ایران خواننده های موفق زیادی را در دامن خود پرورش داد ولی با موج روبه رشدی از مهاجرت به کشورهای خارجی مواجه شد. ما از معدود کشورهایی هستیم که تا این اندازه مهاجر داریم وقوع اتفاقاتی چون جنگ و انقلاب و قطب بندی های سیاسی پر رنگ در فضای اجتماعی از دلایل عمده ی مهاجرت است، البته از دلایل شخصی هم نمی توان غافل شد وجود مشکلات شخصی دلیل کافی برای خیلی از مهاجرت ها بوده است مهاجرت وقتی که برای یک هنرمند اتفاق می افتد به سبب آنکه آن شخص دارای شهرت است ،ابعاد گسترده تری دارد این به کنار ،بعد مهمتر داستان سرمایه گذاری است که نهاد های مختلف بر روی شخص انجام داده اند تا به جایگاه قابل توجهی رسیده است و حالا به هر دلیل سرمایه هدر می رود.
شاید کمی “مدیریت فرهنگی “بتواند از فرار سرمایه ها جلوگیری کند و بالطبع روند مخالف سازی را کند و کندتر کند در یا دداشت پیش رو چند چهره ی شاخص هجرت کرده را زیر ذره بین برده ایم در بازی دو سر باخت “مهاجران فرهنگی “آنهایی که می روند نه تنها جایگاه ممتاز داخلی را از دست می دهند بلکه برای حفظ موقعیت خود مجبور به تن سپردن به هر رسانه ای می شوند
اگر قرار باشد در این گزارش به اسامی و چهره هایی که برای ادامه فعالیت موسیقی از ایران خارج شده اند اشاره کنیم، با فهرست بلندبالایی رو به رو هستیم که بسیاری از اسامی این فهرست، چهره هایی هستند که عامه مردم از حضور آنها در خارج از کشور خاطره خوبی ندارند و بسیاری از این هنرمندان هرگز در جغرافیای خارج از ایران، نتوانستند موفقیت های شان را در بین دوستداران شان تکرار کنند.
رضا روحانی از جمله خواننده های مهاجر است
البته استثناهایی هم در بین آنها بوده که کم و بیش کیفیت آثارشان را حفظ کرده اند. این فهرست می توانست بزرگ تر و به تعداد بالاتری باشد ولی بنا به برخی محدودیت ها، برخی اسامی آن حذف شده است.
خواننده هایی که از ایران مهاجرت کردند:
شادمهر؛ خیالی نیست…
هنوز هم لقب «شاه ماهی موسیقی پاپ» را به شادمهر عقیلی می دهند و اینکه بسیاری از ستاره ها یحال حاضر موسیقی در کشور، تحت تاثیر جریان «شادمهریسم» توانستند به جایگاه کنونی برسند. پس از ظهور موج اول موسیقی پاپ در ایران «شادمهر» به نوی نین ایج ترین گزینه بود:هم نوازنده بود و هم خواننده. بازیگری هم هم می کرد و برخی فیلم ها فقط به شرط حضور او ساخته می شد. اما قرار نبود اوضاع به همین منوال باقی بماند. روزهای سختی در راه بود و پس از موفقیت خیره کننده آلبوم «دهاتی» ممنوعیت هایی در مورد شادمهر عقیلی اعمال شد که در نهایت آلبوم (آدم و حوا)ی او را در محق قرار داد و پس از دو سال این آلبوم به صورت غیررسمی منتشر شد.
پس از این اتفاقات، شادمهر عقیلی به کانادا مهاجرت کرد. شادمهر به دلیل مجوز نگرفتن آلبوم «آدم و حوا» و همچنین ممنوع الصدا و تصویر شدن در تلویزیون، برخلاف میل باطنی اش تصمیم به ترک وطن گرفت تا ادامه زندگی موسیقایی خود را در آن سوی آب ها تجربه کند. او ابتدا به شهر (تورنتو) مهاجرت کرد تا در آنجا فعالیت ها هنری خود را دنبال کند.
