شد از مخاطبان خداحافظی کرد و گفت که مدتی نیاز به استراحت دارد. همان زمان شایعاتی درباره افتتاح بنگاه معاملات ملکی او در قبرس هم شنیده می شد و بعدها مشخص شد که در آنجا پناهنده شده. با این حال اما مرتضی حسینی، برادر او در مصاحبه ای گفته بود که او اجرا را به دلیل افتادن به ورطه تکرار تعطیل کرده و اصلا دلیل رفتنش، بیزینس نبوده! البته چند وقت قبل از این اتفاق ها، شایعاتی درباره اختلاس او از برنامه «جشن رمضان» هم شنیده می شد.او بر خلاف سایر همکارانش که با وجود ممنوع الکاری در ایران ماندند و به وطنشان پشت نکردند ، دست به یک خود ویرانگری شدید زد و در شبکه ها ی ماهواره ای مشغول به کار شد، تا به این ترتیب پرونده خود را برای همیشه ببندد. او تنها فردی است که در این سیاهه، تلویزیون و مخاطبان آن نباید بابت از دست دادنش ناراحت باشند و خم به ابرو بیاورند.