داستان واقعی و غم انگیز سگ های وفادار + تصاویر
ماجرای جالب سگ های وفادار
وفاداری سگ ها سبب شده که توجه انسان را جلب کنند و در دنیای امروزی که شاهد بی وفایی انسان ها به یکدیگر هستیم گروهی برای جبران این خلأ عاطفی به این حیوانات ابراز علاقه کنند.سگ ها به عنوان بهترین دوست انسان شناخته می شوند. برخی افراد گربه ها را ترجیح می دهند، اما اگر به دنبال حیوان خانگی باشید که محبتش را به شما نشان دهد و به زنده و مرده شما اهمیت دهد، سگ بهترین حیوان خانگی می تواند باشد. وفاداری سگ ها آنقدر زیاد است که حتی بعد از مرگ هم شما را فراموش نمی کنند. در اینجا ماجرا های زیبا و غم انگیزی از وفاداری سگ ها را می خوانید که دلتان می خواهد آن ها را محکم تر در آغوش بگیرید.
شپ یکی از عجیب ترین سگ های وفادار
در سال ۱۹۳۶ چوپانی در مونتانا بیمار شد و باید هرچه زودتر به بیمارستان برده می شد. سگش، شپ، او را تنها نگذاشت و دنبال مرد به بیمارستان رفت. در حالی که شپ پشت در های بیمارستان منتظر او بود، یک راهبه محلی به او غذا داد. متاسفانه چوپان مرد.
کاپیتان
وقتی مانوئل گازمن در سال ۲۰۰۶ درگذشت، سگ محبوب او، کاپیتان از خانه ناپدید شد. تا یک هفته هیچکس نمی دانست سگ کجاست تا اینکه او را کنار قبر صاحبش پیدا کردند. خانواده مانوئل هرگز کاپیتان را به آنجا نبرده بودند و معلوم نیست که او چطور قبر مانوئل را پیدا کرده است. آن ها چند بار سعی کردند کاپیتان را به خانه ببرند، اما او فرار کرد و دوباره پیش قبر صاحبش برگشت. گاهی کاپیتان قبر را ترک می کند و به خانه آن ها می رود، اما همیشه شب ها برمی گردد و کنار قبر مانوئل می خوابد. تا به امروز مانوئل هرروز تا غروب اطراف قبر پرسه می زند، ولی از ساعت ۶ کنار قبر می خوابد.
گلرت
در قرن سیزدهم، شاهزاده لیولین سگ وفاداری به نام گلرت داشت. یک روز وقتی شاهزاده شیپور شکار خود را به صدا درآورد، همه سگ ها به جز گلرت آمدند و شاهزاده با آن ها به شکار رفت. به محض بازگشت شاهزاده، گلرت با خوشحالی به سمت او دوید، اما پوشیده از خون بود.
واقیا
در قرن هفدهم در هند، «چاتراپاتی شیواجی» جنگجوی شجاعی بود که جنگید و پادشاه امپراتوری مراتا شد. گرچه از شیواجی با عنوان قهرمان ملی گرایی هندی یاد می شود، اما افسانه هایی وجود دارد که او همه کارهایش را به تنهایی انجام نداده است. سگ او، واقیا سال ها در کنارش بوده است.
بعد از درگذشت شیواجی، مراسم سنتی برای سوزاندن جسد او برگذار شد. وقتی هیزم ها را روشن کردند، سگ طاقت نیاورد و داخل شعله ها پرید و مرد. وقتی یادبودی برای شیواجی ساخته شد، یک یادبود هم برای سگ وفادارش برپا شد. یادبود واقیا تا سال ۲۰۱۲ برای بیشتر مردم محلی بسیار محبوب بود. اما برخی افراد اعتراض کردند. آن ها معتقد بودند این مجسمه توهین به شیواجی است. آن ها جمع شدند و مجسمه واقیا را پایین کشیدند و در دره انداختند. هفتاد و سه نفر دستگیر شدند ولی یادبود واقیا دیگر هرگز بازسازی نشد.
فیدو
سگ دست آموز ماری، ملکه اسکاتلند
ماری، ملکه اسکاتلند، زندگی آشفته ای داشت. ۶ روزه بود که پدرش درگذشت و ۹ ماه پس از آن تاج گذاری کرد. سپس به فرانسه رفت و وقتی به اسکاتلند بازگشت تاج و تختش را از دست داد. او در فرار به انگلستان، توسط ملکه الیزابت اول دستگیر شد، چون کاتولیک بودن ماری برای الیزابت تهدید به شمار می رفت.
راسوارپ
وقتی گراهام ناتال از پیاده روی در کوه های ولز بازنگشت، دوستانش اعلان خطر کردند. ژانویه ۱۹۹۰ و هوا به شدت بد بود. گروه های جستجو یک هفته مشغول جستجو بودند، اما نتوانستند هیچ نشانی از ناتال یا سگش راسوارپ پیدا کنند. در نهایت جستجو به پایان رسید. یازده هفته بعد یک نفر جسد ناتال را کنار یک جویبار پیدا کرد. راسوارپ ضعیف و گرسنه در کنار او بود. یازده هفته در برف و باران در کنار صاحبش مانده بود و آنقدر ضعیف شده بود که باید تا پایین کوه حملش می کردند. او آنقدر زنده ماند که در مراسم خاکسپاری ناتال شرکت کند، اما کمی بعد مرد. در سال ۲۰۰۹ یک مجسمه برنزی از راسوارپ رونمایی شد.
کستیا
هاچیکو
هیدسابورو پروفسور ژاپنی بود که یک سگ آکیتای کمیاب می خواست و در نهایت یکی پیدا کرد و نام او را هاچیکو گذاشت. آن ها خیلی زود تبدیل به دوستان جدایی ناپذیری شدند. هر روز هاچیکو با پروفسور به ایستگاه قطار می رفت سپس عصر بازمی گشت و منتظر صاحبش می ماند. یک سال بعد پروفسور ناگهان هنگام سخنرانی مرد. هاچیکو در ایستگاه منتظر صاحبش بود. خیلی زود مردم متوجه این سگ وفادار شدند و برایش غذا می آوردند. داستان هاچیکو پخش شده و وفاداریش در ژاپن تحسین شد. مجسمه او در سال ۱۹۳۴ رونمایی شد.
بابی
جان گری، پلیس ادینبورگی بوده که سگ تریری به نام بابی داشته است. وقتی گری می میرد، در گریفریارز کرکیارد دفن می شود. اما علیرغم تلاش های فراوان، نمی توانند بابی را از صاحبش جدا کنند. بعد از ۱۴ سال بابی می میرد و او را نزدیک صاحبش دفن می کنند و روی سنگ قبرش می نویسند:«بابی در ۱۴ ژانویه ۱۸۷۲ در سن ۱۶ سالگی درگذشت. وفاداری و فداکاری او برای همه ما درس است.»
صحنه حیرت انگیز از کمک سگ وفادار و مهربان به صاحبش!
در ادامه این مطلب باورنکردنی و تآمل برانگیز نگاهی به کلیپ جالب دیگری می اندازیم که یک سگ به طور حیرت انگیزی سعی بر کمک کردن و نجات دادن صاحب خود دارد پیشنهاد می کنیم دیدن این کلیپ دیدنی را از دست ندهید.