قول حامد عسگری در برنامه خندوانه + تصاویر

حامد عسگری مهمان برنامه خندوانه شد

شامگاه سه شنبه ۱۹ اردیبهشت ۹۶ برنامه خندوانه با اجرای رامبد جوان ساعت ۲۳ روی آنتن شبکه نسیم رفت.

حامد عسگری شاعر و ترانه سرای جوان کشورمان مهمان برنامه خندوانه بود که با دعوت رامبد جوان وارد استودیوی برنامه خندوانه شد. حامد عسگری سلام و احوال پرسی در برنامه را با یک شعر آغاز کرد. در همان لحظات ابتدایی برنامه پسر این شاعر جوان نیکان به آغوش پدرش آمد و هدیه ای را تقدیم رامبد جوان کرد.

اولین سروده حامد عسگری در خندوانه خوانده شد

اولین سوال رامبد جوان از حامد عسگری این بود که کار جدید چه سروده اید؟ این شاعر جوان کشورمان پاسخ داد:مجموعه ای را آماده کرده ام که به نمایشگاه کتاب نرسید ولی در حال نوشتن یک فیلمنامه مستند براساس زندگی یکی از شهدای شهرمان بم هستم و درباره شخصیت این شهید گفت و اولین سروده اش را در برنامه خواند.

سوال بعدی رامبد جوان از حامد عسگری این بود که کدام خواننده ها ترانه های شما را خوانده اند؟ حامد عسگری گفت :گریه احسان خواجه امیری ترانه من است و علی لهراسبی و بابک جهانبخش و علیرضا افتخاری نیز ترانه من را خوانده اند.

حامد عسگری ترانه سرای کشورمان در خندوانه

رامبد جوان در ادامه گفتگو پرسید شاعری را از کی شروع کردی؟ این خواننده جوان گفت :من در سرزمینی بزرگ شده ام که همه اش شاعری است و درباره بزرگ شدن در بم و حال و هوای خوبش و ارتباط صمیمی با طبیعت گفت و خاطره ای جالب از آتش گرفتن انبار غله در ارگ بم گفت . داستان از این قرار بود که حاکم ارگ بم گفت چند نفر را گردن بزنید ولی هرچه آن چند نفر التماس کردند که کار ما نبود قبول نکرد. بعد از چند روز چند نفر آمدند و اعتراف کردند که کار ما بود و حاکم دستور داد آن جنازه ها را بیاورند و با عزت دفن کنند اما وقتی به سراغ جنازه ها رفتند خبری از سرهای آنها نبود و مردم بم اعتقاد داشتند که گاهی آسمان بم سرخ میشود و این سرها در آسمان نمایان میشوند.

ناگفته های حامد عسگری از اهمیت شهر بم در خندوانه

حامد عسگری راجع به اهمیت بم گفت و ادامه داد ارگ بم مجموعه ای ۸ هزار ساله است که در شاهنامه فردوسی و کتاب بیهقی نامی از آن برده شده است اما متاسفانه بعد از زلزله سینماهای این شهر از بین رفت و دیگر تدبیری برای آن نشد و این شهر فرهنگسرایی ندارد و درباره اتفاقات تلخی که برای مردم بم افتاد گفت .

حاکم ارگ بم گفت چند نفر را گردن بزنید ولی هرچه آن چند نفر التماس کردند که کار ما نبود قبول نکرد. بعد از چند روز چند نفر آمدند و اعتراف کردند که کار ما بود و حاکم دستور داد آن جنازه ها را بیاورند و با عزت دفن کنند اما وقتی به سراغ جنازه ها رفتند خبری از سرهای آنها نبود و مردم بم اعتقاد داشتند که گاهی آسمان بم سرخ میشود و این سرها در آسمان نمایان میشوند.

این شاعر جوان ادامه داد مردم بم داغ زیادی دیدند، قبرستان بم در عرض ۱۱ دقیقه شش برابر شد و این یعنی فاجعه اما مردم بم با وجود این داغ دیدگی ها همیشه مهربان بودند و به مردم کمک میکردندو از مهمان نوازی مردم بم گفت.

حامد عسگری ترانه سرای جوان کشورمان

در ادامه گفتگو مجری برنامه خندوانه حامد عسگری شاعر جوان ادامه داد مخاطب اول شعر من همسرم است که اگر او شعرم را تایید کند آن ترانه را منتشر میکنم و اگر تایید نکند آن را منتشر نمیکنم . در این بخش رامبد از همسر این شاعر جوان خواست که زیباترین غزل حامد را بخواند . همسر حامد عسگری غزل زیبایی از این ترانه سرای جوان را خواند.

مجری برنامه خندوانه پرسید دوست داشتی با کدام شاعر همزمان بود؟ حامد عسگری گفت دوست داشتم یک چشم نداشتم اما ۱۵ تا از شعرهای سعدی برای من بود و از فوق العاده بودن سعدی و شعرهای گفت و دخترش باران در این بخش شاهنامه خوانی زیبایی را اجرا کرد.

حامد عسگری ترانه سرای خوب کشورمان در برنامه خندوانه دو قول به مردم داد . این شاعر جوان قول داد که در بم کتاب خانه ای به راه بیاندازد و درباره عضویت در گروهی به نام لبخند گفت و ادامه داد به نمایندگی از این گروه قول میدهم که در اول مهر امسال لباس هایی برای بچه های کار و نیازمند طراحی و آماده کنیم و با مطرح کردن نیاز بم به داشتن یک بیمارستان از برنامه خداحافظی کرد.