بیوگرافی کامل “رضا فیض نوروزی”

رضا فیض نوروزی در فیلم های مهران مدیری مانند قهوه تلخ و مرد دوهزار چهره هنرنمایی کرده است . بیوگرافی کامل “رضا فیض نوروزی” را می توانید در بخش بیوگرافی بازیگران سایت نمناک مشاهده نمایید.

بیوگرافی کامل “رضا فیض نوروزی”

بیوگرافی رضا فیض نوروزی

نام اصلی:رضا فیض نوروزی
زمینه فعالیت :بازیگر
تولد:۴ تیر ۱۳۳۰
محل تولد :کرمانشاه
ملیت:ایرانی ایران
سال های فعالیت ۱۳۷۶:تا کنون
همسر:زهره مجابی

رضا فیض نوروزی

رضا فیض نوروزی بازیگر

رضا فیض نوروزی در سال ۱۳۳۰ در کرمانشاه متولد شد و پس از دریافت دیپلم ریاضی، در کلاس های بازیگری در خانه تئاتر قزوین شرکت کرد و به تحصیل اصول بنیانی بازیگری تحت سرپرستی آقای رضا محمدی پرداخت. در سال ۱۳۵۰ به دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران راه یافت و تحصیلات آکادمیک در رشته بازیگری را آغاز نمود. در سال ۱۳۵۱ دوره ی آموزش مربیگری کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان را گذراند و بعنوان مربی در این مرکز به فعالیت پرداخت. در سال ۱۳۵۲ همکاری با تلویزیون تحت سرپرستی دکتر فره وشی را آغاز کرد که نتیجه اش گردآوری ادبیات و قصه های عامیانه ناحیه غرب ایران بود. در سال ۱۳۵۵ پس از فارغ التحصیلی از دانشگاه تهران به استخدام کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان درآمد و با سمت بازرس آموزشی تئاتر مشغول به کار شد. در شهریور سال ۱۳۵۷ به قصد ادامه ی تحصیل به آمریکا رفت و در دپارتمان تئاتر دانشکده آریزونا در رشته بازیگری و کارگردانی به تحصیل پرداخت. در سال ۱۳۶۲ با تسلیم پایان نامه تحت عنوان «تحلیل پیش تولید کارگردان از نمایشنامه ی دایره ی گچی قفقازی برتولت برشت» و کارگردانی نمایشنامه نامبرده در آریزونا دوره ی کارشناسی ارشد را تمام کرد. در سال ۱۳۷۶ پس از بازگشت از آمریکا به فعالیت در سینما و تلویزیون پرداخت که حاصل این فعالیت بازی در چندین فیلم سینمایی و سریال متعدد تلویزیونی بوده است.

تحصیلات رضا فیض نوروزی

رضا فیض نوروزی دارای مدرک فوق لیسانس بازیگری و کارگردانی تئاتر از دانشگاه آریزونای آمریکا در سال ۱۹۸۴ می باشد.

اولین فیلم رضا فیض نوروزی

پس از بازی در تئاتر «تانگو» (اسلاومیر مروژک) دردانشگاه آریزونا و نمایش «همه علیه من» (نیل سایمن) همراه با رضا ژیان در آمریکا در سال ۱۹۹۵، در سال ۱۳۷۶ به ایران آمد و اولین بار در مجموعه کاکتوس ظاهر شد.

شهرت

بازی های متفاوت او در مجموعه گوهر کمال او را به شهرت رساند. او در سینما هم موفق بود.

فتحعلی اویسی و بهاره رهنما و رضا فیض نوروزی

همسر رضا فیض نوروزی

زهره مجابی (متولد ۱۳۳۸ قزوین)، بازیگر ایرانی است. او در رشته بازیگری کارگردانی در دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران تحصیل کرده و از دانشکده هنر و معماری دانشگاه آزاد اسلامی دارد. او همسر رضا فیض نوروزی است.

مصاحبه با رضا فیض نوروزی بازیگر قهوه تلخ

در ارائه نقشتان چقدر از خلاقیت خودتان بهره بردید، کارگردان و نویسنده چه نقشی در ارائه نقش “صدر اعظم” داشتند؟

وقتی یک نقش به بازیگر محول می شود، او پس از خواندن متن تصویری از نقش را در ذهن خود می سازد، در کنار بازیگر کارگردان نیز تصویر خودش را از آن نقش دارد، در نشستی که بین بازیگر و کارگردان در مورد ذهنیات و ایده های شخصی نسبت به نقش صحبت می شود این مسائل تفکیک می شود و کارگردان تصویر خودش را به بازیگر تفهیم می کند، چنین نشستی بین مهران مدیری و بازیگران شکل گرفت، حاصل ایده های کارگردان، ذهنیات بنده و متن نگاشته شده “صدراعظم” ی است که با تلفیق این نظریات شکل گرفت.

