یادداشت تلخ محسن چاوشی به یاد پدرش + عکس
دلنوشته تلخ محسن چاوشی برای پدرش
۲۵ اسفند سال ۹۶ محسن چاوشی با انتشار پستی در اینستاگرام خبر از درگذشت پدرش داد و به سوگ پدر نشست. حشمت چاوشی حسینی پدر خواننده موسیقی پاپ کشورمان بر اثر ابتلا به بیماری درگذشت و این هنرمند کشورمان بعد از گذشت چیزی حدود هفت ماه از درگذشت پدرش با انتشار دلنوشته ای تلخ به یاد پدر مرحومش صفحه اینستاگرامش را به روز کرد.
محسن چاوشی با انتشار عکسی از پدرش دلنوشته ای برای او نوشت.
خاطره محسن چاوشی از پدرش
محسن چاوشی و پدر مرحومش
محسن چاوشی با انتشار این عکس در اینستاگرامش نوشت :بعد عملش بهش غذا نداده بودن … گرسنه ش بود … گفت بابا گرسنمه.. گفتم بریم جگرکی حاج توکل؟؟ گفت چه جوری آخه پسرم؟ دزدیمش با لباس بیمارستان زنگ زدم به آقا محمود گفتم بابام و دزدیدم دارم میارم… مغازه رو نبست و منتظر موند تا برسیم .. کرکره ها نیمه پایین بود… از بس استخون شده بود نمیتونست راه بره… چشماش بغض داشت ..گلوش گریه… گفتم بابا چی دوست داری گفت جگر…
جگر میخورد و جگرم کباب میشد… امشب ابوالفضل گفت بریم حاج توکل؟ گفتم بریم… رفتیم و من همونجا نشستم که بابام نشسته بود…. پدر بودن سخته … پسر بودن خیلیییی سخت تر…
مادر عزیزه خیلی هم عزیزه اما پدر … هر چی که دوست دارید فکر کنید . قضاوت بکنید ، فحش بدید ، آبرو ببرید .. بعد پدرم دیگه آبرویی ندارم .. قدر پدراتونو بدونید .. دلم تنگته….
محسن چاوشی متولد خرمشهر است و اصالتی کردتبار دارد.که با توجه به شرایط کاری پدرش که کارمند شرکت نفت بود به خرمشهر مهاجرت کردند و محسن در خرمشهر متولد شد. بعد از اشغال خرمشهر در زمان جنگ، خانواده او به شهرهای کرمانشاه، مشهد و نهایتاً تهران مهاجرت کردند.
محسن چاوشی در مراسم ختم پدرش
محسن چاوشی ترانه امیر بی گزند را به پدرش تقدیم کرده بود و در یادداشتی در این خصوص نوشت :«پدرم با همه شرایطی که جنگ به ما تحمیل کرده بود و واقعا شرایط بغرنج و سختی بود هیچوقت نگذاشت دستمان جلوی کسی دراز شود و مردانه اوضاع خانواده را مدیریت کرد. پدرم یک مدتی مسئول شهرک بود. بنیادی بود به اسم بنیاد مهاجرین جنگ تحمیلی که پدر مسئول آنجا شد. پدرم آدم باسوادی بود و هست. وقتی پدرم بازنشسته شد با پیکانش کار می کرد. یکی از ترانه هایی که خوانده ام و حرف از یک پیکان دلتنگ می زند، همان پیکانی است که پدرم با آن روزگارمان را در زمان جنگ و بعد از جنگ مدیریت می کرد و نان حلال می آورد خانه.»
