این شماره از گفت و گوی مجله ایده آل به لیلا بلوکات بازیگر سینما و تلویزیون اختصاص دارد. هنرمندی که علاوه بر حرفه بازیگر به انجام کارهای خیر و ورش نیز اهمیت زیادی قائل است. باهم این گفتگو را می خوانیم.
صبح های زود پنج شنبه و جمعه از اتوبان شهید همت که بپیچی به اتوبان مدرس در دل تپه های عباس آباد، کم کم همسفرانت پیدا می شوند؛ ماشین های شخصی و مینی بوس های آموزشی که به نیت یکی از پیست های شمال تهران به راه افتاده اند و قرار است این آخر هفته را در میزبانی کوه و برف خوش بگذرانند. هوا هنوز خاکستری است و شاید امروز اصلا آفتاب از پشت ابرها بیرون نیاید اما از شروع جاده آدرنالین ها ترشح شده و قرار است هیجان دلچسبی را امروز تجربه کنیم.
هیجان اسکی در هر کدام از پیست های کشور، تجربه جذابی است. ما این روز خاطره انگیز زمستانی را با لیلا بلوکات پشت سر گذاشتیم. بازیگری که از کودکی اسکی می کند و در این ورزش حرفه ای محسوب می شود. در ادامه یک روز سفید برفی با بازیگر نقش نفرتیتی سریال حضرت یوسف گپ و گفتی درباره دنیای غیر بازیگری اش زدیم و یک پرونده جمع و جور درباره اسکی فراهم کردیم تا همه اطلاعات لازم برای شروع این ورزش را یک جا به دست بیاورید.
اسکی را از کودکی آغاز کردم
ورزش اسکی را از کودکی آغاز کردم. تمام خانواده و اقوامم اسکی می کردند و به این ورزش علاقه داشتند. پدرم، مادرم، برادرم و خواهرهایم اسکی باز بودند و از کودکی مرا همراه خود به پیست های اسکی می بردند. به این ترتیب من هم به اسکی علاقه مند شدم و از سن هفت سالگی، وقتی توانستم کفش اسکی بپوشم این ورزش را آغاز کردم. اوایل همراه پدرم به شکل تجربی و آماتوری و از سنین نوجوانی به شکل جدی و حرفه ای تر اسکی کردم.
جذب ورزش های هیجان انگیز می شوم
در زمستان بیشتر اسکی می کنم اما در کنار این ورزش، بدنسازی و والیبال هم ورزش های جدایی ناپذیر زندگی ام هستند. در فصل های گرم هم سوارکاری و شنا می کنم. در کل ورزش همیشه بخش مهمی از زندگی ام را تشکیل می دهد. سوارکاری و والیبال را حدود پنج سال است که شروع کرده ام. عاشق اسب ها هستم و به این علت جذب این ورزش شده ام اما در کل ورزش های چالش برانگیز و هیجان انگیز را خیلی دوست دارم.
در اسکی با برف و سرما سرو کار داریم و در سوارکاری با اسب و سختی های مربوط با این حیوان. این ورزش ها بسیار هیجان انگیز و جذابند و ورزشکار را برای آزمایش توان بدنی، صبر و حوصله به چالش می کشند.
اسم اسبم سزار است
برای ادامه سوارکاری حتما باید اسب داشته باشید، به خصوص اگر بخواهید این ورزش را به شکل حرفه ای دنبال کنید. من هم چند سال پیش یک اسب خریدم که در حال حاضر در مجموعه سوارکاری نوروز آباد تهران پانسیون شده است. اسم اسبم «سزار» است و خیلی دوستش دارم. امکان ندارد به سمت سوارکاری بروید و عاشق اسب ها نشوید من هم وابستگی زیادی به سزار دارم.
اسکی ورزش مخصوص پولدارها نیست
همیشه می گویند اسکی ورزش مخصوص افراد مرفه است، در صورتی که به نظر من اینطور نیست و اگر کسی به این ورزش علاقه مند باشد می تواند شرایطش را مهیا کند. برای اسکی نیاز به چوب و لباس است که می توان از چوب ارزان و لباس های زمستانی استفاده کرد. همین طور از دور به نظر می رسد اسکی ورزش بسیار سنگینی است اما هر کسی که اسکی کرده باشد می داند این ورزش بسیار مفرح و نشاط آور است و می توان از آن به عنوان ابزاری برای تخلیه روحی و گرفتن انرژی مثبت استفاده کرد. برای عده ای هم اسکی تفریحی جذاب است؛ آنها برف و زیبایی های کوهستان را دوست دارند و دل شان می خواهد آخر هفته را در پیست های اسکی بگذرانند.
تفریحی بهتر از ورزش وجود ندارد
قطعا هر ورزشی هزینه بر و وقت گیر است، برای اسکی باید چوب، لباس و وقت کافی برای رفتن به پیست داشته باشیم. برای سوارکاری هم باید لباس های مخصوص داشته باشیم و از یک جایی به بعد نیاز به خرید اسب هم حس می شود و پس از آن هم هزینه های مخصوص به نگهداری اسب وغیره. در مورد ورزش های دیگر هم به مهارت، هزینه و وقت نیاز است اما من فکر می کنم اگر قرار است در زندگی برای یک سری کارها یا تفریح ها هزینه کنیم چه بهتر که در راستای ورزش و سلامت جسم و روح مان باشد؛ همانطور که برای خرید کردن، سفر یا رفتن به رستوران هزینه می کنیم و پول خرج کردن برای این کارها جزء زندگی مان شده است. ضمن اینکه آنقدر ورزش های مختلف وجود دارد که هر کدام مان می توانیم باتوجه به وقت و بودجه مان یکی از آنها را انتخاب کنیم.
