واقعا ما فقط ۱۰ درصد از مغزمان را استفاده می کنیم؟
چگونه می توانیم ۹۰ در صد از بخش مغز که هرگز از آن استفاده نکرده ایم را بازگشایی کنیم ؟
انسان های سالم از تمام مغز خود استفاده می کنند و بخشی از مغز نیست که بلااستفاده مانده باشد. برخی وظایف سبب می شود تا بخش هایی از مغز بیشتر کار کنند اما همه ی قسمت ها نقش مهمی را ایفا می کنند . همان طور که دکتر اریک چودلر ، متخصص مغز و اعصاب در کتاب آناتومی مدرن توضیح می دهد:هر یک از قسمت های مغز دارای عملکرد خاصی هستند که برای یک انسان سالم ضروری است اما سابقه پزشکی در چندین دهه نشان می دهد که آسیب به هر قسمت مغز اثرات شدیدی را به همراه دارد . اگر ۹۰ درصد از مغز بلااستفاده باشد ۹۰ درصد از تومورهای مغزی مشکلی را ایجاد نمی کنند.
تصور کنید که پزشکان مغز و اعصاب به ۹۰ درصد از بیماران سرطانی خود چنین می گویند:
دوخبر برایتان دارم . خبر بد آنکه تومور مغزی دارید و خبر خوب این که تومور در قسمتی از مغز است که شما هرگز از این قسمت استفاده نخواهید کرد . اگر قرار باشد ۱۰ درصد از ریاضیات بدان معنا باشد که انسان تنها در یک لحظه معین از ۱۰ درصد مغز خود استفاده می کند باز هم نادرست است.
مغز مجموعه ای از دستگاه های متصل نیست که بسته به استفاده یا عدم استفاده خاموش بماند در عوض عملکرد های مغز به عنوان یک تعامل پیچیده در بسیاری از قسمت های آن ظاهر می شوند . از لحاظ فیزیولوژیکی اعصاب مانند عضلاتی است که در هنگام استفاده تخریب می شود . اگر ۹۰ درصد از مغز کاملا بلااستفاده باشد، آن بخش بطور قابل توجهی رو به انحطاط خواهد رفت. اما اسکن مغزی یک فرد سالم تمام قسمت های مغز را دست نخورده نشان می دهد.
افسانه ای وجود دارد مبنی بر این که از طریق نویسندگان بیان می دارد روش هایی وجود دارند که می توان با استفاده از راهکارهای آن ها قدرت تمام مغز را مورد استفاده قرار داد . بزرگ ترین خطر برای مغز آن نیست که بخش بزرگی از آن بلا استفاده باشد بلکه خطرات سکته مغزی – آلزایمر و تومورها خطرناک ترین هستند . بهترین راه محافظت از خود در برابرچنین خطراتی ؛ تغذیه سالم، ورزش و استراحت کافی می باشد.
افسانه ۱۰ درصد چگونه به وجود آمد؟
درخصوص اینکه افسانه ۱۰ درصد از کجا و چگونه آغاز شد نمی توان با قاطعیت صحبت کرد .اما به نظر می رسد نخستین بار توسط روزنامه نگاری به نام لوول توماس (Lowell Thomas) در مقدمه کتاب خود به نام «چه طور دوست پیدا کنیم و بر دیگران نفوذ داشته باشیم» چنین ادعایی مطرح شده و گسترش پیدا کرد .او در کتاب خود نقل قول اشتباهی از یک روانشناس آمریکایی به نام ویلیام جیمز، نوشته است:«یک انسان معمولی تنها ۱۰ درصد توانایی مغزش را مورد استفاده قرار می دهد.»
برخی از افراد این ادعا را به آلبرت انیشتین نسبت می دهد. چنانچه در بخش سرگرمی نمناک میخوانید بر اساس این شایعه ، نبوغ انیشتین تنها مدیون ۱۰ درصد از مغزش است. شایعه دیگر نیز برای این ادعا وجود دارد و برخی افراد ویلدر پنفیلد (Wilder Penfield) را مسوول رواج این غلط رایج می دانند.این شخص جراح مغز و اعصاب بود و قسمت هایی از مغز را که به یافته او به تحریک الکتریکی جواب نمی دادند را «قشر خاموش» نامید. البته پیشرفت های امروزی اثبات می کند که این عقیده اشتباه بود و تمام قسمت های مغز عملکرد مشخصی دارند.
جدیدترین تصاویر مغز نشان می دهد که حتی در زمان استراحت ، تمام قسمت های مغز فعال است و اگر کوچکترین صدمه ای به مغز وارد شود، عوارض جبران ناپذیری به دنبال خواهد داشت. این موضوعی نیست که از مغز با ۱۰ درصد کارآیی انتظار برود.
