آیا میشود برای “ازدواج” سن وسال تعیین کرد یا نه؟
دیدگاه های متفاوت ازدواج بین دهه شصتی ها ودهه هفتادیها
آنچه مسلم است این است که با شکاف نسلی که بین دهه شصتی ها و دهه هفتادی ها رخ داده است، باعث شده این دو دهه نظرات و دیدگاه های متفاوتی نسبت به سنت ازدواج داشته باشند.
از طرفی دهه شصتی های خجالتی و محجوب که باید خانواده ها برای آنها همسر انتخاب می کردند که بسیاری از آنها از این قافله انتخاب جا ماندند و از طرفی دیگر دهه هفتادی های متفاوت و پیشتاز را داریم که انتخاب خودشان اولویت است و در سنین پایین حاضر به ازدواج با فرد مورد علاقه خود هستند.
البته گسترش دامنه ارتباطات و دسترسی آسان به وسایل ارتباطات جمعی، ورود انواع شبکه های اجتماعی و باز شدن باب آشنایی های رودررو در محل کار و تحصیل یکی از مهمترین دلایلی است که امروزه جوانان کم سن و سال را به سمت خود کشانده و بعضاً موجب آشنایی و دوستی و نهایتاً ازدواج است،که البته عدم موفقیت این سبک ازدواج نیز جای بسی بحث دارد.
اما در این بین آنچه به عنوان یک نظریه کارشناسی مطرح است، این است که آیا اساسا ازدواج در سنین پایین امر صحیحی است یا خیر و آیا می شود برای ازدواج سن و سال تعیین کرد یا نه؟
چه بسیار افرادی که زود ازدواج کرده اند و به خاطر تجربه خوبشان، موافق این امر هستند و چه زیادند افرادی که سن و سال کم را برای ازدواج مناسب نمی دانند و مخالف ازدواج در سنین پایین هستند.
تحقیق های آماری موجود از سال ۱۳۱۳ تاکنون نشان می دهد که سن ازدواج دختران و پسران دستخوش تغییراتی شده است، چنانکه طبق ماده ۱۰۴۱ قانون مدنی ایران مصوب سال ۱۳۱۳ سن ازدواج برای دختران ۱۵ سال و برای پسران ۱۸ سال معین شده است که این امر در طی سال های متمادی تغییر و به مرور افزایش پیدا کرده است.
پسران به دلیل نداشتن مسکن و موقعیت اشتغال و ادامه تحصیلی که خودشان دارند از ازدواج دوری می کنند و تصمیم می گیرند تا سن ۳۰ سالگی مجرد مانده و بعد در شرایطی کاملاً مناسب ازدواج کنند و دختران نیز به دلیل اینکه احساس می کنند تأهل برای آنها و آینده و پیشرفتشان سد است، کمتر تن به ازدواج می دهند و به بازار کار و اشتغال در بیرون منزل روی آورده اند که خود دلیلی بر تأخیر در امر ازدواج دختران است.
شاید یک چنین وضعیتی در بین دهه شصتی ها به وفور دیده می شود، چنانکه هنوز تعداد زیادی از دختران و پسران دهه شصتی با ورود به سن ۳۰ سال و حتی بیشتر مجرد و بدون همسر هستند، این در حالیست که برخی والدین نگران فرزندان شان و به خصوص دخترانشان هستند چرا که دوست ندارند بعد از مرگشان آنها ازدواج کنند و کسی نباشد که در راستای انتخاب همسر و زندگی، آنها را راهنمایی کند.
البته نباید نقش مهم خانواده در ازدواج جوانان را نادیده گرفت،چیزی که به عقیدهٔ برخی کارشناسان در گذشته، پدر و مادر، احساس مسئولیت بیشتری می کردند ولی در حال حاضر این احساس مسئولیت کاهش یافته و فضای سنتی از بین رفته است.
البته افزایش طلاق و مقصر شناخته شدن خانواده ها برای انتخاب همسر به سبک سنتی و مشکلاتی مانند تورم و مسکن و نیز انتخاب همسر توسط خود جوانان در این بین بی تاثیر نبوده است.
سن ازدواج از منظر قرآن کریم
قرآن کریم بلوغ را سن ازدواج می داند و از آن با تعبیر بلوغ نکاح یاد می کند. روایات ائمه و تفاسیر مختلف نیز همین امر را نشان می دهد که سن ازدواج، سن تمایل است و هر گاه ترک این امر، موجب به گناه افتادن فرد شود، ازدواج واجب می شود.
