آموزش حافظ خوانی به روش درست
آموزش حافظ خوانی صحیح
به رسم سنت دیرینه به بهانه مناسبت های مختلف همچون شب های نوروز شب یلدا و … خانواده ها دور هم جمع شده و تفالی به دیوان حافظ می زنند.
می توان گفت دیوان حافظ نقطه اتصال خانواده های ایرانی با ادبیات منظوم محسوب می شود. کتابی که همچون کتاب آسمانی قرآن در تمام خانه های ایرانی وجود دارد و بزرگ و کوچک با آن آشنایی دارند.
اگر بخواهیم صریح و بدون تعارف بگوییم واقعیتی که برای همه ما کاملا محرز است این است که خیلی از ما و فرزندانمان هیچ درکی از خواندن حافظ نداریم در واقع نمی دانیم که چطور میتوان آن را به طور صحیح خواند چنانچه افرادی نیز قادر به خواندن آن باشند از طرفی برای تفسیر غزلیات و مفاهیم آن عاجز هستند و قدرت فهم آنها را ندارند.
سوال اینجاست که مشکل چیست؟ تا به امروز به این فکر کرده بودید که به چه علت حافظ همه جا هست اما هیچ جا نیست؟ برای پیدا کردن پاسخ این سوال ها باید مشکل را در خودمان جستجو کنیم تا ببینیم علت این اتفاق چیست.
گام هایی موثر برای آموزش حافظ خوانی
چنانچه از آن دسته افرادی هستید که دوست ندارید دیوان حافظ تان در قفسه کتابخانه و روی طاقچه خاک بخورد این بخش از فرهنگ و هنر نمناک را مطالعه نمایید تا با استفاده از راهکارهایی که به شما پیشنهاد شده است شیوه درست خواندن حافظ را یاد بگیرید و بیشتر به خواندن آن بپردازید.
اولین گام:انتخاب متن خوانا
حتی الامکان تا جایی که برایتان مقدور است سعی کنید از نسخه هایی که حروف تایپی و درشتی دارند استفاده کنید.
اگرچه خوشنویسی یک هنر ملی برای ما محسوب می شود و شعرهای حافظ با خط نستعلیق نوشته می شود اما خودمانیم باید قبول کنید که ما حتی لغات غیرمعمول را نمی توانیم به راحتی بخوانیم پس چه لزومی دارد به سراغ شعر هایی با فونت پر پیچ و تاب نوشته شده نستعلیق برویم؟
چراکه ما زمانی با خط نستعلیق می توانیم ارتباط بگیریم و از آن لذت ببریم که مدت ها برایش وقت بگذاریم و با آن مأنوس شویم و مدتی نیز حرکت قلم روی کاغذ را نظاره گر باشیم و ببینیم که ترکیب خانواده ح و جیم با دیگر حروف ها چگونه است و یا چه فرقی بین سین و شین بی دندان با معمولی وجود دارد. پس چنانچه درکی از این مراحل ندارید باید قید غزل خوانی در شب یلدا را با دیوان حافظ بزنید.
گام دوم:خواندن را نصفه رها نکنید
دومین گام و پیشنهاد ما به شما این است که سعی کنید وسط خواندن گیر نکنید اصلی ترین نکته ای که در خواندن هر شعر و دیوان حافظ باید مد نظر داشت.
بدیهی است که شما این نکته را در نظر بگیرید که با یک چیز کلی سر و کار دارید و به هیچ عنوان نباید به خاطر جزئیات، کلیات را نیز از دست بدهید. بدین معنی که به خاطر نفهمیدن یک یا دو لغت خواندن خود را نصفه و نیمه رها نکنید و به سراغ لغتنامه نروید.
مگر زمانی که یک فیلمی را به زبان اصلی تماشا میکنید مدام به خاطر متوجه نشدن تک کلمات آن را متوقف می کنید تا از دیکشنری معنی اش را جستجو کنید؟ مسلمآ این کار را نمیکنید چراکه در جریان کلیات، ندانستن معنی یک یا دو لغت چندان مهم نیست و شما می توانید با توجه به باقی ماجرا خودتان حدس بزنید که قضیه از چه قرار است بنابراین حتماً به یاد داشته باشید که جریان خواندن را هی قطع نکنید.