مثلا اگر عضوی از بدن مانند دست یا پا در سانحه ای از دست برود ، بافت های عصبی مربوط به آن عضو از بین نرفته و بلا استفاده نمی مانند ، بلکه آزاد شده و به عضوهای مجاور می پیوندند . مغز به سادگی می تواند از تمام ماده عصبی در دسترس استفاده نماید.
اهمیت رواج این افسانه در سینما
برخی دانشمندان معتقدند که سوءتفاهم های رایج در مورد مغز به قدری زیاد است که ترویج آنها از طریق سینما بسیار مضر می باشد. البته برخی افراد با خوشبینی مسئولیت جدی نگرفتن این افسانه ها را بر عهده مخاطب می گذارند .
و اما حقیقت چه می باشد؟
باور اینکه بخش های بزرگی از مغز بی استفاده هستند و می توان آنها را فعال کرد، ریشه در باورهای عامیانه دارد و از نظر علمی ثابت نشده است . تنها موضوعی که می توان عنوان کرد این است که مغز با کسب تجارب مختلف و آموزش تغییر می کند . با اینکه هنوز اسرار زیادی درباره مغز کشف نشده است اما تصاویر جدید و بررسی های فیزیولوژیک نشان از فعالیت تمام قسمتها در مغز می دهد.
اما با این وجود چگونگی همکاری سلول های مغز با یکدیگر و ایجاد رفتارهای پیچیده ، اختلال ها یا هوشیاری انسان تاکنون مشخص نشده است . اما بررسی دانشمندان نشان می دهد که کارکردهای پیچیده مغز نتیجه تلاش دسته جمعی تمام ذخیره عصبی موجود در آن است.
استفاده ۱۰ درصدی از مغز در عمل یعنی چه؟
در ابتدا بهتر است از خودمان بپرسیم که آیا اگر ۹۰ درصد مغز را برداریم مشکلی به وجود نخواهد آمد؟ مغز انسان به طور متوسط ۱۴۰۰ گرم می باشد. با برداشت ۹۰درصد آن ، تنها ۱۴۰ گرم باقی خواهد ماند که به اندازه مغز گوسفند است. اینکه برخی افراد می گویند تنها ۱۰درصد مغز خود را استفاده می کنند یعنی از هر ده سلول مغز آنها تنها یک سلول مورد استفاده و ضروری می باشد . اما در واقعیت باید گفت که حتی اگر نورونی در لحظه در حال شلیک پتانسیل عمل نباشد، باز هم از سلولهای مجاور در حال دریافت پیام عصبی می باشد.
مسیرهای مختلف مغز می توانند در خدمت یک عملکرد باشند. مثلا چند شبکه در مغز وجود دارد که جهت بینایی استفاده می شوند . به این پدیده افزونگی می گویند ؛ در سراسر سیستم عصبی ، سازگاری امنیتی تضمین می کند که در اثر نابود شدن یک مسیر ، عملکرد کلی با اختلال مواجه نخواهد شد .
هنگام خواب نیز مغز در حالت فعالیت متفاوتی قرار می گیرد. هنگام تشکیل سیستم عصبی ، سیناپس های بسیاری ایجاد می شوند و برخی از آنها در مراحل بعد از بین می روند . این دوره پیدایش و نابودی ، کاری دقیق و منظمی است که موجب تعیین سیم کشی (Wiring) سیستم عصبی می شود.
اگر در مسیری اطلاعات وجود نداشته باشد، از بین می رود ، این موضوع بیشتر در مراحل ابتدایی تکامل دستگاه عصبی قابل مشاهده است. چنانچه چشم ها و در نتیجه مغز در ابتدا اطلاعات بصری ر دریافت نکنند، به طور کل بینایی از بین خواهد رفت. در حقیقت اگر ۹۰ درصد مغز بلااستفاده باشد ، مسیرهای عصبی نیز از بین می رود ، اما در عمل چنین نمی باشد.
تامین اکسیژن و انرژی و به طور کلی رسیدگی به مغز برای بدن کمی سخت است . این عضو بدن که تنها ۲درصد از وزن کل بدن را تشکیل می دهد ، ۲۰ درصد از انرژی بدن را استفاده می کند. آمار مرگ در زمان تولد انسان، بسیار بالا است که به دلیل اندازه بزرگ جمجمه اتفاق می افتد . اگر ۹۰ درصد مغز غیرضروری است بنابراین داشتن سری کوچک تر شانس زنده ماندن را افزایش می داد .
اصول فرگشت بر این عقیده استوار است که وجود مغزی چنین بی استفاده و انرژی بر ، بسیار ناممکن است . در صورت حقیقی بودن این افسانه ،انتخاب طبیعی، مغز ناکارآمد را حذف می کرد. با تمام موارد ذکر شده باید به طور قاطع گفت که همه انسانها از ۱۰۰درصد مغز خود به طور کامل استفاده می کنند.