آیا ازدواج سن مشخصی دارد؟
طبق آمار مربوط به سال ۱۳۹۱ دختران در ردهٔ سنی ۲۰ تا ۲۴ سال، بیشترین گروه از همسران را تشکیل می دهند و برای ازدواج مجدد بر اساس آماری در سال ۱۳۹۲، بیشترین ثبت ازدواج دوم برای آقایان مربوط به گروه های سنی ۲۵تا ۳۴ سالگی و بیشترین ثبت ازدواج های دومِ خانم ها مربوط به گروه سنی ۲۰ تا ۲۹ سالگی می باشد این قضیه در بین کارشناسان هم مورد اختلاف است. روانشناسان مختلف دیدگاه های متفاوتی برای تعیین سن ازدواج دارند و بهترین سن برای ازدواج دخترها ۲۳ تا ۲۶ و برای پسرها ۲۷ تا ۲۹ سال است.اما مسئله ای که در بین همه کارشناسان مشترک است این است که سن ازدواج، آن زمانی است که فرد به بلوغ کافی رسیده باشد و بتواند مسئولیت بپذیرد که این امر، شاید هیچ ربطی به سن و سال نداشته باشد.
بر اساس این تفکر، می توان فهمید که ازدواج زمان تعیین شده و ثابتی نمی تواند داشته باشد و سن ازدواج بر اساس نیاز فردی، تربیت خانوادگی، شرایط اجتماعی و خیلی عوامل دیگر تعیین می شود.
سن ارتباط با جنس مخالف به ۱۱ سالگی رسیده است
طبق اعلام نظر محمود گلزاری معاون سابق وزارت ورزش و جوانان، سن ارتباط با جنس مخالف تا ۱۱ سالگی کاهش پیدا کرده است، به طوری که دوستی دختران و پسران با مسائل عاطفی آغاز می شود و سرانجام به روابط جنسی و حتی ارتباط با چند نفر کشیده می شود.
همچنین گلزاری تأکید کرده است که مراد از «ارتباط» الزاماً روابط حاد جنسی نیست و ۴۰ درصد از دختران پیش از ورود به دانشگاه با پسری ارتباط داشته اند و ۲۰ درصد دیگر قطع ارتباط کرده اند؛ بنابراین ۶۰ درصد آنها ارتباط با جنس مخالف را پیش از سن ۱۸سالگی تجربه کرده اند. همچنین مشخص شده است که حدود ۴۰ درصد این افراد در زمانی ارتباط خود را شروع کرده اند که سن شان کمتر از ۱۴ سال بوده است؛ یعنی در دوران راهنمایی.
گلزاری همچنین پیش از این اعلام کرده بود که ۸۰ درصد دختران دبیرستانی در ایران با یک پسر دوست هستند و حتی ممکن است ارتباط جنسی هم داشته باشند.
ازدواج زود هنگام احساس سرخوردگی ایجاد می کند
آمار ثبت احوال در سه ماه امسال بیانگر این امر است که ۱۲ هزار و ۸۸ دختر و پسر کمتر از ۲۰ سال ازدواج کرده اند که ۹ هزار و ۸۶۳ زوج کمتر از ۱۵ سال بوده است که به نظر می رسد که با یک آسیب اجتماعی جدیدی مواجه شده ایم، این جمله ای است که سمیه حاجی اسماعیلی عضو هیات علمی مرکز تحقیقات زن و خانواده و دکترای مطالعات زنان مطرح می کند.
وی که از مخالفان ازدواج در سنین پایین و زودهنگام است،معتقد است که ازدواج زود هنگام زمانی رخ می دهد که فاصله بلوغ فکری، اجتماعی و سطح آگاهی اجتماعی و بلوغ جنسی زیاد شده باشد،چنانکه ممکن است افراد به بلوغ جنسی رسیده باشند اما به بلوغ فکری و اجتماعی نرسیده باشند که همین امر باعث می شود وقتی ازدواج می کنند احساس ناتوانی و زندگی منجر به طلاق شود،حتی ممکن است دختران به بلوغ جنسی رسیده باشند اما از لحاظ روانی آمادگی برای فرزند آوری و پذیرش این مسئولیت نباشند.
او می گوید:هر سنی اقتضائات خود را دارد و جدای از خانواده و هم سن و سالان و جا ماندن از فرصت های آموزشی و امکان ادامه تحصیل فردی که زیر ۱۵ سال دارد، بچگی می کند و درست نیست، بچه به سن کم وارد عرصه خانوادگی شود.
این کارشناس اضافه می کند:در زمان قدیم زندگی ها با اکنون فرق داشت و مادربزرگ ها و پدربزرگ ها قدرت انتخاب همسر داشتند اما اکنون بین بلوغ فکری،سطح آگاهی و بلوغ جنسی فاصله افتاده است و بنده با کسی که بلوغ اجتماعی و توانایی مدیریت ندارند،مخالف هستم.
برای کنترل روابط دختر و پسر تشکیل خانواده توصیه نمی شود
عضو هیأت علمی مرکز تحقیقات زن و خانواده می افزاید:بنده برای کنترل روابط دختر و پسر ازدواج را مطرح نمی کنم، هر چند ممکن است کنترل نشود و تبعات بیشتر شود اما نتایج تحقیقات نشان داده است افرادی که ازدواج زود هنگام داشته اند، دچار افسردگی هستند.