رضا فیض نوروزی و یوسف تیموری و جواد عزتی در فیلم دست بالای دست

نقش گریم و لباس در مجموعه قهوه تلخ چیست؟

بسیار مهم بود؛ حتی اگر گریم یک فون ساده هم باشد در یک اثر هنری این فون نقش بسزایی در پیشرفت آن اثر دارد، بازیگر با آن فون ساده زیر نور و حرارت پروژکتورها و مقابل دوربین و عوامل قرار می گیرد و با همان فون احساس قدرت می کند.

در این مجموعه لباس تاریخی است و خبری از لباس روزمره نیست، لباسی که تا به حال از آن استفاده نکرده بودم، و در کنار لباس گریمم نیز در نوع خود برایم تازه است، تلفیق این دو با ذهنیات من از نقش که شامل بیان و حرکت است باعث بهتر ارائه شدن نقش می شود.من تا زمانی که لباس نپوشیده ام و گریم نشده ام و عصا به دست نگرفته ام، از نقش یک تفکر ذهنی دارم، لباس و گریم جامه عمل به ذهنیات من می پوشانند.

با توجه به بن مایه اصلی این کار که تاریخی است، سنگینی واژگان تا چه میزان بازیگران و یا نویسندگان را تحت تاثیر قرار داده است؟

بویژه خود بنده، من شخصا یک مقدار مشکل زبان فارسی دارم و آن هم بخاطر دور بودن از آن در سالهای اقامت در خارج از کشور است، در کنار این مساله از آنجایی که ادبیات مورد استفاده در این مجموعه، ادبیات روزمره نیست، گاه گداری صادقانه بگویم متوجه معانی برخی از لغات نمی شوم و بارها پیش آمده که از دیگر بازیگران، نویسندگان یا کارگردان جمله ای را پرسیده ام، این مساله فشار عظیمی را بر دوش من گذاشته است که تلاش کرده ام زیر این فشار خودم را با گروه همسان کنم.

حسام زاهدی و رضا فیض نوری در کمربندها را ببندیم

بازخورد مردم را چگونه دیدید؟

متاسفانه به علت مشغله زیاد فرصت رصد کردن نشریات و فضاهای مجازی را نداشته ام، اما می دانم استقبال بسیاری از مجموعه صورت گرفته و این مجموعه در دل مخاطبان جای خود را پیدا کرده است، در چند موردی که بیرون از لوکیشن با مخاطبان برخورد داشتم، متوجه شدم که بسیاری از شخصیتهای کار به دلشان نشسته است و از این مساله بسیار خوشحال هستم.

برهه تاریخی مبهمی که به عنوان فضای وقوع داستان شکل گرفته، چه چیزی را در خود جای داده است؟ آیا دلیل این انتخاب بیان واقعیتهایی است که کسی را آزار نمی دهد؟

فکر نمی کنم صرفا هدف این بوده است، قالبهای بسیار بی شماری وجود دارد که داستانها در آن قالبها گذاشته می شود، فیلمهای فضایی ساخته می شود، قعر فضا، سفینه؛ داستان های عاشقانه، داستانهایی برا اساس جنگهای داخلی و خارجی، اما تخیل نویسنده و کارگردان است که یک داستان را خلق می کنند، تخیلی ترین کار که در قعر کهکشان هم صورت می گیرد ریشه در واقعیت دارد و اگر نداشته باشد نمی تواند مخاطب را جذب کند، مگر اینکه یک کار فانتزی “والت دیسنی” باشد گرچه اغلب کارهای “والت دیسنی” هم ریشه در واقعیت دارد.قهوه تلخ” تلنگری است به مخاطب برای بیان ساده بسیاری ازاتفاقات که پیش آمده است.

رضا فیض نوروزی و جواد رضویان

ممیزه ی کار مهران مدیری چیست؟

بارها و بارها با خودم فکر می کردم که چرا ما گروههای بیشتری مثل گروه مهران مدیری نداریم، عوامل خیلی با هم صمیمی هستند و خیلی خوب کارشان را انجام می دهند، هنگام ضبط ریزه کاریهای بسیار زیبایی به کار یکدیگر اضافه می کنند، بازیگران در مورد نقش های یکدیگر تبادل اطلاعات می کنند و به یکدیگر پیشنهاد نوع تیپ سازی ،بیان جملات و مسائلی از این دست می دهند.