ماحصل چهار سال اقامت در کانادا، سه آلبوم خیالی نیست، آدم فروش و پاپ کرن در سال های ابتدایی بود. عقیلی با انتشار آلبوم «آدم فروش» به نوعی شتابزده و احساسی پاسخ نامهربانی ها را داد. او د رچند سال ابتدایی نتوانست موفقیت آلبوم های داخلی اش را تکرار کند و با وجود اینکه با استفاده از عناصری چون کلیپ سازی و بهره گرفتن از المان های موسیقی تجاری باید موفق تر می شد اما مطابق انتظار پیش نرفت. شادمهر عقیلی هرچند که امروز جایگاه بالاتری نسبت به روزهای ابتدایی مهاجرت دارد اما باز هم به جایگاه روزهای (پر پرواز) نرسیده است.
کاوه یغمایی؛ از آنجا رانده، از اینجا…
کاوه یغمایی جزو آن دسته از هنرمندانی است که دوره ای را برای فعالیت رسمی به خارج از کشور سفر کرد و به مرور و با شکست تلخی که در خارج از کشور نصیبش شد، بار دیگر به ایران بازگشت تا بتواند فعالیت هایش را در کشور از سر بگیرد.
این خواننده راک که چهار سال قبل به ایزان بازگشته، درباره دلایل سفر دوساله اش و فعالیت در خارج از کشور، معتقد بود:«در دو سال گذشته درگیر تنظیم و میکس آلبوم جدید خودم بودم که موفق شدم این آلبوم را به همراه بهترین موزیسین های کانادایی به اتمام برسانم. اکنون پس از ده سال از آخرین فعالیت هنری ام در ایران، مصمم هستم که در کشور خودم و برای مردم کشورم فعالیت کنم.
در این مدت تجربه های خوبی داشتم و ارتباطات تعیین کننده ای برای ادامه فعالیت هنری ام در ایران با گروهی از متخصصان صنعت موسیقی کانادا برقرار کردم که امیدوارم بتوانم دانش و تجربه های این مدت خودم را به بهترین نحو به صنعت موسیقی کشورم به خصوص موزیسین های نسل جوان انتقال دهم.
در مدت کوتاه حضورم پس از دو سال در ایران مذاکراتی پیرو ادامه فعالیت های هنری ام با مسئولان موسیقی کشور داشته ام که نتایج خوب و مثبتی تا به اینجا به دست آمده که در این بین همکاری دفتر موسیقی وزارت ارشاد امیدوارکننده است. امیدوارم نتیجه این مذاکرات هرچه زودتر برای ارائه کارهای متفاوت تر و قوی تری نسبت به گذشته به مرحله اجرا برسد.»
در حالی که به نظر می رسید با حضور و اجرا در جشنواره موسیقی فجر سال گذشته، ممنوعیت ها و محدودیت های کاوه یغمایی تمام شود، شب پیش از اجرای این خواننده در جشنواره موسیقی فجر، کنسرت او لغو شد و این خواننده در توضیح دلایل این اتفاق، در یک نشست خبری فوری گفت:«مدیریت سالن، مسئولان جشنواره، روابط عمومی و هیچ کس دیگری مقصر لغو این کنسرت نبود و من مسئولیت آن را به طور کامل بر عهده می گیرم.
امیدوارم که با انتشار آلبوم به زودی بتوانم از خجالت همه دربیایم و مشکلات را رفع کنم.»
کاوه یغمایی آلبوم «مترسک» را با آهنگسازی، تنظیم، نوازندگی و خوانندگی خودش در سال ۱۳۸۲ در کشور منتشر کرد و دو سال پیش نیز قطعه ای را برای تیتراژ فیلم «جاده یکطرفه» خواند.
