درسهایی که از شکست در رابطه عاطفی میگیریم
یک رابطه عاطفی که با هزار امید و علاقه آغاز شده است وقتی به شکست بیانجامد روح و روان فرد را نابود میکند و بازگشت به شرایط اولیه در این افراد بسیار دشوار است . تمام کردن رابطه عاطفی، ساده نیست. جدا شدن از فردی که روزها، ماهها و حتی سالهای زیادی را با او گذرانده اید، می تواند قلب شما را بشکند و زندگی را به کام تان تلخ کند. این احساس طبیعی است اما راههای وجود دارند که می توانند بهبودی حال شما سرعت بخشند.
ایجاد رابطه عاطفی خیلی آسان است، اما بیرون آمدن از رابطه و التیام یافتن از آن کار دشواری است که نیازمند راهنمایی و مشورت است . هر رابطه شکست خورده به ما درسهایی را میدهد تا یاد بگیریم که دیگر اشتباهاتمان را دوباره تکرار نکنیم .
اتمام یک رابطه عاطفی یکی از سخت ترین تجربه های زندگی ما انسان ها است. زمانی که در یک رابطه عاشقانه به سر می بریم، چشم هایمان را به روی نکات منفی و کمبودهای آن می بندیم اما زمانی که رابطه خاتمه می یابد، ناگهان تمام افکار منفی ذهن مان را تسخیر می کنند طوری که مبهوت می مانیم که چه اتفاقی بین مان افتاده است؟ چگونه می توان یک رابطه عاطفی بهتری ساخت؟ چه اشتباه هایی را مرتکب شده ایم یا از یک رابطه شکست خورده چه درس هایی را می توان آموخت؟
طبیعی است که فکر کردن در این شرایط سخت است و نمی توان تصمیم درست را گرفت اما این را بدانید که هر رابطه فرصتی را برایتان فراهم می کند تا خودتان را بیشتر بشناسید و برای بهبود شخصیت تان تلاش کنید. در اینجا ۷ درسی که می توان از یک رابطه شکست خورده گرفت را برایتان آورده ایم تا اگر شما هم در این شرایط به سر می برید، از آن نهایت استفاده را بکنید.
۷ درسی که از شکست در رابطه عاطفی میگیریم
دلیل شادی زندگی، خودتان هستید
اگر مدت زیادی را با فرد دیگری گذرانده اید، سخت است فکر کنید که دلیل شادی زندگی، خودتان هستید نه شریک زندگی تان. شما خاطرات زیادی را با او گذرانده اید و روزهای خوشی را پشت سر گذاشته اید اما دیگر او نیست که برای شادی شما تلاش کند. تمام اینها درست، اما این بدین معنی نیست که شما خودتان را از یک زندگی شاد محروم کنید. در واقع، اگر شما ندانید که چگونه لبخند بر لبان تان نقش می بندد، هیچ فرد دیگری نمی تواند این کار را برای شما انجام دهد.
شکست در رابطه عاطفی مرحله دشواری است که روح و روان فرد را درگیر خود میکند
وقت تان با ارزش است
طبیعی است که پس از اتمام یک رابطه احساس تنهایی کنید اما این تنهایی فرصتی را برایتان فراهم می کند تا بیشتر به خود و لحظه های با ارزش زندگی تان بیاندیشید. چه آرزوهایی در سر دارید، چه چیزی الهام بخش زندگی شماست؟ چه سرگرمی هایی را می پسندید و چه چیزی در زندگی خوشحالتان می کند؟ اگر خوب به این موارد بیاندیشید، خواهید دانست که وقت تان با ارزش تر از آن است که آن را صرف غصه خوردن کنید.
می توان بر احساسات خود کنترل داشت
اگر می خواهید مردم یا حتی جهان اطراف خود را تغییر دهید، اول از همه باید بر خود و احساسات تان کنترل داشته باشید. اگر نتوانید خودتان را کنترل کنید، به هیچ وجه نمی توانید در اطراف تان تغییری ایجاد کنید. شما نمی توانید به دیگران بگویید که چه چیزی درست و چه چیزی غلط است، نمی توانید به جای آنها تصمیم بگیرید مگر این که کنترل زندگی خود را به دست بگیرید و خودتان را از وابستگی اطرافیان، حتی شریک زندگی تان، نیز رها کنید.
شما فوق العاده اید
شما برای تایید خود احتیاج به دیگران ندارید. شما خود باید برای تصمیماتی که می گیرید و حتی عادات و علاقمندی های شخص تان ارزش قائل شوید. باور کنید که شما یک فرد کامل و فوق العاده هستید و جهان به حضور فردی چون شما احتیاج دارد.
هر انسانی جایز الخطاست
هر کسی در زندگی اشتباهاتی را مرتکب شده است. شما نباید تنها یک نفر را برای اتمام رابطه علطفی خود مقصر بدانید. جدا شدن از شریک زندگی تان، نه اشتباه شما و نه تنها اشتباه او بوده است بلکه هر دوی شما در این تصمیم گیری نقش داشته اید. پس بخشش را چه در مورد خودتان و چه در مورد دیگران بیاموزید زیرا که هر انسانی جایز الخاطاست.
شما مالک هیچ کسی نیستید
اکثر ما زمانی که وارد یک رابطه عاطفی می شویم، احساس می کنیم که مالک طرف مقابل مان شده ایم و به همین دلیل هر چیزی که ما می گوییم باید تمام و کمال عملی شود. در صورتی که این طرز فکر کاملا اشتباه است. شما مالک زندگی هیچ کسی، جز خودتان، نیستید و هر کسی حق این را دارد که برای زندگی خود تصمیم بگیرد. اگر می خواهید بر اطرافیان تان تاثیرگذار باشید، ارتباط سالم خود را با آنها بیشتر کنید، به آنها اعتماد کنید و به نظرات شان احترام بگذارید تا آنها نیز به خواسته خود برای حرف های شما ارزش قائل شوند.
زمان چون باد در گذر است
ما نمی توانیم تمام روابط عاطفی مان را تا ابد حفظ کنیم و مطمئنا بسیاری از آنها کمرنگ می شوند و به جایشان افراد دیگری به زندگی مان راه پیدا می کنند. اگر چه تمام کردن روابط سخت و سخت تر از آن بخشیدن طرف مقابل است اما این طبیعت زندگی است.
ما باید یاد بگیریم که پس از هر رابطه از خودمان فردی قوی تر، سالم تر و بهتر از قبل بسازیم. یاد بگیریم که زندگی در زمان حال است و گذشته دردی از دردهای ما را دوا نمی کند و تنها تجربه ای است برای بهبود زندگی آینده مان. بنابراین، در زمان حال زندگی کنید و قدر لحظه لحظه آن را بدانید.