یکی از مهمترین ممیزه های مهران مدیری ایجاد فضای صمیمی در بین عوامل است که باعث اتحاد و همدلی در گروه می شود.

درهرکارهنری گرچه صدها هنرمند نمایش ساز مانند گریمور، صحنه پرداز، طراح لباس، فیلمبردار، صدابردار، بازیگر و غیره حضور دارند، در راس همه آنها کارگردان است، کارگردان باید صمیمی باشد و فضای صمیمی ایجاد کند ،فهیم، سخاوتمند و بخشنده باشد، از نقطه نظر انسانی و هنری گروه مهران مدیری واقعا یکی از گروههای نادر خیلی خوبی است که من با آن همکاری کرده حدود۱۳۰نفر۱۴ماه است که در این لوکیشن درست مثل یک خانواده زندگی می کنیم.

در بازیگری بارها به من گفتند که این جمله را چنین بگو و اشاره می کند به فلان سکانس برای یادآوری بنده، در صورتی که اگر این مسائل را نمی گفتند، بیان من طوری بود که اصلا کار تفهیم نمی شد، در کل اشراف و تسلط کاملی بر روی کار دارند، در حال حاضر حدود چهار ماهی است که علاوه بر کارگردانی بازی می کنند، با این همه مشغله ای که در ذهن دارند، بازهم کار را به خوبی اداره می کنند.مهران مدیری طنز را خیلی خوب می شناسد، طناز خیلی خوبی است و انسان بسیار شیرینی است و این جاذبه عظیمی است که مهران دارد.

به عنوان بازیگر این مجموعه به اهداف مورد نظرتان در ایفای این نقش رسیده اید؟

در چند برخوردی که با تماشاگر داشتم، مشاهده کردم که کار به دلشان نشسته است، ولی نمی توانم بگویم که راضی هستم، برای اینکه بازیگر صد درصد نمیتوانهد از خودش راضی باشد، مصداق این مساله این است که بسیاری از بازیگران به محض ظبط و اتمام یک سکانس ، با خود می گویند که اگر چنین نگاهی می کردم یا اگر چنین بیانی با چنین لحنی می گفتم بهتر بود، این نشاندهنده این است که بازیگر سختگیرترین منتقد خود است و سختتر از مخاطب از کار خود احساس رضایت می کند، اما در کل رضایت مخاطب باعث خشنودی و خرسندی عوامل است و این مساله باعث رضایت بنده از کار است.

فیلم شناسی رضا فیض نوروزی

سینما

چار چنگولی (۱۳۸۷)

ده رقمی (۱۳۸۷)

دایناسور (۱۳۸۶)

معادله (۱۳۸۲)

جوجه اردک من (امیر فیضی، ۱۳۸۱)

کلاه قرمزی و سروناز (ایرج طهماسب، ۱۳۸۱)

تارزن و تارزان (۱۳۸۰)

مربای شیرین (مرضیه برومند، ۱۳۷۹)

عشق فیلم (ابراهیم وحیدزاده، ۱۳۸۱)

علی و دنی (وحید نیکخواه آزاد، ۱۳۷۹)

مومیایی ۳ (محمدرضا هنرمند، ۱۳۷۸)

شبیخون (جمشید آهنگرانی، ۱۳۷۷)

رضا فیض نوروزی

رضا فیض نوروزی در صندوقچه

تلویزیونی

۱۳۹۰ دست بالای دست محسن یوسفی

۱۳۹۰ سهمی برای دوست مسعود اطیابی

۱۳۸۸ تله فیلم «درخت چشمه» محسن تربیت دوست

۱۳۸۷ تله فیلم «پل» عباس بابویهی

۱۳۸۷ مرد دوهزارچهره مهران مدیری

۱۳۸۶ مرد هزارچهره مهران مدیری

۱۳۸۵ بایرام مسعود نوابی

۱۳۸۵ روز رفتن جواد افشار

۱۳۸۴ بوی گل های وحشی حسینعلی لیالستانی

۱۳۸۳ کمربندها را ببندیم مهدی مظلومی

۱۳۸۲–۱۳۸۳ کاکتوس – سری سوم محمدرضا هنرمند

۱۳۸۲ رؤیای ناتمام جواد اردکانی

۱۳۸۰–۱۳۸۱ پلیس آسمانی فرشته صدرعرفایی

۱۳۸۰–۱۳۸۱ آواز مه حسینعلی لیالستانی

۱۳۷۹ کاکتوس – سری دوم محمدرضا هنرمند

۱۳۷۸ کژدم ۳۳ مهدی شمسایی

۱۳۷۷ گوهر کمال عباس رنجبر

۱۳۷۷ کاکتوس – سری اول محمدرضا هنرمند