حکایت سه پله بالاتر
حکایت بسیار زیبا و کوتاه سه پله بالاتر
ابن جوزی یکی از خطبای معروف بود.
روزی بالای منبر که ۳ پله داشت برای مردم صحبت می کرد زنی از پایین منبر بلند شد و مسئله ای پرسید.
ابن جوزی گفت:نمی دانم.
زن گفت:تو که نمی دانی پس چرا ۳ پله از دیگران بالاتر نشسته ای؟
او جواب داد:
این سه پله را که من بالاتر نشسته ام به آن اندازه ای است که من می دانم و شما نمی دانید و به اندازه معلوماتم بالا رفته ام.
اگر به اندازه مجهولاتم می خواستم بالا روم، لازم بود منبری درست می شد که تا فلک الافلاک بالا می رفت.