گام سوم:پیدا کردن ریتم متن
متاسفانه به خاطر عدم داشتن سجاوندی مناسب در متن های کلاسیک شما قادر به فهمیدن اینکه جمله کی قرار است تمام شود نخواهید بود چه برسد به شعر که این مشکل دو چندان می شود به خاطر اینکه به اجبار جای فعل ، وزن و اجزای جمله به هم میریزد بنابراین بعضی اوقات پیدا کردن فاعل فلان فعل تبدیل به یک معما می شود. اما جای نگرانی نیست همان وزنی که این به هم ریختگی ها را ایجاد کرده است به شما کمک بزرگی خواهد کرد.
شما با ریتم و وزن شعر می فهمید که در کجای خواندن باید مکث کنید به عنوان مثال در شعر «لفظی فصیح شیرین قدی بلند چابک/ رویی لطیف دلکش چشمش خوش کشیده» بدون اینکه ریتم را پیدا کنید نمی توانید متوجه شوید که معشوق مد نظر «شیرین قد» (مودبانه قد کوتاه) است یا «قدی بلند» ؟ اما اگر ریتم را پیدا کنید که «دامن کشان همی شد در شرب زر کشیده/ صد ماهرو ز رشکش، جیب قصب دریده» می توانید بفهمید که باید طرف را قد بلند بخوانید.
ابتدا با خواندن یک یا دو بیت شعر موسیقی، ریتم آن را پیدا کرده و سپس مجدد برگردید و آن را بطور صحیح بخوانید.
گام چهارم:دقت در ترکیب کلمات
اگرچه همه ما عادت داریم پس از خواندن یک شعر، مدام از خود بپرسیم این بیت چه معنی دارد. اما باید به این باور برسید که وظیفه اصلی شعر، همچون دیگر هنرها بخشیدن حس لذت به مخاطب است.
به عنوان مثال زمانی که می خواهید از زبان خواجه بخوانید که «سلطان من خدا را زلفت شکست ما را / تا کی کند سیاهی چندین درازدستی» هیچ نیازی نیست که بلافاصله از خود بپرسید که بیت از بعد عرفانی به چه معناست است و به جای آن می توانید لذت خاصی از تشبیه زلف به یک راهزن سیاهپوش که آمده و لشگر ما را به تنهایی شکست داده، ببرید.
یا مثلاً این بیت «تا چه کند با رخ تو دود دل من/ آینه دانی که تاب آه ندارد» به قدری در خود تشبیه های بامزه جای داده است که اصلاً شکوه و گله خواجه از یار بی وفایش بی اهمیتی است. چراکه هنوز هم حافظ دوستدار طرف است و به او آینه می گوید.
گام پنجم:تقلب از روی سی دی
اساتیدی همچون مرحوم محمد جعفر محجوب، علی موسوی گرمارودی و شاملو از جمله کسانی بودند که قبلاً زحمت خواندن حافظ را کشیده اند.
همانگونه که در نمناک گفته شده است چنانچه با دستورالعمل های ذکر شده مشکلتان حل نشد می توانید به شعرخوانی های قبلی اکتفا کرده تا ملکه ذهنتان شود. حتی می توانید تمامی فایل ها را داخل گوشی خود ذخیره کرده و با یک هندزفری مدام گوش کنید تا تمامی ایراداتتان برطرف شود.
گام ششم:پیدا کردن نقطه مرکزی
همیشه همه اجزای یک شعر، اثر هنری و یا داستانی حول محور نقطه مرکزی چیده شده است که برای ارتباط گرفتن با اثر بایستی این نقطه مرکزی پیدا شود که این در یک غزل هفت، هشت بیتی کار چندان سختی نیست کافیست پس از یک دوره روخوانی برگردید و مجدداً آن را مرور کنید.
