جنجال ماشینی بودن صدای محسن چاوشی
حاشیه های تازه برای محسن چاوشی
ادعای یک تنظیم کننده موسیقی در برنامه پر بیننده استعدادیابی خوانندگی در یک شبکه ماهواره ای درباره خواننده محبوب موسیقی پاپ، واکنش های متفاوت و غالبا تندی را در فضای مجازی در پی داشته است.
هنرمند اگر در جای و جایگاه اصلی خودش ایستاده باشد، به نظر آنچنان نیازی به تعریف و تمجید و حمایت یا از آن طرف رد و تکذیب کسی ندارد و باقی همان بحث و ورود سلیقه است که به تعارف ما ایرانی ها حق مسلم همه است و شکی هم در آن نیست.
محسن چاوشی خواننده موسیقی پاپ
سلیقه در روزبازار زمانه ما اصولا، حسب هویت تاریخی که در آن زندگی می کنیم امری است نظری که همه چیز را به پای مصرفی بودن کشانده و آنچه امروز مورد وثوق و نظر است، فردا نه تنها نیست، بلکه گاهی زشت، ناپسند و حتی مذموم هم به نظر می رسد؛ اما همیشه در صدر قرار داشتن و مورد توجه بودن از دید آگاهان و کسانی که دستی بر آتش دارند، داستانی است که نه به خواست و نه به نخواست ما، جریان یا فکر و اندیشه ای اصیل را به تماشا می نشیند که به هنرمند نشان می دهد که تلاش او چه بخواهد و چه نخواهد رصد می شود و در جایگاه جدی اش داوری.
جدی بودن و از خود رضایت نداشتن هم البته تاوانی دارد که هنرمند اصیل آن را می پذیرد. اگر بخواهیم این موضوع را از حالت کلی به شکل و شرایط مصداقی وارد کنیم، بی شک یکی از ورودی های این بحث می تواند بحث هنر و به شکلی جزیی تر، موسیقی باشد. محل حرف من، صحبت های آقای آذر در رسانه ای مشخص است و واکنش به این حرف در فضای رسانه ای، از رسانه ها و شبکه های مجازی گرفته تا رسانه های مکتوب و غیرمکتوب.
قصد ورود احساسی و یا جانبدارانه به این موضوع ندارم و فقط چند نکته در این یادداشت می آورم که شاید جای گفتنش خالی مانده که میل به زرد بودن و زرد کردنِ همه چیز، جا را برای هر حرف جدی تنگ کرده است. منطق به احترام است و به قول حافظ شیرین «ما نگوییم بد و میل به ناحق نکنیم» هم اصلی است که نباید فراموش شود.
محسن چاوشی سال هاست در عرصه موسیقی این مملکت یکی از بهترین ها قلمداد شده و همواره نگاه جدی کارشناسان حوزه موسیقی را به دنبال داشته آن هم بی آنکه این تعریف و تمجیدها مستش کند این کارشناسان موسیقی (چه نظر موافقی به آثار محسن چاوشی داشته باشند و چه مخالف) اکثر بر این موضوع صحه گذاشته اند که سلیقه یک جا و تحلیل و نقد نیز جای دگری است.
با این حال، در آخرین اتفاقی که برای چاوشی و اثرش رقم خورد، برگزیده شدن آلبوم «امیر بی گزند» به عنوان بهترین آلبوم سال در جشنواره موسیقی فجر بود و انتخاب چندین و چندباره او طی سال های اخیر به عنوان چهره سال موسیقی پاپ، دیگر بحث را از صدای ماشینی و… بیرون می کشد و شکلی جدی تر و غیراحساسی تر به آن می دهد. هنرمند از یک طرف وظیفه و رسالتی ندارد که خود را به نفع و خواست روزانه مردم پایین بکشد و از طرفی دیگر هم نمی تواند به آنها بی توجه باشد و وسط این هر دو طرف، جایی است که هنرمند اگر بایستد در جای درستش ایستاده که هیچ کدام از طرفین همدیگر را مصرف نمی کنند و روبه جلو حرکت می کنند. اصلی ترین رسالتش اما در تولید اثر هنری این است که نترسد، نترسد و آخرین دریافت هایش را از جهانی که در آن سیر می کند در قالب هنرش متجلی کند. با این حال در پرانتز این را هم بخوانید که اداها در این حوزه آنچنان دم دستی و قابل فهم است که از فهم هر کسی بر می آید.
اما محسن چاوشی و مرور آثارش از ابتدا تا امروز، گواهی است بر این تربیت ذهنی و رشد حرفه ای. هنرمند اما در جای حرف زدن هم، نقش مهمی دارد و اگر نمی داند چه می گوید و کجا می گوید عمیقا باید به هوش و درایتش شک کرد. آن چه جناب آذر به آن توجه نکرد، همین جای حرف زدن است.
در جهان امروز کسی متکلم وحده نیست و اینکه کسی از کرانه ای بگوید صدای محسن چاوشی، صدایی ماشینی است، به نظر حرف پرتی است که هیچ پشتوانه درست و تئوریکی ندارد. آن قدر این حرف، حرف پرتی است که تا امروز هم فکر می کردم ورود به این بحث و حرف از حرفی که زده شده پرت تر؛ و نه محسن چاوشی به تأکید و حمایتی نیاز دارد و نه حرف، حرف مستند و قابل اعتنایی است که بشود به آن ورود کرد. نکته فقط اینجاست که این حرف های نخ نما و تکراری و بی پشتوانه، وقتی زده می شود و شعله اش داغ تر می شود که چاوشی با توان یک خواننده هایپر اکتیو اما وسواسی به کار خودش ادامه می دهد و احتمالا گوشش از این حرف ها پر است.
با این حال و با احترام به آنچه به عنوان حافظه تاریخی از جناب شهرام آذر داریم و خنده هایی که با شنیدن آثار شوخش داشته ایم، محسن چاوشی، یکی از جدی ترین و دغدغه مند ترین های امروز است که نمی شود با یک جمله این جدیت را به شوخی و بازی گرفت. ما یک محسن چاوشی داریم که در گذرگاه تاریخ و حافظه مردمی که امروز و فردا زندگی می کنند، داوری می شود و این دیگر از سلیقه من و بسیاری دیگر خارج است و حرف، حرف زمان است و تاریخ و انتخاب.