با گیر دادن به شوهر او را از خود دلزده میکنید!
عواقب گیر دادن به شوهر
همیشه میوه های به درد نخور می گیری؟ چرا این قدر لباسات کثیف هستن؟جوراباتو قبل از اومدن روی فرش دربیار!این قدر جلوی تلویزیون تخمه نریز خسته شدم از این همه تمیز کردن. با این جملات می توانید در محیط خانه مداوم روی اعصاب همسرتان راه بروید، و حس عصبانیت، کم حوصلگی و لج بازی را در وی تقویت کنید تا جایی که آرامش زندگی لابه لای این جمله ها گم شود!
یک روز صبح از خواب که بیدار می شوید یک قلم و کاغذ بردارید و تا شب هر گیری را که به همسرتان می دهید یادداشت کنید.
گیر دادن زیاد به شوهر
گیرنده ها!
نتیجه در پایان روز ممکن است برایتان بسیار شگفت آور باشد؛ اینکه در طول روز چندین بار به بهانه ها و با ادبیات متفاوت به همسرتان گیر و تذکر داده باشید، اصلا نشانه خوبی در زندگی زناشویی عاشقانه شما و همسرتان نیست؛ یک جای کار می لنگد. اگر تا پایان این مطلب همراه ما باشید می گوییم که کجای کار می لنگد و چه باید بکنید.
شوهرهای فراری
تصور زنی که از صبح و هنگام بیداری شروع به تذکردادن نکات مختلف به شوهرش می کند، اصلا تصور جذاب و دلنشینی برای یک مرد نیست. تصویر خانمی که از صبح از شستن صورت و صابون زدن و مسواک زدن صبحگاهی، تا رنگ کیف و کفش و پیراهن، تا تند نرفتن با ماشین و مواظب رانندگی بودن و دوباره در غروب، جمع کردن لنگه های جوراب و به موقع خوابیدن و… را به انسان یادآوری کند، با هر تفسیر و تعبیری که باشد و در هر نقطه ای از دنیا که باشد مردتان را از شما دلزده و فراری می کند.
اصولا اگر قرار بود شوهرتان پذیرای این همه تذکر آیین نامه ای از همسرش باشد آن ها را تا امروز از مادرش یاد گرفته بود. مادر ها در این زمینه هم دلسوزترند و هم مجموعه کامل تری از توصیه ها و تذکرات را آن هم با زبانی که به دلیل مهر مادری و تجربه روزگار معمولا از شما هم نرم تر است برای همسرتان بازگو می کرده اند. مطمئن باشید هیچ عاملی بیشتر از گیردادن ها و تذکرهای مداوم شما نمی تواند همسرتان را به این خوبی و تمیزی از شما دلزده و دور کند. خود شما هم اگر لحظه ای خودتان را جای همسرتان بگذارید و تصور کنید که او بخواهد از صبح تا شب همه نکات هرچند مثبت و خیرخواهانه را در مورد زندگی و خانه داری و بچه داری یا محیط بیرون از خانه به شما گوشزد کند، قطعا خسته و کلافه خواهید شد.
فقط همسر بمانید
روانشناسان نقش های مختلفی را در چارچوب شخصیتی انسان ها درنظر می گیرند. هر انسانی در چارچوب شخصیت خود، ممکن است در یکی از این نقش ها قراربگیرد و در قالب آن نقش زندگی کند. این نقش ها عبارتند از:والد، کودک و بالغ. نقش والد، همان نقش پدر و مادری البته از جنبه نه چندان دلچسب و دلنشین کنترل دیگران است. کسانی که در نقش والد فرو می روند سعی می کنند افراد اطراف خود را براساس سلیقه و خواسته خود کنترل کنند. این افراد معمولا سرزنشگر، بداخلاق و غرغرو هستند و دائما سعی می کنند دیگران را تحت سیطره خود درآورند.
گاهی اوقات ما انسان ها در اثر مرور زمان و تنبلی، توانایی های خودمان را فراموش می کنیم. یادتان بیاید از آن روزهای اول ازدواج؛ دورانی که با استفاده از ظرافت زنانه سخت ترین کار ها را از همسرتان می خواستید و او هم با جان و دل پذیرای خواسته های شما بود. توانایی های شما تغییری نکرده، همسر شما هم همان مرد قبلی است. تن ها چیزی که باید عوض شود نگاه شماست. به جای تمرکز بر نکته های منفی، نقاط مثبت همسرتان را هم ببینید. وقتی روی رفتارهای منفی همسرتان تمرکز می کنید ناخودآگاه در دل از او آزرده می شوید و احساس نارضایتی از رفتارهای او برای شما به وجود می آید.
خیلی وقت ها همسرتان دوست دارد طبق خواسته شما رفتار کند و رضایت شما را جلب کند، اما در اثر سوء تعبیر ها و سوء تفاهم هایی که بین شما و او پیش آمده نمی داند دقیقا از او چه می خواهید. یا اینقدر در طول زمان شما با گوشه و کنایه و گیردادن های بی جهت خواسته خود را از او مطرح کرده اید که باعث ناراحتی و در عین حال گیج شدن او شده اید و حالا اگر هم بخواهد رضایت شما را جلب کند دیگر نمی داند دقیقا خواسته شما چیست و به دنبال چه چیزی هستید.
آخرین کار، احترام به حریم شخصی و خصوصیات شخصیتی منحصر به فرد همسرتان است. ممکن است شما خصوصیات شخصیتی خاصی داشته باشید، به دنبال نظم بیش از حد باشید یا حتی به میزان کم یا زیاد دچار وسواس باشید. از سوی دیگر ممکن است سلایق و علایق شما با همسرتان متفاوت باشد. هر انسانی در چارچوب خانواده ضمن اینکه باید رعایت دیگر افراد خانواده را بکند این حق را هم دارد که حریم شخصی داشته باشد و علایق شخصی خود را پیگیری کند. شما به عنوان همسر نمی توانید و نباید هم تلاش کنید شوهرتان را دقیقا آنطور که می خواهید قالب بزنید و بسازید.