ناگفته های سام درخشانی از احسان هشت و نیم دقیقه
گفتگو با سام درخشانی
سام درخشانی بازیگر محبوب و جوانی که این روزها در نقش احسان در سریال هشت و نیم دقیقه ایفای نقش میکند . این هنرمند جوان با مجموعه شب زدگان به دنیای بازیگری پا گذاشت.
پس از آن با بهشت آبی، مجموعه همسفر، خانه پدری، دلباخته، و اخیراً هم در سریال سالهای برف و بنفشه و ما چند نفر و روزهای زیبا و نابرده رنج و دارا و ندار و مجموعه پژمان با بازی پژمان جمشیدی این مسیر را ادامه داده است.
از سریال «نابرده رنج» به عنوان اولین حضور جدی در تلویزیون تا امروز، سام درخشانی در مجموعه های آوای باران، پژمان، همه چیز آنجاست، پشت بام تهران و هشت و نیم دقیقه بازی کرده است. او در هیچ کدام از این سریال ها اما نقش جوان اول عاشق پیشه را ایفا نکرده است. در مواردی نقش منفی سریال را به عهده داشته و حتی نقش اصلی هیچ کدام از این سریال ها نبوده است. او در بهترین حالت یکی از نقش های اصلی را به عهده داشته، اما وجه مشترک تمام شان تعداد مخاطبان و استقبالی است که از این آثار صورت گرفته است.
به نظر می رسد در مسیر بازیگری سام درخشانی از نابرده رنج تا هشت و نیم دقیقه اتفاقاتی رخ داده، در نتیجه برای بسیاری از مخاطبان تلویزیون، حضورش در یک سریال به معنای تماشایی بودن آن است. در این خصوص و نیز درباره نقش احسان در سریال هشت و نیم دقیقه با او گفت وگویی داشته ایم که در ادامه می خوانید.
سام درخشانی در سریال هشت و نیم دقیقه
گپی با سام درخشانی بازیگر هشت و نیم دقیقه
به نظر می رسد احسان آن قدرها هم که فکر می کنیم آدم بدی نیست. شما وقتی فیلمنامه را خواندید، چه برداشتی از این شخصیت داشتید؟
روزی که با شهرام شاه حسینی (کارگردان سریال) درباره این نقش صحبت کردم، چیزی که برایم جذاب بود، همین پیچیدگی قصه و شخصیت احسان بود. این نقش تک بعدی نیست، وجوه مختلفی دارد و از همان زمان می شد حدس زد تماشاگر با نقش درگیر شود، چون تکلیفش با او خیلی روشن نیست و نمی داند احسان را جزو شخصیت های منفی بگذارد یا مثبت! این ویژگی را خیلی دوست داشتم. البته آن زمان هنوز تمام فیلمنامه نوشته نشده بود، ولی توضیحات شاه حسینی درباره نقش، شناختی که از کار او داشتم و دوستی چندین و چندساله مان باعث شد اولین نفری باشم که قرارداد ببندم و با این مجموعه همکاری کنم. بازیگران دیگر بعد از من آمدند و البته روند انتخاب بازیگر در این سریال طولانی شد؛ چون کمی به مشکل خوردیم و ترکیب بازیگران چند بار چیده شد و تغییر کرد. درنهایت به این جمع رسیدیم که به نظر می رسد مورد قبول واقع شده و مردم دوستش دارند.
درباره احسان این کنجکاوی وجود دارد که تا پایان دچار اضمحلال شخصیت می شود و در مقابل یکتا، که قهرمان قصه است، به یک ضدقهرمان بدل می شود یا این که بعد از فهمیدن حقایق راه رستگاری را در پیش می گیرد؟!