به عنوان مثال گفته می شود تمام مثنوی در آن چند بیت «بشنو از نی چون حکایت می کند/ از جدایی ها شکایت می کند/…» خلاصه شده است یا در غزل معروف «الا یا ایها الساقی ادر کاسا و ناول ها» که به شکل سنتی کلید ورود به دنیا و دیوان حافظ در نظر گرفته می شود. اصلی ترین نکته ماجرا مصر دوم می باشد:«که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکل ها» تمام غزل تفسیر مشکلات راه عشق است(بیت های بعدی را به یاد بیاورید:… چه خون افتاد در دل ها… مرا در منزل جانان چه جای امن … شب تاریک و بیم موج و گردابی چنین هایل …) گفته شده است کل دیوان خواجه هم تشریح همین یک نکته است.
گام هفتم:شخصی کردن ماجرا
برای اینکه ارتباط بیشتر و موثری با شعر برقرار کنید آن را به حالات شخصی و چیزهای آشنا تعمیم دهید. با تمرین و ممارست با این روش بعدها مشاهده خواهید کرد که شعرهای قابل تفسیر و تأویل حافظ این امکان را به شما می دهد که شما برای هر بیت شعر مصداق بارزی پیدا کنید و با گفتن «تو را (یا فلانی را) می گوید»، تپق هایتان را لاپوشانی کنید و توجه جمع را به خود معطوف کنید.
گام هشتم:اندکی تأمل کنید
برای خیلی از شعرها یک معنی بیشتر نمی توان متصور شد. مانند شوخی های غلط نامه کدخدا که فقط با مزگیشان در بار اول خلاصه شده است(به عنوان مثال عکس شیری که در حال آوردن یک سطل با دهانش است و فلش زده شده این سطل پر از سم می باشد و بعد بالای آن نوشته اند «شیر سماور»).
ولی شعر حافظ چنین نیست بیشتر غزل ها و ابیات آن دارای چند لایه و معنا می باشد. زمانی که یک معنا را متوجه شدید تازه معناهای دیگر آن نیز کشف می شوند.
در تفاسیری که برای شعرهای حافظ آمده است یکی برداشت عرفانی از آن ها کرده و دیگری مادی گرایی و … که هر کدام بخشی از ماجرا را بازگو می کند. شما نیز می توانید با توجه به برداشت خود چیزهای جدیدی در همان بیت ها کشف کنید. بنابراین حتی اگر خواندن شعر تمام شد آن را در ذهن خود نگه دارید و گهگاهی با خود تکرار کنید یا چنان چه در جمعی حضور دارید درباره آن با دیگران صحبت کنید شک نکنید که روزنه های جدیدی برایتان باز خواهد شد.
گام نهم:استفاده از شعر
استفاده کردن از شعر در جمع دوستان یکی از موثر ترین راه ها برای لذت بردن از شعر خواندن است شما زمانی که در یک جمعی حضور دارید می توانید لابلای صحبت تان با اطرافیانتان یک بیت یا مصرعی از حافظ بخوانید و چه بهتر که شعری که به زبان می آورید به حرفتان مربوط باشد با این کار شما کلاستان هم بالا می رود.
گام دهم:استفاده از کتاب های کمکی
زمانیکه تمام این مراحل و کارها را انجام دادید به مرور زمان صمیمیت خاصی با حافظ پیدا می کنید و سعی می کنید هر چه بیشتر به آن نزدیک شوید و برای فهم بیشتر و کشف لایه های فراوان در معانی اشعار آن تقلا می کنید و تازه در این مرحله خواهید فهمید که چه فرقی بین تصحیح های مختلف وجود دارد و گرنه اگر به این درجه دست پیدا نکنید واقعا فرق بین اینکه «در حافظ قزوینی – غنی اینطور گفته» یا «خانلری آنطوری ضبط کرده» برایتان اهمیتی نخواهد داشت.
چنانچه پس از پشت سر گذاشتن خوان های قبلی اکنون در این مرحله حضور دارید باید بدانید که در بین تصحیح های مختلف دیوان حافظ این دو مورد از مقبولیت بیشتری برخوردار هستند:۱-تصحیح هـ ا. سایه؛ چاپ اول ۱۳۷۲ (نشر کارنامه) و ۲- تصحیح سلیم نیساری؛ چاپ اول (از سومین ویرایش) ۱۳۸۷ (انتشارات سخن).