حاج اسماعیلی تأکید می کند:قدرت انتخاب خیلی مهم است و همسرگزینی از گذشته با اکنون بسیار فرق کرده و قبلا خانواده و فامیل مشخص می کردند اما اکنون خود افراد انتخاب می کنند و این خیلی مهم است، زیرا ازدواج زود هنگام احساس سرخوردگی ایجاد می کند.
وی همچنین بیان می کند:اکنون یکی از عوامل طلاق عدم مهارت ارتباطی و نارضایتی جنسی است و به همین دلیل من مخالف ازدواج زود هنگام هستم و معتقدم باید به موقع ازدواج کرد و برای ارتباط با جنس مخالف راهکار دیگه داشت،البته ناگفته نماند که به خاطر شبکه های اجتماعی وضعیت از دست خانواده ها خارج شده و تربیت خود به خود به بیرون از خانواده رفته و خانواده باید راهکاری را برای کنترل و نظارت پیدا کند.
حاج اسماعیلی معتقد است که ازدواج زودرس و همچنین دیرهنگام و دیر رس دو سر طیفی هستند که هر دو آسیب زننده هستند، چنانکه تاخیر در سن ازدواج از سن ۳۰ به بالا و تجرد قطعی و اقدام به جدایی و تجرد پیشه گی از یک سو و از سوی دیگر ازدواج زودرس در سن بچگی،افسردگی،پشیمانی و جدایی هر دو آسیب زننده هستند.
حاج اسماعیلی با وجود اینکه معتقد است طلاق یک پدیده اجتماعی است و تک عاملی نیست و علل و عوامل مختلف منجر به آن می شود اما ازدواج زود هنگام را یکی از عوامل طلاق می داند و می گوید:ازدواج به موقع در سن ۲۰ سالگی برای دختر بسیار مناسب است چرا که نیازهای وی بر طرف می شود و افرادی که ازدواج نمی کنند احتمال اینکه ارتباط با غیر کنند، وجود دارد.
مادری که خود نیاز به تربیت دارد، چگونه می تواند فرد دیگری را تربیت کند؟
وی در تکمیل صحبت های خود به عنوان یک مخالف ازدواج در سن پایین بحث تربیت فرزندپروری را مطرح می کند که در حالی که هنوز مادر خود نیاز به تربیت دارد باید مسئولیت تربیت یک فرزند را نیز بر عهده بگیرد که این چه بسا منجر به اختلافات خانوادگی و طلاق می شود.
اما در میان مخالفت هایی که برای امر ازدواج در سن پایین صورت می گیرد علی مطهری نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی هم اعتقاد دارد، دختران و پسران اگر از دوران دبیرستان آماده ازدواج باشند خانواده ها باید شرایط را فراهم کنند.
علی مطهری البته ازدواج موقت را برای دبیرستانی ها توصیه می کند و می گوید:«یک نوجوان و جوان در جامعه امروز ما، به دلیل آنکه در سنینی است که بیشترین فشار جنسی بر او وارد می شود، در درجه اول باید به فکر ازدواج دائم باشند و البته جامعه هم باید ازدواج را از حالت هیولا و گرفتاری در آداب و رسوم دست و پاگیر بیرون آورد. اگر ازدواج دائم هم برایشان مقدور نیست و به گناه می افتند به فکر ازدواج موقت باشند.»
سید علی غروی، عضو جامعه برتر مبلغین از طرفداران ازدواج در سنین دبیرستان است. او هم درباره ترویج این گونه ازدواج ها می گوید:«دختران و پسران اگر در سنین پایین با هم ازدواج کنند بسیاری از مشکلات اخلاقی جامعه حل خواهد شد.»
به گفته او اگر خانواده و مدرسه روی تربیت اخلاقی و همسرداری دختران کار کند و از سوی دیگر جامعه هم آگاهی لازم را به دختران برای همسرداری بدهد بسیاری از دختران جوان می توانند در دوران دبیرستان راهی خانه های بخت شوند، مشکل اینجاست که مسئولان فرهنگی بویژه آموزش و پرورش این آموزش ها را به دختران و پسران نمی دهد و ما هم اکنون شاهد تأخیر در سن ازدواج هستیم.
این صحبت های مخالفان و موافقان امر ازدواج در سن پایین در حالی صورت می گیرد که در وضعیت اقتصادی کنونی که پسران پس از دوران تحصیل دبیرستان باید دو سال را به خدمت سربازی بروند و سپس مشغول به کار شوند، آیا می توانند با توجه به تورم موجود چرخ اقتصاد خانواده را به تنهایی بچرخانند؟ در حالی که عده ای از حمایت مالی خانواده برخوردار نیستند و از سوی دیگر آیا اگر دختران دبیرستانی را از پشت نیمکت بیرون بکشانیم و سر سفره عقد بیاوریم اینها به قدری تربیت شده اند که نقش همسری را به دوش بکشند و بعد از آن مادر شوند و فرزند یا فرزندانی را تربیت کنند؟