جوان هم در راستای همین روز ضمن تبریک، معلم ها را به جهت اینکه با نگاهشان سریع متوجه اوضاع می شوند، در حکم پدر و مادر دانست.
اما حضور معلم سوم ابتدایی رامبد جوان از اتفاقات دیگر شب گذشته بود. معلمی که بیان کرد حدود دو سال است به دنبال جوان است و این جستجو گویا سرانجام در فصل قبلی «خندوانه» با غافلگیری رامبد توسط او به سرانجام می رسد.
بعد از یک رفت و برگشت استاد کهنمویی، کمدینی که در سری قبل آدم های همه چیزدان و هیچ ندانِ معلم نما را با اجرایش به تصویر می کشید، این بار راوی کلاس های ضمن خدمت زبان برای معلم ها شد و در همین راستا اشعار به قول خودش بومی مان را از قبیل «یه توپ دارم قلقلیه»، «یه روز یه آقا خرگوشه …» و … را با روش نوین تدریس به فارسی و انگلیسی ترجمه کرد و توضیح داد. بعد هم با بیان تلفظ ویژه فادر، مادر و بِرادر بیان کرد که ما الان ۵۰ درصد راه را رفتیم و مابقی کلمات در دیکشنری هستند که به آنها مراجعه می کنیم!
در ادامه پس از اتمام این استندآپ بحث کمی جدی تر شد و جوان از لزوم سرمایه گذاری صحیح روی دروس گفت تا بچه ها متوجه فایده و علت خواندن آن ها شوند. او همچنین خودش را مثال زد و اضافه کرد که خودش هم در کودکی نمی دانست چرا باید برخی از دروس را بخواند و این در حالی است که امروز وقتی کاری را انجام می دهد، از دلیلش آگاه است و لذت آن را می برد. در غیر این صورت به گفته او آن دوران محو و خالی از گذشته در ذهن حک می شود.
پس از این هم نوبت به معلمان حاضر رسید تا از خودشان و دغدغه هایشان بگویند. یکی از این افراد که تاریخ خوانده بود بیان کرد در کنار این درس، درس های بیخودی دیگری را هم گاه گداری به عهده او می گذارند، درس هایی چون زمین شناسی، عربی، کارآفرینی و … .
در این بین یک معلم علوم تجربی نیز از تحقیق ها و پژوهش هایی گفت که تنها در کتاب ها قید شده اند؛ اما زمان رسیدگی واقعی و درست به آن ها وجود ندارد. به همین جهت غالب تحقیق ها تبدیل به یک کپی پیست بی دردسر شده اند که هیچ تاثیری هم ندارد.
دانش آموزان هم از این گفتمان بی نصیب نماندند و درددل هایشان را گفتند. به عنوان مثال یکی از آن ها پرسید بعد از اینکه ریاضی، فیزیک و … را خواندیم، در آینده با آن ها چه می کنیم؟!
همچنین دختری هم عنوان کرد که یاد گرفتن یک زبان دیگر خوب است؛ اما به عنوان مثال عربی مدرسه تماماً قواعدی است که بعد از مدتی فراموش می شوند. یکی دیگر هم به کنکور معترض بود و می گفت کنکور یعنی حاصل ۱۲ سال عمر و درس خواندن، در ۴ ساعت خلاصه شود و این شکل خوبی ندارد.
علاوه بر این ها دانش آموزان که انگار دل پری داشتند ادامه دادند. یکی که کلاس ششم بود، از تعویض متعدد معلم ها در دروس مهمی چون ریاضی گفت و اظهار کرد که الان هیچ مبحثی را با آن شرایط یاد نگرفته و در این مقطع به مشکل برخورده است.
صحبت ها و اعتراض ها همینطور ادامه داشتند تا جایی که جوان از وزیر آموزش و پرورش دعوت کرد که به «خندوانه» بیاید و به این صحبت ها پاسخ دهد؛ چرا که نادیده گرفتن این حجم مباحث کاری وحشتناک است.
پس از این دعوت و یک تنفس، «جناب خان» با چرتکه ای در حال حساب و کتاب برای تقسیم لبوهای وارد شده بین فروشندگانش، ظاهر شد.
جوان هم ناچار شد تا روی تخته این مسئله را که به هرکس چه قدر لبو بدهد، حل کند و توضیح دهد و به این بهانه همراه با شاه حسینی و دانیال که از عوامل پشت صحنه است، شیطنت ها و رویدادهای سر کلاس را نمایش دادند. در همین بین بعد از درآوردن صدای خروس و … توسط شاگردان، با رفتن رامبد به دفتر کل، دانش آموزان حاضر در استودیو وسط صحنه آمدند و کلاس را روی هوا فرستادند. در آخر هم جوان با عکس های ساختگی روبرو شد که «جناب خان» در فضای مجازی از او به عنوان یک معلم خشن و کتک زن پخش کرده بود.
لبخند ویژه مهمان برنامه در بخش آخر، با حضور چندین نفر از معلمان حاضر به مدت ۲۰ ثانیه زده شد و بعد از خواندن شعر گروهی مخصوص معلم ها، جوان با اشاره به مشکلات این شغل یادآور شد که با وجود همه مشکلات، مهم این است که شما همیشه در یاد ما هستید و ما قدرتان را می دانیم.