حمید طالب زاده؛ همه چی آرومه…
مهاجرت «حمید طالب زاده» از آن دست اتفاقاتی بود که شاید رفتار احساسی و به یک باره، باعث شد این خواننده ترک وطن کند. او پس از انتشار و همه گیری قطعه «همه چی آرومه» به یک باره به شهرت و اعتباری ویژه دست پیدا کرد و تلاشش برای انتشار رسمی آلبومش به جایی نرسید تا سرانجام ترک وطن کرد. این اتفاق در شرایطی رخ داد که «حمید طالب زاده» دو آلبوم رسمی و مجاز را در ایران، قبل از گل کردن قطعه معروفش منتشر کرده بود ولی پس از مورد توجه قرار گرفتن برخی آثارش که بیشتر به صورت کلیپ های ویدیویی از شبکه های ماهواره ای منتشر شد، دیگر نتوانست به صورت رسمی فعالیتی را انجام دهد و همین باعث شد که ایران را به مقصد آمریکا ترک کند.
عماد طالب زاده برادر حمید که خود نیز جزو خواننده های زیرزمینی به حساب می آید، در این باره می گوید:«دلیل رفتن حمید کاملا واضح است. مجوز کنسرت و آلبوم ایشان از سوی مسئولان صادر نمی شد و همین موضوع باعث چنین تصمیمی شد. مشکل اصلی این بود که هیچ دلیی نمی آوردند و حمید اصلا نمی توانست جوابی بگیرد.هیچ پاسخ شفافی به او داده نمی شد و همین باعث شد او تصمیمش را بگیرد و دیگر قید فعالیت درداخل کشور را بزند.»
خواننده قطعه محبوب و معروف «همه چی آرومه» پس از دو سال و نیم تلاش برای دریافت مجوز آثارش در داخل کشور و ناکام ماندن در این راه، قید کارکردن در داخل کشور را زد و برای ادامه فعالیت های حرفه ای اش از ایران رفت. چند قطعه و کنسرت هایی مشترک با خوانندگان لس آنجلسی و چند مصاحبه تند و البته رکود فعالیت های موسیقی، آخر و عاقبت حمید طالب زاده در آمریکا بود.
آرش سبحانی؛ کیوسک کجاست؟
آرش سبحانی مهندس معمار است و از دانشگاه صنعتی اصفهان فارغ التحصیل شده. موسیقی را با سازهای سنتی آغاز کرد و کمی بعد گیتار به دست گرفت و بی هیچ آموزشی آن را در سطح حرفه ای ادامه داد. صدای سازش را در آلبوم دار قالی، کاری از گروه «راز شب» شنیده اید. او که از سنین نوجوانی با رامین بهنا و شهروز خواجه مولایی دوست بوده، موسیقی راک را با هم آغاز کردند و در آلبوم دار قالی نیز علاوه بر نوازندگی، همراه با شهروز خواجه مولایی، اشعار را نیز سروده است.
او ۸ سال منتظر جرقه ای در موسیقی بود تا به جلو حرکت کند اما دریغا که پس از طی این دوران، با توجه به تلاش همه موزیسین ها، همه چیز به جای اول بازگشت و او ناامید، ترک وطن کرد. او اکنون در سانفرانسیسکوی آمریکا به سر می برد. شغل اصلی اش را ادامه می دهد و موسیقی را در کارش تجربه می کند.
سبحانی می گوید:«سابقه کاری ام و دوستان را گذاشتم و آمدم برای اینکه دیگر فرصتی برای صبر کردن نداشتم. پیشرفت و حرکتی رو به جلو نمی دیدم. با وجود اینکه سال هاست خانواده ام اینجا زندگی می کنند، اما هیچ وقت دلم نمی خواست که مهاجرت کنم.»
آرش سبحانی آلبوم اول خود را با نام «مرد معمولی» در سال ۲۰۰۱ در ایران کار کرد اما نتوانست آن را ادامه دهد، پس از مهاجرت، آلبومش را در آنجا توسط شرکت «بم آهنگ» منتشر و دومین البوم اش را نیز با نام «عشق سرعت» در سال ۲۰۰۷ به بازار عرضه کرد. او به مرور وارد جریان های خاص سیاسی شد و با اجرای برخی تاک شوها در شبکه های خارج نشین و موضع گیری های تند سیاسی، بسیاری از طرفداران خود را از دست داد.
