محسن افشانی متولد دهه ی ۶۰ است و با مجموعه فیلم های شاید برای شما هم اتفاق بیفتد، ترانه مادری، جاده چالوس به شهرت رسید.
او امروز در عرصه ی نویسندگی، کارگردانی و البته تهیه کنندگی فعال است. او با تهیه کنندگی «جواد و فرشته» جوان ترین تهیه کننده ی ایران شد تا آینده ی خوبی برای خود ترسیم کند. افشانی در سال ۹۰، اولین فیلمش را ساخت و به همین ترتیب در سال بعد هم تجربه ی ساخت دومین فیلمش رخ داد.
از چه زمانی وارد این حرفه شدید؟
– سال ۸۴ یکی از بستگانم راجع به تئاتر صحبت می کرد. آن زمان فکر می کردم تئاتر نام یک کشور است و اصلا نمی دانستم یعنی چه و با آن مواجه نشده بود. اولی بار شانزده ساله بودم که در تئاتری که در فرهنگ سرای سالمند میدان شهدا برگزار شد، شرکت کردم. از آن زمان به این هنر علاقه مند شدم. سال ۸۵ در یکی از اجراهای تئاتر، تدوین گر برنامه ی «نیم رخ» که در آن زمان به نام «آستانه» از تلویزیون پخش می شد، بازی ام را دید و از من دعوت کرد تا با کارگردان برنامه برای اجرا صحبت کنم. در صحبت های من و کارگردان این نتیجه حاصل شد که به عنوان مجری حضور داشته باشم.
این روزها مشغول چه کاری هستید؟
– این روزها درگیر ساخت یک فیلمنامه برای یگان ویژه ی نیروی انتظامی هستم. با توجه به قراردادی که با فرماندهی کل یگان ویژه دارم، کارگردانی فیلمنامه و تهیه کننده ی این تله فیلم بر عهده ی خودم است. این فیلمنامه باید از طرف نهاد مسوول تایید شود و با تخصیص بودجه به مرحله ی ساخت برسد. در حال حاضر به پیش تولید هم نرفته است. بیشتر دوست دارم خودم کار بسازم تا این که بازیگر باشم.
با تئاتر وارد این عرصه شدید؛ چرا از آن فاصله گرفتید؟
– تئاتر خیلی قوی تر است و علاقه ی بیشتری به آن دارم؛ حتی اعتماد به نفس بیشتری به من داد تا بتوانم دیالوگ هایم را حفظ کنم و اجرا داشته باشم. مشکل بزرگ تئاتر این است که مدت زیادی را باید تمرین کرد و در زمان مقرر باید متعهد شویم تا نمایشی را با تعدادی مخاطب و درآمدی کم اجرا کنیم.
در انتخاب فیلمنامه به چه چیزی توجه می کنید؟ به طور کلی ملاک شما برای فیلمنامه ی خوب و بد چیست؟
– ترجیح می دهم فیلمنامه هایی که خودم می نویسم، کار کنم. دو فیلمی که ساختم، اولین فیلمنامه اش متعلق به آقای خراط زاده و دومین فیلم هم بازنویسی خودم بود. فیلمنامه ی «یگان ویژه» هم نوشته خودم است.
چرا نقش هایت در تلویزیون کم رنگ شده است؟ برنامه ی آینده ات چیست؟
– من مدت هاست از بازیگری قطع امید کرده ام و دیگر حتی موازین و چهارچوب های صدا و سیما را رعایت نمی کنم. یک مدت به من و امثال من و حتی پیشکسوت ها، نقش های زیادی در سریال های مختلف پیشنهاد می دادند و روی ما سرمایه گذاری می کردند تا توانایی و استعدادهای مان را کشف کنند و حتی ممکن بود ۵۰-۶۰ میلیارد هزینه کنند؛ اما الان نمی دانم به خاطر نبود بودجه یا نداشتن تولیدات داخلی، ما را از یاد برده اند. متاسفانه امروزه یک سری آدم های سرمایه دار برای این که بازیگر شوند و جلوی دوربین بروند، نقش می خرند. من اولین بار بیست سالم بود که با توجه به خدا، دعای خیر پدر و مادر و تلاش خودم تهیه کننده شدم.
در آن زمان کسی به من برای ساخت فیلمم کمک مالی نکرد. ۱۱۷ میلیون تومان از جیب خودم هزینه کردم تا بتوانم فیلم بسازم و شوخی شوخی جوان ترین تهیه کننده و کارگردان ایران شدم اما هم اکنون از راه تجارت امرار معاش می کنم و دیگر مثل قبل علاقه ای به عکس روی جلد یا مصاحبه ندارم، چون دیگر صدا و سیما ما و امثال ما را درک نمی کند.
پس شما از صدا و سیما گله دارید و دل تان پر است؟
– بله، متاسفانه به بازیگرانی نقش اول می دهند که استعداد و تجربه ای ندارند، آن گاه در تیزر فیلم می نویسند با حضور محسن افشانی و سیاوش خیرابی تا فیلم مخاطب پیدا کند. مردم باید نود دقیقه آدم های نچسبی را تحمل کنند و در انتها چند پلن از کار ما را ببینند، این می شود که متاسفانه مردم هم از صدا و سیما ناراضی می شوند و سراغ فیلم های ماهواره می روند. دیگر سریال هایی مثل دل نوازان، ترانه مادری و نرگس نداریم و کار خوب مدت هاست ساخته نمی شود.
اهل مد هستید؟
– بله خیلی زیاد؛ روی تنم تتو دارم و حتی عکسش را روی صفحه مجازی خودم به اشتراک گذاشتم. ساعت مارک دار استفاده می کنم و لباس های برند می پوشم ولی اعتقادات مذهبی خودم را هم دارم؛ حتی پیاده برای زیارت به کربلا رفته ام و در مراسم هایی برای بزرگداشت شهدا هم شرکت می کنم ولی اعتقاد دارم جوان امروزی هستم و باید با خط فکری جوانان پیش بروم.
نظرتان در مورد دنیای مجازی چیست؟
– دل خوشی جوانان ما الان همین دنیای مجازی است. متاسفانه قدیم وقتی وارد مهمانی می شدند، اول می پرسیدند قبله کجاست ولی الان می پرسند wi-fi دارید!! به خاطر این که وابستگی به غیر زیاده شده است. البته همین که جوانان با این ها سرگرم می شوند و سراغ قهوه خانه و قلیان نمی روند، خوب است اما باید آن را مدیریت کرد، چرا که حاشیه های خودش را دارد ولی برای من و امثال من یک وجه مشترک دارد که می توانیم بهتر با مردم ارتباط برقرار کنیم.
به عنوان سوال پایانی اگر بازیگر نمی شدید، چه کار می کردید؟
– قطعا به شغل پدرم روی می آورم. پدر من طراح دکوراسیون داخلی است و من به این حرفه علاقه ی زیادی دارم، حتی در آن فعالیت حرفه ای داشتم. در یکی از کنسرت های مرحوم مرتضی پاشایی، طراحی دکور را بر عهده داشتم و بسیار هم مورد استقبال قرار گرفت، در حال حاضر هم بارها به تاسیس یک شرکت در حوزه ی طراحی دکوراسیون داخلی فکر کردم.
دوست داشتید فوتبالیست شوید؟
– دلم می خواست؛ حتی شاید می توانستم به صورت حرفه ای فوتبال بازی کنم، از نظر مادی هم این رشته بسیار درآمدزاست؛ برای مثال یک فوتبالیست، دویست میلیون تومان در بدترین شکل درآمد دارد در حالی که در بازیگران این رقم شاید در بهترین شرایط حاصل شود.