احسان یکی از شخصیت های کاملا تکلیف روشن سریال است. او بسیار مثبت و مهربان است، اما تحت تاثیر شرایطی که اطرافش وجود دارد، مثل خیلی از ما کارهایی می کند که شاید درست نباشد و منفی به نظر برسد! همه ما تحت تاثیر اخبار و اطلاعاتی هستیم که از اطراف به گوشمان می رسد. ممکن است اخباری به شما برسد و متناسب با آن واکنشی نشان بدهید ولی بعدها بفهمید خبرها از پایه و اساس اشتباه بوده و شما به خاطر واکنش تان یک فرد منفی شناخته شده اید. احسان یک مرد معمولی، مثبت، خانواده دوست و عاشق بچه و همسرش است و البته تحت تاثیر همسرش نیز قرار دارد. در کنار همه اینها کمی جوشی است! تصمیم های آنی می گیرد و شاید مهم ترین ضعف او همین باشد. درباره سرنوشت احسان فقط می توانم بگویم از قسمت ۱۷ یا ۱۸ تازه درگیر یک چالش جدید می شود و همین چالش او را متحول می کند. آنجاست که ما تازه می فهمیم احسانی که دیده ایم واقعا چطور آدمی بوده و ذاتش چگونه است.
البته همین حالا سرنخ هایی در قصه وجود دارد. او در ارتباط با پدر و مادرش مشکل داشته و امکان پدر شدن را برای همیشه از دست داده است؛ بنابراین شاید چالشی که گفتید مثلا چیزی شبیه فرزند خواندگی باشد!
اجازه بدهید مخاطبان هم مثل شما حدس بزنند و همه با هم سریال را دنبال کنیم. فقط می توانم بگویم در همین قسمت ها اتفاقاتی رخ می دهد که احسان را به هم می ریزد؛ ماجراهایی را سبب می شود و او را به سمت و سویی می برد که ما اصلا فکرش را نمی کنیم. ماجراهایی که احسان در پیش دارد، شوک تازه ای به قصه وارد می کند و من هر اشاره ای بکنم، قصه لو می رود.
سام درخشانی در سریال هشت و نیم دقیقه
مخاطبانی که مصاحبه های شما را می خوانند خبر دارند بچه دوست هستید و احتمالا می دانند حسابی در هر نقشی که بازی می کنید، فرومی روید. با این حساب باید صحنه های مربوط به خبر بارداری فروغ و بعد از مرگ فرزند برای شما بسیار تاثیرگذار بوده باشد.
به طور طبیعی نقش احسان، سام درخشانی را هم در خودش دارد؛ بنابراین لحظه هایی که احسان خبر بارداری همسرش را می شنود، وقتی صدای قلب بچه را در سونوگرافی می شنود یا خبر فوت بچه به دنیانیامده اش را به او می دهند و بخصوص وقتی می فهمد مسبب ماجرا چه کسی بوده، درگیر احساساتی می شود که کاملا از وجود سام درخشانی آمده است؛ چون من عاشق بچه هستم و در تمام این لحظه ها واکنش هایی که از احسان دیدید واکنش های خود سام درخشانی بود. اگر همسرم باردار شود، احتمالا همین طوری واکنش نشان خواهم داد.
احسان به دلیل کمبود محبت هایی که در دوران کودکی تجربه کرده، می توانست بسیار درونگرا باشد و جرأت ابراز وجود و مخالفت کردن را از دست داده باشد. به نظرتان این نقش به این میزان برون ریزی نیاز داشت؟ بهتر نبود کمی آرام تر و درونی تر احساسات او را نمایش بدهید؟
نقش به این ترتیب نوشته شده و به نظر من هم منطقی است. نقش احسان، اساس و تعاریف خودش را دارد. او مرد خانواده دوستی است که به همسرش عشق می ورزد و با وجود تمام مشکلات مربوط به بارداری فروغ، پای او می ایستد. فشارهایی که بابت از دست دادن بچه تحمل می کند، بعلاوه مشکلات کارخانه و از دست دادن پدر و برادرش در یک زمان، دست به دست هم می دهد که او از حالت درونگرایی خارج شود و خودش را بیرون بریزد. هر کسی اندازه و ظرفیتی دارد و احسان در حال تجربه یک بحران است؛ عزیزانش را از دست داده، وارد کارخانه ای شده که از آن سر درنمی آورد، کسی آنجا قبولش ندارد، پول نیست و… این فشارها باعث می شود واکنش های تند و آنی نشان بدهد.
