تاریخ : دوشنبه, ۱۷ اردیبهشت , ۱۴۰۳ Monday, 6 May , 2024
2

بغض نفس گیر احسان علیخانی در ماه عسل + عکس

بغض نفس گیر احسان علیخانی در ماه عسل + عکس

احسان علیخانی در برنامه نوزدهم ماه عسل که اختصاص به موضوع پیوند اعضاء داشت برای لحظاتی چهره ای بغض آلود همراه با اشک داشت.

بغض نفس گیر احسان علیخانی در ماه عسل + عکس

 بغض احسان علیخانی در برنامه ماه عسل

جام نیوز : شب گذشته در نوزدهمین روز از ماه مبارک رمضان، برنامه “ماه عسل” با اجرا و تهیه کنندگی  “احسان علیخانی” نوزدهمین برگ از دفتر خود را در آستانه افطار به روی همراهان همیشگی اش گشود.
بعد تیتراژی مناسب با ایام شهادت علی(ع) پخش شد.
علیخانی با توجه به تغییر تیتراژ ابتدایی برنامه گفت:به اندازه سهم خودمون با زلفی که گره خورده به هم، در این ثانیه ها ی مبارک رمضان و ماه عسل خودمان ، شکل برنامه هم در ساحت کبریایی و مقدس امام علی (ع)تفاوت کرده اتفاقا از همین تفاوته آرزومون بیشتر شده است.
یک زوج به همراه فرزند کوچکشان به جمع مهمانان اضافه شدند.
مرد در ابتدا گفت:حالم بد شد و به پزشک مراجعه کردم ، فکر می کردم معد ه ام دچار مشکل شده بعد به من گفتند مشکل از  قلبته و باید پیوند بزنی چرا که تنها ۱۰ در صد از قلبت کار میکنه.
زن در ادامه توضیحات همسرش ذکر کرد:ما حدود ۴ ماه زندگی نکردیم و هر لحظه منتظر مرگ شوهرم بودیم و حتی شب ها همسرم وصیت می کرد که اگر من صبح زنده نباشم با فرزندما ن چگونه رفتار کن.
مرد تصریح کرد:بعد از پیوند  قلب رفتارم هم بهتر شده و حتی با اعتقادتر شده ام، همسر او هم صحبتهای او را مبنی بربهتر شدن رفتار همسرش تایید کرد.
در حین صحبتهای خانواده گیرنده قلب مادر مهران دستانش می لرزید که دستان او را فرزندانش می فشردند و به او آرامش می دادند و گاهی خواهر و برادر مهران می گریستند.
“علیخانی” رو به خانواده اهدا کننده عنوان کرد:نمی خواهم محکوم شوم به اینکه می خواهم شوی تلویزیونیم دیده بشه و جذابیت بصری داشته باشه ،میتونم همین الان برم بیرون و تمام بشه و بعد آیدین گفت نه مشکلی نیست.
مادر مهران روبه مرد گیرنده قلب گفت شما الان یه جورایی پسر من به حساب می آیید و خداروشکر که زندگی شما پا برجاست حلالتون باشه اجازه بده همیشه پسرم صدات بزنم.

بغض و اشک احسان علیخانی در ماه عسل

بغض کردن احسان علیخانی در ماه عسل

علیخانی که از صحبتهای مادر مهران بغضش گرفته بود و در گوشه چشمانش اشک حلقه زده بود  تنها مادر مهران را نگاه می کرد و حتی او هم برای این لحظه ها، حرفی نداشت و ترجیح داد سکوت کند.
“علیخانی” پس از خارج شدن از دنیای مهمانان خاطر نشان کرد:اسم و فامیل و راه خونمون را گم کردم.
اگر نمی تونیم نفسی بدیم حداقل کاری کنیم که مردم پشت سرمون آه نکشند.

منبع : namnak.com
لینک کوتاه : https://mag.tanposh-parsi.com/?p=15229

برچسب ها

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : 0