بابک امینی؛ دوران تازه
بابک امینی، نوازنده گیتار و آهنگساز، به دلیل همراهی اش با گروه موسیقی ای که همراه با فائقه آتشین به خارج از ایران رفتند، ایران را ترک کرد. اما مدتی بعد، از موزیسین های لس آنجلسی فاصله گرفت و به فعالیت های موسیقی خود مشغول شد. او تدریس می کند و به گرایش اصلی اش، یعنی موسیقی جز کلاسیک، می پردازد. همان سبکی که در ایران با آلبوم هایی چون «باران خاکستری» و «مجیک» به ثر رسیده بود.
امینی همچنین در کنار اینها کنسرت های کوچک اما موفق برگزار می کند. موقعیت هنری این هنرمند در مقایسه با دورانی که در ایران بود قابل مقایسه نیست و به وضوح افت چشمگیری را در حال تجربه است.
سعید شنبه زاده؛ مرد بوشهری
سعید شنبه زاده بوشهری است و بسیار تلاش کرده تا موسیقی بومی جنوب ایران را به ایرانیان و موسیقی دوستان سراسر دنیا معرفی کند. شنبه زاده از ۶ سالگی موسیقی را آغاز کرده و سازهایی چون نی انبان، نی جفتی و دمام می نوازند. شنبه زاده هیچ آموزش آکادمیکی ندیده و نخستین بار در جشنواره موسیقی فجر اجرا داشت و سپس به جشنواره اولیون ایتالیا دعوت شده و در همانجا نیز به گروهی فرانسوی خونده شد که به جمع آوری موسیقی محلی نقاط مختلف ایران می پرداختند.
او سال هاست که در فرانسه به سرمی برد. در این مدت دو بار در ایران روی سن رفته، یکی روز جهانی موسیقی همراه با گروه جز دوناریه در کاخ نیاوران و دیگری در سال آمفی تئاتر بیمارستان قلب. در فرانسه نیز مشغول تحصیل در آکادمی کتی است و نواختن ساز ساکسیفون را می آموزد. چند گفت و گوی تند و تیز باعث شد دیگر نتواند به ایران بیاید.
حامد نیک پی؛ استیج بازی
داور جدید مسابقه «استیج» قبلا در ایران برای خودش دفتر و دستکی داشت. حامد نیک پی، خواننده و نوازنده سازهای سنتی چون
سه تار و عود بود. او فارغ التحصیل رشته موسیقی دانشگاه سوره بود و بیش از نواختن، به خواندن آواز می پرداخت. اولین حضورش با گروه رومی بود و در کنسرت های این گروه حضور داشت. همچنین با گروه مسعود حبیبی به هند سفر کرد و در جشنواره «جهان خسرو» خواند.
او اکنون در آمریکا به سر می برد و در زمینه تدریس موسیقی سنتی مشغول به کار است. هر از گاهی در کنسرت ها، می خواند و می نوازد. صدای او را می توانید در آهنگ «عشق سرعت» گروه کیوسک بشنوید. او این روزها برای هنرجویان استیج هم آثاری را ساخته است.
آبجیز؛ هرگز
آبجیز نام یک گروه موسیقی ایرانی از سوئد است. سبک موسیقی این گروه پاپ و رگه و تلفیقی است و متن تمامی آهنگ هایشان به فارسی است. خوانندگان این گروه دو خواهر به نام های صفورا و ملودی صفوی هستند. به سختی فارسی صحبت می کنند اما اشعارشان را به خوبی به فارسی می خوانند. به دلیل اینکه بزرگ شده سوئد هستند، موسیقی شان را از آنجا وام گرفته اند و کاملا غربی است، اما به لحاظ ایرانی بودنشان، کاملا فارسی می خوانند با اصطلاحات روزمره در ایران.
سعید محمدی، سعید آسایش، شاهکار بینش پژوه، رضا روحانی، بابک سعیدی و… از دیگر چهره هایی بودند که ابتدای فعالیت هایشان در ایران بوده و به مرور از کشور خارج شده اند و کار خود را بیرون مرزهای ایران ادامه داده اند.