سام درخشانی در سریال هشت و نیم دقیقه
نقش احسان چه جایگاهی در کارنامه حرفه ای شما دارد؟
فکر می کنم این نقش نمودی از پیشرفت من در بازیگری باشد؛ یک پله به سمت بالا یا یک گام رو به جلو. شاید خیلی ویژه و متفاوت نباشد، اما بیانگر پیشرفت من نسبت به کار قبلی است. افرادی که با آنها درباره این نقش حرف زده ام، می گویند نسبت به قبل بهتر شده ای، پخته تر شده ای، احساسات و واکنش هایت را بهتر از قبل بازی می کنی و بروز می دهی؛ این یعنی من در نقش احسان موفق بوده ام و در مسیر تعیین شده برای زندگی هنری ام قرار دارم. همیشه گفته ام وقتی پیشرفتی نداشته باشم؛ یعنی دیگر وجود ندارم. شاید مرگ واقعی نباشد، اما به این معناست که مرگ هنری من از راه رسیده است. روزی که احساس می کنم درجا زده ام و نسبت به کار قبلی ام رشد نکرده ام، یعنی لازم است مدتی این حرفه را کنار بگذارم.
خوشبختانه در سریال هشت و نیم دقیقه چند سکانس فوق العاده دارید، مثل صحنه ای که خبر می دهند فرزندتان از دست رفته. در این سکانس های بدون دیالوگ، احساسات احسان در چهره و نگاه شما بروز یافته است.
امیدوارم این تلاش ها دیده شود. من همیشه تلاش می کنم به همه لحظات نقش فکر می کنم، انرژی می گذارم و فقط دلم می خواهد کاری که می کنم مورد توجه قرار بگیرد.
مفهوم ستاره مربوط به دنیای سینماست، چون ستاره ها روی فروش فیلم ها تاثیر دارند. این مقوله شاید در تلویزیون مفهوم دیگری داشته باشد. با توجه به این که سریال های شما بخصوص در این سال های اخیر جزو آثار پرمخاطب بوده، آیا خودتان را یک ستاره می دانید؟
امیدوارم این طور باشد. اطلاعاتی که من از کارم و جایگاهم دارم، چیزی است که از اطرافیانم دریافت می کنم و شاید خیلی موثق نباشد، بنابراین به آنها استناد نمی کنم، اما چند مورد هست که با استناد به آنها به این نتیجه می رسم که من به ستاره تلویزیونی بدل شد ه ام. یکی از این موارد، بازخوردهایی است که از مخاطبانم در صفحات مجازی می گیرم، دیگری اظهارات خبرنگاران و منتقدانی که بارها گفته اند اگر من فیلم یا سریالی بازی کنم می دانند حتما آن اثر، ارزش دیدن دارد. ضمن این که طی شش هفت سال اخیر، هر سریالی که بازی کرده ام به قول معروف سوپر هیت یا بسیار پرمخاطب بوده است این مسأله اتفاقی نیست و حتما انتخاب ها و تلاش های من در آن دخیل بوده است. بجز همه اینها من تنها بازیگری هستم که از تلویزیون به جایی رسیده ام که قرارداد تبلیغاتی بزرگ داشته باشم! در دنیای تبلیغات کسی تعارف ندارد، چون حرف پول، سرمایه و اعتبار است؛ اگر در این فضا جایگاهی پیدا کرده ام که دو قرارداد تبلیغاتی داشته ام، یعنی ستاره شده ام. با این حال همیشه سعی کرده ام بهترین ها را انتخاب کنم، به سلیقه مردم احترام بگذارم و به لطف خدا مردم هم به من احترام می گذارند.