به خاطر آمادگی جسمانی بالا از بدل استفاده نمی کنم
من فکر می کنم ما بازیگران باید اهمیت زیادی برای ورزش قائل شویم چراکه آمادگی بدنی برای هر بازیگری ضروری است. برای بازی در نقش های مختلف باید سوارکاری، اسکی و… بلد باشیم. در نقش های تاریخی اکثرا به سوارکاری نیاز است. همچنین در فیلم ها و سریال های اکشن بازیگران باید آمادگی جسمانی برای دویدن یا حضور در سکانس های پر زد و خورد را داشته باشند. من همیشه در کارهای اکشن به راحتی حضور پیدا می کنم و تاکنون از بدل استفاده نکرده ام.
عاشق سفرم
من عاشق سفرم و از سفرهای طبیعت گردی و کمپ زدن تا سفر به کشورهای دیگر را تجربه کرده ام. یکی از آرزوهایم این است که بتوانم کل دنیا را ببینم. من هم جزو قشر مرفه جامعه نیستم و زندگی متوسطی دارم (و خدا را شکر راضی ام) اما از هر فرصتی برای برنامه ریزی سفری خاطره انگیز استقبال می کنم.
به شدت اهل کتابخوانی و فیلم دیدن هستم
گذشته از ورزش که شاید بتوانم بگویم مهم ترین تفریح زندگی ام محسوب می شود به شدت اهل کتاب و فیلم هستم. معمولا فیلم های موفق در فستیوال های جهانی را می بینم و اگر هم کسی فیلمی را توصیه کند سعی می کنم وقت بگذارم و آن فیلم را تماشا کنم. وقتی به فیلم بینی بیفتم گاهی حتی ممکن است هر شب سه، چهار فیلم ببینم البته مدتی است کمتر فرصت فیلم دیدن پیدا کرده ام و کلی فیلم در اتاقم جمع شده که هنوز تماشای شان نکرده ام ولی در اولین فرصت سراغ شان خواهم رفت.
کتابخوانی نیز یکی از برنامه های همیشگی زندگی ام است. در نوجوانی بیشتر رمان می خواندم و از زمانی که بازیگری را به شکل حرفه ای شروع کردم، بیشتر کتاب های مربوط به سینما و بازیگری را می خوانم. در کنار اینها به کتاب های شعر و فلسفی نیز علاقه دارم. آخرین کتابی که خواندم «چهار اثر از فلورانس اسکاول شین» بود که بسیار مرا جذب کرد. همینطور کتاب های خانم تهمینه میلانی را هم تازگی خوانده ام و از خواندن داستان های زیبا و نثر روان ایشان لذت برده ام. کتاب «هزارو یک شب» آخرین کتابی بود که از خانم میلانی خواندم.
سفر با یک کوله پشتی
اگر پول داشته باشم شاهانه سفر می کنم! اگر پول کافی نداشته باشم ساده و معمولی سفر می کنم. نباید به خاطر اینکه فکر می کنیم سفر ممکن است پرهزینه باشد این لذت را از زندگی مان حذف کنیم. می توان با کمترین هزینه به سفر رفت و لذت برد. می توان با اتوبوس به دامان طبیعت رفت، پیاده روی کرد و مکان های زیبای کشور را کشف کرد. با یک دوربین، کمی پول و همراهی همسفران خوب می توانیم به سفر برویم و از این سفر های دسته جمعی کلی خاطره قشنگ داشته باشیم.
من شخصا سفرهای گروهی، طبیعت گردی، خوابیدن در چادر و گشت و گذار با یک کوله پشتی را تجربه کرده ام و سفرهای کم هزینه را هم یاد گرفته ام. در آخرین سفری که داشتم با یک کوله به شهرهای مختلف سفر کردم و در هر شهر نیز در منزل دوستان خوب و اقوام مهربانم ساکن شدم.
ماجراجویی با روحیه ام همخوانی دارد
بزرگ ترین لذت سفر آشنایی با فرهنگ های مختلف و کشف چیزهای جدید است. من به شدت دوست دارم با فرهنگ اقوام مختلف کشور خودمان و سایر کشورها آشنا شوم. در هر سفری از غذاهای مخصوص آن منطقه یا شهر استفاده می کنم وسعی می کنم تا جاذبه های گردشگری آن منطقه مانند مکان های تاریخی و زیبایی های طبیعت را از دست ندهم.
از ارتباط برقرار کردن با مردمی از فرهنگ های گوناگون لذت می برم و آشنایی با رسم و رسوم و آیین های شان برایم لذت بخش است. در اغلب سفرها بُعد ماجراجویی بسیار پررنگ است و این درست همان چیزی است که با روحیه من همخوانی کامل دارد (می خندد).